ریشه همز: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
[همزه:1]. از جمله معانى همز دفع و طرد است. در صحاح آمده: «هَمَزَهُ‏اَىْ دَفَعَهُ وَ ضَرَبَهُ» در نهايه گفته: هر چه را دفع كردى همز كردى. طبرسى فرموده: اصل همزه به معنى شكستن است و در ذيل «هُمَزاتِ الشَّياطين» آورده: همز به معنى دفع شديد و همز شيطان راندن و دفع انسان است به معاصى. در اقرب از لسان العرب نقل كرده: همز عيب گرفتن در پشت سر و لمز بدگويى در حضور است. همز را فشردن و غيبت كردن و عيبجويى نيز گفته‏اند در آيه فوق ظاهرا به معنى دفع و طرد است و صيغه همزة و لمزة براى كثرت است يعنى بسيار طردكننده و بسيار عيبجو. از صفات ثروتمند طاغى آن است كه عيبجو است و مردم را با تكبر و عيبجويى از خود طرد مى‏كند. [قلم:10-11]. هماّز را در آيه عيبجو وبدگو و غيبت كننده گفته‏اند، بعيد نيست كه به معنى دفع كننده باشد كه مردم را به واسطه سخن چينى از هم طرد و دور مى‏كند در اين صورت «مَشّاءِ بِنَميمٍ» توضيح آن است. يعنى اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه تفرقه انداز و سخن چين است. * [مؤمنون:97-98]. همزات جمع همزه. و همزات شياطين وسوسه‏هاى آنان است كه انسان را به سوى معاصى مى‏راند و از تفسير قمى از امام «عليه‏السلام» نقل شده: آن وسوسه شياطين است كه در قلبت مى‏افتد. يعنى: بگو خدايا از وسوسه‏هاى شيطان به تو پناه مى‏برم و به تو پناه مى‏برم از اينكه كنار كن حاضر شوند و اغوايم كنند.
[همزه:1]. از جمله معانى همز دفع و طرد است. در صحاح آمده: «هَمَزَهُ‏اَىْ دَفَعَهُ وَ ضَرَبَهُ» در نهايه گفته: هر چه را دفع كردى همز كردى. طبرسى فرموده: اصل همزه به معنى شكستن است و در ذيل «هُمَزاتِ الشَّياطين» آورده: همز به معنى دفع شديد و همز شيطان راندن و دفع انسان است به معاصى. در اقرب از لسان العرب نقل كرده: همز عيب گرفتن در پشت سر و لمز بدگويى در حضور است. همز را فشردن و غيبت كردن و عيبجويى نيز گفته‏اند در آيه فوق ظاهرا به معنى دفع و طرد است و صيغه همزة و لمزة براى كثرت است يعنى بسيار طردكننده و بسيار عيبجو. از صفات ثروتمند طاغى آن است كه عيبجو است و مردم را با تكبر و عيبجويى از خود طرد مى‏كند. [قلم:10-11]. هماّز را در آيه عيبجو وبدگو و غيبت كننده گفته‏اند، بعيد نيست كه به معنى دفع كننده باشد كه مردم را به واسطه سخن چينى از هم طرد و دور مى‏كند در اين صورت «مَشّاءِ بِنَميمٍ» توضيح آن است. يعنى اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه تفرقه انداز و سخن چين است. * [مؤمنون:97-98]. همزات جمع همزه. و همزات شياطين وسوسه‏هاى آنان است كه انسان را به سوى معاصى مى‏راند و از تفسير قمى از امام «عليه‏السلام» نقل شده: آن وسوسه شياطين است كه در قلبت مى‏افتد. يعنى: بگو خدايا از وسوسه‏هاى شيطان به تو پناه مى‏برم و به تو پناه مى‏برم از اينكه كنار كن حاضر شوند و اغوايم كنند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ب:100, کلل:69, عوذ:64, ک:64, ل:60, ربب:46, مهن:42, حلف:37, من:37, مشى:37, لمز:37, شطن:37, الذى:37, جمع:33, مول:28, نمم:28, طوع:28, ويل:28, منع:28, خير:24, عدد:24, لا:24, ف:24, ان:19, دهن:19, ه:19, حسب:19, وصف:15, قول:15, حظر:15, عدو:15, اثم:10, ى:10, ما:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲

تکرار در قرآن: ۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

[همزه:1]. از جمله معانى همز دفع و طرد است. در صحاح آمده: «هَمَزَهُ‏اَىْ دَفَعَهُ وَ ضَرَبَهُ» در نهايه گفته: هر چه را دفع كردى همز كردى. طبرسى فرموده: اصل همزه به معنى شكستن است و در ذيل «هُمَزاتِ الشَّياطين» آورده: همز به معنى دفع شديد و همز شيطان راندن و دفع انسان است به معاصى. در اقرب از لسان العرب نقل كرده: همز عيب گرفتن در پشت سر و لمز بدگويى در حضور است. همز را فشردن و غيبت كردن و عيبجويى نيز گفته‏اند در آيه فوق ظاهرا به معنى دفع و طرد است و صيغه همزة و لمزة براى كثرت است يعنى بسيار طردكننده و بسيار عيبجو. از صفات ثروتمند طاغى آن است كه عيبجو است و مردم را با تكبر و عيبجويى از خود طرد مى‏كند. [قلم:10-11]. هماّز را در آيه عيبجو وبدگو و غيبت كننده گفته‏اند، بعيد نيست كه به معنى دفع كننده باشد كه مردم را به واسطه سخن چينى از هم طرد و دور مى‏كند در اين صورت «مَشّاءِ بِنَميمٍ» توضيح آن است. يعنى اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه تفرقه انداز و سخن چين است. * [مؤمنون:97-98]. همزات جمع همزه. و همزات شياطين وسوسه‏هاى آنان است كه انسان را به سوى معاصى مى‏راند و از تفسير قمى از امام «عليه‏السلام» نقل شده: آن وسوسه شياطين است كه در قلبت مى‏افتد. يعنى: بگو خدايا از وسوسه‏هاى شيطان به تو پناه مى‏برم و به تو پناه مى‏برم از اينكه كنار كن حاضر شوند و اغوايم كنند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
هَمَزَاتِ‌ ۱
هَمَّازٍ ۱
هُمَزَةٍ ۱

ریشه‌های مرتبط