طه ٦٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link173 | توضيحى پيرامون مذهب بت پرستان ديدگاه آنان درباره خدا و روششان در اتخاذ آلهه وارباب ۲۲۸]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلفى كه درباره مذهب و اعتقاد فرعون نقل شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات و دقائق جواب موسى (عليه السلام ) كه در قالب برهان خلق و هدايت همه چيز رب العالمين را معرفى نمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى (ع ) با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسرين در معناىآيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link177 | سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link179 | معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى (( و ارتباط آن با صدر آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | گفتگو به متهم ساختن موسى (عليه السلام ) به توطئه و ساحرى منجر مى شود...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى (عليه السلام ) به فرعون و فرعونيان در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link183 | بازتاب اندرز موسى (عليه السلام ) و عكسالعمل مردم در برابر آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميمهاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link185 | ترغيب و ترهيب مردم توسط فرعون در مقابله با دعوت موسى (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | روياروئى موسى (ع ) با ساحران در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | معناى جمله :((فاوجس فى نفسه خيفه موسى (( و وجوهى كه درباره مقصود از نگران شدن موسى (عليه السلام ) بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link188 | غلبه موسى (عليه السلام ) به ساحران و ايمان آوردن آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | ساحران در برابر عظمت آيت الهى به سجده افتادند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link190 | عكس العمل فرعون در برابر ايمان آوردن ساحران بخداىمتعال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link191 | جواب بليغ مؤ منان حاكى از تحول فكرى و معنوى آنان بعد از ايمان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | فرعون و ساحران ، و دو ديدگاه مختلف مادى و الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۶

کپی متن آیه
فَأَجْمِعُوا کَيْدَکُمْ‌ ثُمَ‌ ائْتُوا صَفّاً وَ قَدْ أَفْلَحَ‌ الْيَوْمَ‌ مَنِ‌ اسْتَعْلَى‌

ترجمه

اکنون که چنین است، تمام نیرو و نقشه خود را جمع کنید، و در یک صف (به میدان مبارزه) بیایید؛ امروز رستگاری از آن کسی است که برتری خود را اثبات کند!

|پس شگردهاى خود را فراهم آوريد و در يك صف پيش آييد كه بى‌ترديد امروز هر كه فايق آيد رستگار شده است
پس نيرنگ خود را گرد آوريد و به صف پيش آييد. در حقيقت، امروز هر كه فايق آيد خوشبخت مى‌شود.»
پس (ای ساحران) باید شما با هر مکر و تدبیری توانید مهیا شده و (مقابل این دو ساحر) صف آرایی کنید، که امروز آن‌کس که غلبه و برتری یابد محققا او فیروزی یافته است.
پس حیله و نیرنگتان را گرد آورید، آن گاه صف کشیده بیایید که قطعاً امروز کسی کامیاب است که برتری یابد.
شما تدبيرهاى خود گرد كنيد و در يك صف بياييد. كسى كه امروز پيروز شود، رستگارى يابد.
پس همفکری کنید و هماهنگ عمل کنید و امروزه هر که چیره شود، رستگار است‌
پس ترفندتان- اسباب جادو- را با هم آريد- همسخن و همدل و هماهنگ شويد- آنگاه صف كشيده بياييد، و بى‌گمان هر كه امروز برترى يافت پيروز و كامياب شده است.
تمام مکر و کید خود را (اعم از نقشه و مهارت و قدرت ممکن) رویهم بریزید و یکپارچه به کار گیرید. سپس همگی در یک صف (به میدان مبارزه) گام نهید. امروز کسی پیروز می‌گردد که بتواند برتری خود را (به حریف) نشان دهد.
«پس نیرنگتان را گرد آورید، سپس در صفی (پیراسته و آراسته) پیش آیید. حال آنکه به‌راستی امروز هر کس پیروزی جست (همو) رستگار کرده است.»
پس گردآرید نیرنگ خویش را و بیائید صفی به درست رستگار گشت امروز آنکه برتری جست‌

So settle your plan, and come as one front. Today, whoever gains the upper hand will succeed.”
ترتیل:
ترجمه:
طه ٦٣ آیه ٦٤ طه ٦٥
سوره : سوره طه
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُئْتُوا»: بیائید. درآئید. «صَفّاً»: یک صف. صف کشیده. حال است و به معنی: مُصْطَفّینَ است. «إِسْتَعْلَی»: برتری یافت. چیره شد.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌ «64»

پس (اينك تمام نقشه و) كيد خود را گرد آوريد، سپس در يك صف (و بطور منظم) حاضر شويد. و به تحقيق امروز پيروزى از آن كسى است كه برترى يابد (و سحر او غالب شود).

نکته ها

مسئولان و حاكمان، نقش مهمى در اعتقادات مردم دارند. همان‌گونه كه فرعون در آيه 57 به موسى گفت: تو با سحر، ما را از سرزمينمان خارج مى‌كنى، در اين آيه طرفداران او نيز همان حرف را مى‌زنند.

در منطق مردانِ خدا، پيروزى از آنِ پرهيزكاران است، «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» «1» و شعار ابرقدرت‌ها، برترى‌طلبى و سلطه‌جويى است، «قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌» مى‌باشد.

پیام ها

1- طاغوت‌ها براى تحريك مردم عليه مردان خدا، آنها را عناصرى متجاوز و مخالف آيين ملى قلمداد مى‌كنند. يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ‌ ... يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى‌

2- مالكيّت، يك خواسته طبيعى است و انسان‌ها با مخالف آن مبارزه مى‌كنند.

«يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» (وطن دوستى، امرى فطرى وخواسته همه مردم است)


«1». اعلى، 14.

جلد 5 - صفحه 360

3- وحدت، رمز پيروزى واختلاف رمز سقوط است. «فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ» طرفداران فرعون همه ياران خودرا به همفكرى وبهره‌گيرى از تمام حيله‌ها فراخواندند.

4- نظم، يكى از عوامل هيبت در مقابل دشمنان است. «صَفًّا»

5- دشمنان براى سركوب حقّ، هم هدف خود را يكى مى‌كنند و هم قالب حركتشان را هماهنگ مى‌سازند. فَأَجْمِعُوا ... صَفًّا

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌ (64)

خلاصه فرعون در غضب شده گفت:

فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ‌: پس جمع كنيد كيد خود را، يعنى آلات سحر خود را.

ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا: پس بيائيد صف كشيده به سوى ميدان معارضه تا هيبت شما در دل مردم افتد و هيچ چيز از آلات خود و هيچكس از ياران خود را مگذاريد و كوشش كنيد تا غالب شويد. وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌: و بتحقيق ظفر امروز آن را باشد كه غالب شود و برترى يابد.

بنا به قول اول كلام سحره است كه با يكديگر گفتند همه اسباب و ادوات را فراهم آورده متوجه ميقات شويد و به يك بار بر موسى برآئيد تا مضطرب و عاجز شده كار تمام و غلبه ما را باشد، و بتحقيق فوز يافت و به مطلوب خود رسيد امروز هر كه سر آمد. پس همه ساحران صف كشيده در ميقات. و به قولى سيصد خروار چوب و طناب را ميانش را خالى و پر از زيبق ساخته به ميدان آوردند، موسى و هارون عليهما السلام در برابر ايشان ايستادند با كمال جرئت و قوت و استقامت.

جلد 8 - صفحه 291


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى‌ (57) فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُوىً (58) قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى‌ (60) قالَ لَهُمْ مُوسى‌ وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‌ (61)

فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‌ (62) قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى‌ (63) فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌ (64) قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌ (65) قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‌ (66)

ترجمه‌

گفت آيا آمدى نزد ما تا بيرون كنى ما را از زمين ما بسحر خود اى موسى‌

پس هر آينه آوريم تو را بسحرى مانند آن پس قرار ده ميان ما و ميان خود ميعادى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو در مكانى كه مساوى باشد نسبت آن بدو طرف‌

گفت ميعاد شما روز آرايش است و آنكه جمع كرده شوند مردم در بلندى آفتاب‌

پس رو گردان شد فرعون و جمع‌آورى نمود وسائل مكر خود را پس آمد

گفت مر آنها را موسى واى بر شما مبنديد بر خدا دروغ را پس نابود كند شما را بعذابى و بتحقيق محروم ماند كسيكه افترا بست‌

پس كشانيدند بنزاع كارشان را ميان خودشان و پنهان داشتند راز گوئى را

گفتند همانا اين دو نفر هر آينه دو ساحرند ميخواهند كه بيرون كنند شما را از زمينتان بسحرشان و براندازند آئين شما را كه بهتر است‌

پس جمع كنيد وسائل مكرتان را پس بيائيد صف كشيده و بتحقيق رستگار شد امروز كسيكه غلبه نمود

گفتند اى موسى يا اين است كه مى‌اندازى و يا آنكه باشيم ما اوّل كسيكه انداخت‌

گفت بلكه بيندازيد پس آنگاه ريسمانهاشان و عصاهاشان بخيال او افتاده ميشد از سحر آنان كه آنها مى‌شتابند.

تفسير

- پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه از مصر گريختى‌


جلد 3 صفحه 512

و سالها فرارى بودى اينك آمدى بطمع آنكه مملكت ما را بوسيله جادو و نيرنگهائى كه در اينمدت آموختى تصرف كنى و بهانه كرده‌اى كه من ميخواهم بنى اسرائيل را با خود ببرم بشامات اين خيال خام را از سر بدر كن كه هرگز بمقصود نخواهى رسيد ولى باطنا ترسيده بود از غلبه آنحضرت و زوال ملك خودش لذا در مقام معارضه بمثل با آنحضرت بر آمد باعتقاد خود كه گفت پس هر آينه ما هم ميآوريم براى تو سحرى مانند سحر تو پس قرار ده ميان ما و خود وعده‌اى كه تخلّف از آن ننمائيم در مكانى كه فاصله آن از ما و شما يكسان و مساوى باشد و بعضى گفته‌اند مراد مكانى است كه مستوى و هموار باشد و پست و بلند نباشد و سوى بكسر سين نيز قرائت شده است حضرت موسى فرمود وعده شما با ما روز عيد باشد كه مردم زينت و زيور مينمايند و آن در سال يكروز بود و تمام مردم جمع شوند در وقت بلندى آفتاب كه موقع چاشت است براى آنكه خوب حقّ و باطل بر همه واضح و آشكار گردد و خبرش بتمام نواحى و اقطار برسد و همه مطّلع گردند فرعون هم قبول نمود و از مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و حضرت موسى زبان بنصيحت و دلالت آنها گشود كه بيائيد از خدا بترسيد و افترا بخدا نزنيد كه معجزات او را بگوئيد سحر است و براى او شريك قرار دهيد چون كسيكه مرتكب اين قبيل امور گردد بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد و نيست و نابود ميگردد و محروم از هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت نمود ولى بعضى ديگر مخالفت نمودند و محرمانه با يكديگر صحبت كردند و گفتند اگر موسى بر ما غالب شد تبعيّت از او ميكنيم و اگر ما بر او غلبه نموديم معلوم ميشود ساحر بوده و فرعون و كسانش گفتند مسلّما اين دو نفر ساحرند ميخواهند شما را از مملكت خودتان بيرون كنند بواسطه سحرشان و طريقه شما را كه بهترين طريقه و مذهب است از ميان ببرند و دين خودشان را رواج دهند و بعضى گفته‌اند مراد از طريقه مثلى صاحبان آن ميباشند و باين كلمه از اشراف و وجوه قوم تعبير ميشود


جلد 3 صفحه 513

يعنى ميخواهند بزرگان و اشراف شما را از بين ببرند و كلمه ان ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و ملغى از عمل شده بدليل دخول لام بر خبر و محتمل است نافيه باشد و لام بمعناى الا باشد و بعضى انّ بتشديد قرائت نموده‌اند و بنابراين اختصاص بلغت بعضى دارد كه الف تثنيه را در احوال سه گانه اعراب ثابت قرار داده‌اند و بعضى هذين خوانده‌اند و بنابراين اشكالى نيست و وجوه ديگرى هم نقل شده كه ذكرش لزوم ندارد و در خاتمه مذاكرات با يكديگر تصميم گرفتند و گفتند هر وسيله‌اى كه داريد براى جادوگرى جمع‌آورى كنيد و بيائيد باتفاق صف بسته تا مهابت شما زيادتر شود و گفته‌اند هفتاد هزار نفر بودند كه هر يك با عصا و ريسمانى وارد ميدان شدند و در مقابل حضرت موسى صف بستند و با خود گفتند امروز روزى است كه كامران شود كسيكه غالب گردد و بآنحضرت گفتند تو اوّل عصاى خود را مى‌اندازى يا ما اوّل بيندازيم و چون آنها بمراعات ادب اين اظهار را نموده بودند حضرت موسى هم در مقابل تأدّب فرمود و جواب داد شما بيندازيد و شايد مقصود حضرت اين بود كه آنها هر چه تهيّه كرده‌اند بكار بزنند بعد او معجزه الهيّه را ظاهر نمايد و سحر و نيرنجات آنها را ضايع و باطل كند علاوه بر آنكه مستظهر بلطف الهى بود و از عمليّات آنها باكى نداشت و آنها عصاها و ريسمانهاشان را انداختند و چون بصورت مار تعبيه نموده بودند و آلوده بجيوه كرده بودند و آفتاب بآنها تابيد همه بحركت آمدند بطوريكه در نظر حضرت موسى نمودار شد و بخيال او در آمد براى اين سحرى كه نموده بودند كه آن عصاها و ريسمانها به تندى حركت ميكنند و روى زمين راه ميروند و بعضى بجاى يخيّل بصيغه مجهول با ياء كه قرائت مشهور است تخيّل با تاء بصيغه معلوم قرائت نموده‌اند و بنابراين معنى واضح‌تر است چون فاعل آن ضمير مستتر راجع بحبال و عصى است و جمله انّها تسعى بدل اشتمال از ضمير است و بقرائت مشهور جمله فاعل يخيّل است و بعضى گفته‌اند زيبق را در باطن آنها جا داده بودند و چون حرارت آفتاب بآنها رسيد زيبق ميل بصعود نمود و بحركت در آمدند و بعضى گفته‌اند فرعون بخيال افتاد كه آنها حركت ميكنند و راه ميروند و اين خلاف ظاهر است.


جلد 3 صفحه 514

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَجمِعُوا كَيدَكُم‌ ثُم‌َّ ائتُوا صَفًّا وَ قَد أَفلَح‌َ اليَوم‌َ مَن‌ِ استَعلي‌ (64)

‌پس‌ فراهم‌ كنيد آنچه‌ كيد داريد ‌در‌ سحر ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ بيائيد بالاتفاق‌ مجتمعين‌ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ صف‌ كشيده‌ باشيد و بتحقيق‌ رستگار ميشود و سرفراز ميگردد كسي‌ ‌که‌ مستعلي‌ ‌شده‌ ‌باشد‌.

(فَأَجمِعُوا) تفريع‌ ‌بر‌ آيه قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ فرعونيان‌ گفتند بسحره‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ دو نفر موسي‌ و هارون‌ اراده‌ دارند ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ مصر خارج‌ كنند و ‌از‌ طريقه مثلي‌ بيرون‌ برند ‌پس‌ ‌شما‌ آنچه‌ قدرت‌ و توانايي‌ داريد بايد بكار زنيد.

(كَيدَكُم‌) كيد همان‌ سحر ‌است‌ چون‌ سحر حقيقت‌ ندارد و يك‌ صورتي‌

جلد 13 - صفحه 55

بيش‌ نيست‌ و باطنش‌ ‌بر‌ خلاف‌ ظاهر ‌است‌ اطلاق‌ كيد و مكر و حيله‌ و خودنمايي‌ ‌بر‌ ‌او‌ ميشود.

(ثُم‌َّ ائتُوا) ‌پس‌ بيائيد ‌در‌ مركز موعود و بياوريد عصا و حبال‌ ‌خود‌ ‌را‌.

(صَفًّا) مجتمعين‌ فردا فرد اقامه سحر نكنيد مجتمعا صف‌ كشيده‌ اتيان‌ كنيد ‌که‌ عظمت‌ ‌آن‌ بيشتر ‌باشد‌.

(وَ قَد أَفلَح‌َ اليَوم‌َ مَن‌ِ استَعلي‌) ‌که‌ ‌اگر‌ ‌بر‌ سحر موسي‌ و هارون‌ غالب‌ شديد و ‌بر‌ ‌آنها‌ استعلاء پيدا كرديد فلاح‌ و رستگاري‌ نصيب‌ ‌شما‌ ‌است‌ ‌هم‌ اجر كامل‌ داريد نزد فرعون‌ و ‌هم‌ مقرّب‌ ‌در‌ گاه‌ ‌او‌ ميشويد چنانچه‌ سحره‌ گفتند بفرعون‌ (قالُوا لِفِرعَون‌َ أَ إِن‌َّ لَنا لَأَجراً إِن‌ كُنّا نَحن‌ُ الغالِبِين‌َ قال‌َ نَعَم‌ وَ إِنَّكُم‌ إِذاً لَمِن‌َ المُقَرَّبِين‌َ) شعراء آيه 40 و چه‌ فلاحي‌ بالاتر ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌پس‌ سحره‌ دستگاه‌ عظيمي‌ برپا كردند ‌که‌ خداوند ‌آن‌ ‌را‌ بعظمت‌ ذكر كرده‌ ‌که‌ فرمود: (فَلَمّا أَلقَوا سَحَرُوا أَعيُن‌َ النّاس‌ِ وَ استَرهَبُوهُم‌ وَ جاؤُ بِسِحرٍ عَظِيم‌ٍ) اعراف‌ آيه 113.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 64)- «اکنون که چنین است (به هیچ وجه به خود تردید راه ندهید، و) تمام نیرو و نقشه خود را جمع کنید ...» (فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ).

«و در یک صف (به میدان مبارزه) بیایید» (ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا).

چرا که وحدت و اتحاد رمز پیروزی شما در این مبارزه سر نوشت ساز است.

و بالاخره «فلاح و رستگاری، امروز، از آن کسی است که برتری خود را بر (بر حریفش) اثبات نماید» (وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی).

نکات آیه

۱ - ایادى و مبلغان فرعون، همه فرعونیان را به هم فکرى، اتحاد و به کاربستن تمامى حیله ها، علیه موسى(ع) دعوت مى کردند. (فتنزعوا ... قالوا ... فأجمعوا کیدکم ثمّ ائتوا صفًّا ) از آیات پیشین چنین برمى آید که پس از سخنان موسى(ع)، در بین فرعونیان اختلافاتى بروز کرد (فتنازعوا) و گروه حامیان و مبلغان فرعون درصدد توجیه گروه دیگر برآمدند که نسبت به موسى(ع) و مبارزه با او تردید داشتند. به نظر مى رسد «فأجمعوا» نیز از ناحیه همان گروه به عنوان نتیجه سخنان قبلى آنان ابراز شده باشد.

۲ - اختلاف و تشتت فرعونیان پس از سخنان موسى(ع)، خطرى جدى و زمینه ساز تضعیف جبهه آنان، در میدان مقابله بود. (ویلکم ... قالوا ... فأجمعوا کیدکم ثمّ ائتوا صفًّا ) آیات یاد شده، جملگى نشانگر تلاش جدى فرعونیان براى حفظ اتحاد خود در برابر موسى(ع) است و از زاویه دیگر، حکایت از خطرى دارد که به خاطر بروز اختلاف، آنان را تهدید مى کرده است.

۳ - فرعونیان، به حیله و مکر بودن سِحر و برنامه هاى خود براى مقابله با موسى(ع) و عارى بودن آن از حقیقت معترف بودند. (فأجمعوا کیدکم ) به کاربردن «کید» در باره کار و سحر خود از سوى فرعونیان، حکایت از آن دارد که آنان، خود به سحر و بى حقیقت بودن آن معترف بودند و آن را صرفا حیله اى در برابر موسى(ع) مى دانستند.

۴ - حضور با تمام قوا و با آرایش منظم و با هیبت، طرح پیشنهادى فرعونیان براى قدرت نمایى در صحنه مقابله با موسى(ع) (فأجمعوا کیدکم ثمّ ائتوا صفًّا)

۵ - روز مقابله ساحران فرعون با موسى(ع) روزى سرنوشت ساز و تعیین کننده، از دیدگاه فرعونیان (و قد أفلح الیوم من استعلى) «فلاح» به معناى موفقیت و پیروزى است. ابراز این سخن از ناحیه فرعونیان، گواه این مدعا است که آنان این مبارزه را، مبارزه مرگ و زندگى و نقطه عطفى در تاریخ خود تلقى مى کردند.

۶ - فرعونیان نجات و بقاى خود را در گرو غلبه ساحران بر موسى(ع) در صحنه مقابله مى دانستند. (و قد أفلح الیوم من استعلى )

۷ - فرعونیان، در سخنان و تبلیغات خویش، سِحر برتر و بى رقیب را، نشانگر حقانیت مرام ساحر و عقاید او قلمداد مى کردند. (و قد أفلح الیوم من استعلى ) بسیج ساحران براى ابطال ادعاهاى موسى(ع)، حاکى از آن است که در نظر فرعونیان، قدرت ساحر میزان حق و باطل بود.

۸ - فرعونیان، پذیرش دعوت هاى موسى(ع) را، به توان مندى او در آوردن سِحرى بى نظیر مشروط کرده بودند. (و قد أفلح الیوم من استعلى)

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: دعوت به اتحاد ۱
  • ایمان: شرایط ایمان به موسى(ع) ۸
  • جادوگران فرعون: آثار پیروزى جادوگران فرعون ۶
  • فرعونیان: اتحاد فرعونیان ۱; اختلاف فرعونیان ۲; ادعاى حقانیت فرعونیان ۷; اقرار فرعونیان ۳; بینش فرعونیان ۵، ۶، ۷; جادو در فرعونیان ۷; جادوى فرعونیان ۳; خواسته هاى فرعونیان ۴، ۸; دعوت از فرعونیان ۱; روش برخورد فرعونیان ۴; روش تبلیغ فرعونیان ۷; زمینه شکست فرعونیان ۲; زمینه نجات فرعونیان ۶; قدرت نمایى فرعونیان ۴; مکر فرعونیان ۳
  • فرعون: دعوتهاى مبلغان فرعون ۱; روز میعاد فرعون با موسى(ع) ۵
  • موسى(ع): آثار سخن موسى(ع) ۲; تبلیغ علیه موسى(ع) ۱; توطئه علیه موسى(ع) ۱ ; درخواست جادو از موسى(ع) ۸; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۸; مکر با موسى(ع) ۳

منابع