ریشه تبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(بروزن فلس و فرس) هلاك شدن. نابود گشتن. [فرقان:39] براى همه مثلها را زديم و همه را نابود كرديدم نابود كردن كامل. نا گفته نماند: راغب تبر را متعدى گفته و گويد: «تَبَرَه و تَبَّرَه» هر دو به يك معنى است، قاموس نيز چنين گفته است. ولى در اقرب الموارد «تبر» از باب نصر ينصر و علم يعلم، لازم و به معنى هلاك شدن و «تبّر» از باب تفعيل متعدى و به معنى هلاك كردن آمده است. [نوح:28]، تبار اسم مصدر و به معنى هلاكت است و ظالمان را جز نابودى مى‏افزاى. [اعراف:139]، حقّا آنچه اينان در آنند نابود شونده است. اگر ثلاثى و مزيد فيه اين كلمه هر دو متعدى باشند لازم است بگوئيم تفعيل در اينجا از براى تكثير است [اسراء:7]، به هر چه غالب شدند به طور كامل نابودش كنند.
(بروزن فلس و فرس) هلاك شدن. نابود گشتن. [فرقان:39] براى همه مثلها را زديم و همه را نابود كرديدم نابود كردن كامل. نا گفته نماند: راغب تبر را متعدى گفته و گويد: «تَبَرَه و تَبَّرَه» هر دو به يك معنى است، قاموس نيز چنين گفته است. ولى در اقرب الموارد «تبر» از باب نصر ينصر و علم يعلم، لازم و به معنى هلاك شدن و «تبّر» از باب تفعيل متعدى و به معنى هلاك كردن آمده است. [نوح:28]، تبار اسم مصدر و به معنى هلاكت است و ظالمان را جز نابودى مى‏افزاى. [اعراف:139]، حقّا آنچه اينان در آنند نابود شونده است. اگر ثلاثى و مزيد فيه اين كلمه هر دو متعدى باشند لازم است بگوئيم تفعيل در اينجا از براى تكثير است [اسراء:7]، به هر چه غالب شدند به طور كامل نابودش كنند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ل:100, ما:72, تبر:63, ه:61, کلل:49, کم:47, قد:43, علو:38, عسى:38, مثل:36, اتى:36, مرر:34, ان:34, ربب:34, على:32, اول:30, قرى:28, مطر:27, امن:27, نا:25, التى:25, انن:25, هؤلاء:25, الا:25, دخل:25, هم:23, ها:23, ظلم:23, ضرب:21, زيد:21, اولاء:21, فى:21, رحم:19, لا:19, جهل:19, بطل:17, قوم:17, ک:16, سجد:14, کثر:14, کون:14, عود:14, عمل:12, ى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بروزن فلس و فرس) هلاك شدن. نابود گشتن. [فرقان:39] براى همه مثلها را زديم و همه را نابود كرديدم نابود كردن كامل. نا گفته نماند: راغب تبر را متعدى گفته و گويد: «تَبَرَه و تَبَّرَه» هر دو به يك معنى است، قاموس نيز چنين گفته است. ولى در اقرب الموارد «تبر» از باب نصر ينصر و علم يعلم، لازم و به معنى هلاك شدن و «تبّر» از باب تفعيل متعدى و به معنى هلاك كردن آمده است. [نوح:28]، تبار اسم مصدر و به معنى هلاكت است و ظالمان را جز نابودى مى‏افزاى. [اعراف:139]، حقّا آنچه اينان در آنند نابود شونده است. اگر ثلاثى و مزيد فيه اين كلمه هر دو متعدى باشند لازم است بگوئيم تفعيل در اينجا از براى تكثير است [اسراء:7]، به هر چه غالب شدند به طور كامل نابودش كنند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مُتَبَّرٌ ۱
لِيُتَبِّرُوا ۱
تَتْبِيراً ۲
تَبَّرْنَا ۱
تَبَاراً ۱

ریشه‌های مرتبط