محمد ٢٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان می‌زنند و جانشان را می‌گیرند؟!

|پس چگونه‌اند هنگامى كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند در حالى كه بر صورت‌ها و پشت‌هايشان مى‌كوبند
پس چگونه [تاب مى‌آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب‌]، جانشان را مى‌ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى‌نوازند؟
پس با چه حال سختی اینان رو به رو شوند هنگامی که فرشتگان (عذاب) جانشان بگیرند و بر روی و پشت آنها (تازیانه قهر) زنند؟!
پس حال و وضعشان زمانی که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که بر صورت و پشتشان [تازیانه عذاب] می زنند، چگونه خواهد بود؟!
چگونه‌اند آنگاه كه فرشتگان آنها را مى‌ميرانند و بر صورت و پشتهايشان مى‌زنند؟
پس چگونه باشد حالشان آنگاه که فرشتگان جانشان را بگیرند و چهره‌ها و پشتهایشان را فرو کوبند؟
پس چون‌اند [آن منافقان‌] آنگاه كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند بر رويها و پشتهاشان مى‌زنند؟!
حال آنان چگونه خواهد بود بدان هنگام که فرشتگان مأمور قبض ارواح به سراغشان می‌آیند و چهره‌ها و پشتها (و سایر اندامهای) ایشان را به زیر ضربات خود می‌گیرند؟!
پس چگونه است هنگامی که فرشتگان (عذاب) جانشان را می‌ستانند، حال آنکه بر چهره‌ها و پشت‌هاشان می‌زنند؟
پس چگونه است گاهی که بیابندشان فرشتگان زنند رویهای ایشان و پشتهای ایشان را


محمد ٢٦ آیه ٢٧ محمد ٢٨
سوره : سوره محمد
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَوَفَّتْهُمْ»: ایشان را دریابند و قبض روح کنند. ایشان را از جهان برمی‌گیرند (نگا: نساء / ، انعام / ، اعراف / ، نحل / و ). «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»: (نگا: انفال / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- سست ایمان هاى همدل با کافران، داراى وضعیتى بس دشوار به هنگام جان کندن (فکیف إذا توفّتهم الملئکة)

۲- مرگ، خط پایانى بر توطئه ها و هواپرستى عناصر سست ایمان منافق (قالوا للذین کرهوا ... فکیف إذا توفّتهم الملئکة) از ارتباط دو آیه، مطلب بالا قابل برداشت است; یعنى، سست ایمان هاى منافق، گرچه در دنیا به هر کارى دست مى زنند; اما با مرگ - که به تمامى توطئه هاشان پایان خواهد داد - چه خواهند کرد.

۳- کیفر سخت منافقان به هنگام مرگ، براساس علم الهى به نهان کارى هاى خائنانه آنان (و اللّه یعلم إسرارهم . فکیف إذا توفّتهم الملئکة) از ارتباط عبارت «فکیف إذا...» - که بیانگر کیفر سخت منافقان است - با ذیل آیه قبل (واللّه یعلم إسرارهم) استفاده مى شود که علم و آگاهى خداوند، پشتوانه کیفر منافقان به هنگام مرگ شان، خواهد بود.

۴- توجه به عمر محدود دنیا و گرفتارى هاى لحظه مرگ، بازدارنده انسان از گناه و انحراف (فکیف إذا توفّتهم الملئکة) تعبیر «فکیف...» در مقام بازداشتن منافقان و منحرفان از بى ایمانى و نفاق است بدین منظور اولاً مرگ را به رخ آنان کشیده تا بدانند زندگى دنیا دیرى نمى پاید. ثانیاً کیفر و عقاب را به یاد آنان آورده تا بدانند حق ستیزى، فرجامى سخت و دشوار دارد.

۵- ملاحظه فرجام امور، داراى نقشى مؤثر در بررسى و ارزش گذارى آن (فکیف إذا توفّتهم الملئکة) یادآورى فرجام سخت نفاق و همدلى با دشمن، در حقیقت هشدارى است به منافقان که در ارزش گذارى زندگى کفرآلود خویش، فرجام امر را از یاد نبرند; زیرا که با آن فرجام، این گونه زندگى جز خسارت حاصلى ندارد.

۶- مرگ، دریافت کامل روح انسان بهوسیله فرشتگان است; نه فنا و نابودى آن. (فکیف إذا توفّتهم الملئکة) واژه «توفّتهم»، به معناى دریافت کامل است و این نشان مى دهد که روح، مانند جسم، متلاشى و مضمحل نخواهد شد.

۷- بقاى روح انسان، پس از مرگ وى (فکیف إذا توفّتهم الملئکة) واژه «توفّى»، مى رساند که روح همچنان باقى است.

۸- ملائکه متعدد، دست اندرکار قبض روح انسان ها (إذا توفّتهم الملئکة)

۹- روح انسان ها، تمام حقیقت انسانیت آنان (فکیف إذا توفّتهم الملئکة) تعبیر «توفّتهم» و مفعول واقع شدن «هم»، مى رساند که شخصیت و هویت واقعى هر انسان، به روح او است; زیرا به هنگام مرگ جسم، فرومانده و در خاک مضمحل مى شود و تنها روح است که از بدن جدا مى گردد. در این جا ضمیر «هم» در حقیقت به ارواح بازگشته است.

۱۰- صورت و پشت منافقان همدل با کافران، آماج ضربات ملائکه به هنگام مرگ (فکیف إذا توفّتهم الملئکة یضربون وجوههم و أدبرهم)

۱۱- لحظه مرگ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خیانتکاران به اسلام (فکیف إذا توفّتهم الملئکة یضربون وجوههم و أدبرهم)

۱۲- ضربات شکنجه بر صورت و پشت منافقان، به هنگام مرگ، نتیجه دورویى آنان با دین و مؤمنان * (إذا توفّتهم الملئکة یضربون وجوههم و أدبرهم) برداشت بالا بدان احتمال است که تصریح به «وجوههم» و «أدبارهم»، اشاره به این باشد که، چون منافق دو چهره دارد و در هر دو چهره نیز خائن است; لذا از دو سو عذاب مى شود.

۱۳- ضربات شکنجه بر صورت و پشت منافقان، بازتاب روى آورى به کافران و اعراض از اهل ایمان * (قالوا ... سنطیعکم ... یضربون وجوههم و أدبرهم) ضمیر «هم» احتمالاً به منافقانى بازمى گردد که در آیه قبل، روى آورى پنهانى آنان به کافران مطرح شده است. با توجه به این نکته، احتمال مى رود که وجود شکنجه براى آنان از دو سو، از آن جهت باشد که اولاً رو به کفر کرده و ثانیاً پشت به ایمان و مؤمنان کرده اند.

۱۴- همکارى و همدلى با دشمنان اسلام، حتى در برخى زمینه ها، موجب عذاب فراگیر به هنگام مرگ (قالوا ... سنطیعکم فى بعض الأمر ... فکیف إذا توفّتهم الملئکة یضربون وجوههم و أدبرهم)

موضوعات مرتبط

  • ارزشگذارى: عوامل مؤثر در ارزشگذارى ۵
  • انسان: حقیقت انسان ۹
  • خائنان: عذاب خائنان ۱۱; مرگ خائنان ۱۱
  • خدا: علم غیب خدا ۳
  • دشمنان: آثار همکارى با دشمنان ۱۴
  • ذکر: آثار ذکر فرجام امور ۵; آثار ذکر فناپذیرى دنیا ۴; آثار ذکر مرگ ۴
  • روح: بقاى روح ۷; قبض روح ۶; نقش روح ۹
  • سست ایمانان: سختى مرگ سست ایمانان ۱
  • عذاب: موجبات عذاب ۱۴
  • کافران: آثار همکارى با کافران ۱۳
  • کیفر: کیفر سخت ۳; مراتب کیفر ۳
  • گمراهى: موانع گمراهى ۴
  • گناه: موانع گناه ۴
  • مؤمنان: آثار اعراض از مؤمنان ۱۳
  • مرگ: حقیقت مرگ ۶; نقش مرگ ۲
  • ملائکه: تعدد ملائکه قبض روح ۸
  • منافقان: خیانت منافقان ۳، ۳; سختى مرگ منافقان ۱; شکنجه منافقان ۱۲، ۱۳; ضربه بر پشت منافقان ۱۰، ۱۲، ۱۳; ضربه بر صورت منافقان ۱۰، ۱۲، ۱۳; عذاب منافقان ۱۱; فرجام توطئه منافقان ۲; فرجام هواپرستى منافقان ۲; قانونمندى کیفر منافقان ۳; کیفر توطئه منافقان ۳; مرگ منافقان۲، ۳، ۱۰، ۱۱، ۱۲
  • نفاق: آثار نفاق ۱۲

منابع