گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۳: خط ۴۳:


بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
وَيْلٌ لِّكلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(۱)
وَيْلٌ لِّكلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(۱)
الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ(۲)
الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ(۲)
يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(۳)
يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(۳)
َکَلّا لَيُنبَذَنَّ فى الحُْطمَةِ(۴)
َکَلّا لَيُنبَذَنَّ فى الحُْطمَةِ(۴)
وَ مَا أَدْرَاك مَا الحُْطمَةُ(۵)
وَ مَا أَدْرَاك مَا الحُْطمَةُ(۵)
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ(۶)
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ(۶)
الَّتى تَطلِعُ عَلى الأفْئِدَةِ(۷)
الَّتى تَطلِعُ عَلى الأفْئِدَةِ(۷)
إِنّهَا عَلَيهِم مُّؤْصدَةٌ(۸)
إِنّهَا عَلَيهِم مُّؤْصدَةٌ(۸)
فى عَمَدٍ مُّمَدَّدَةِ(۹)
فى عَمَدٍ مُّمَدَّدَةِ(۹)


خط ۷۹: خط ۸۸:
اين سوره، تهديد شديدى است به كسانى كه عاشق جمع مالند، و مى خواهند با مال بيشتر خود، بر سر و گردن مردم سوار شوند، و بر آنان كبريايى بفروشند. و به همين جهت، از مردم عيب هايى مى گيرند كه عيب نيست. و اين سوره، در مكّه نازل شده است.
اين سوره، تهديد شديدى است به كسانى كه عاشق جمع مالند، و مى خواهند با مال بيشتر خود، بر سر و گردن مردم سوار شوند، و بر آنان كبريايى بفروشند. و به همين جهت، از مردم عيب هايى مى گيرند كه عيب نيست. و اين سوره، در مكّه نازل شده است.


==تهديد شديد به گردآورندگان مال و ذكر اوصاف گروه «هُمَزه» و «لُمَزه»==
«'''وَيْلٌ لِّكلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ'''»:
«'''وَيْلٌ لِّكلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ'''»:


* تهديد شديد به گردآورندگان مال و ذكر اوصاف گروه «'''هُمَزه'''» و «'''لُمَزه'''»:
در مجمع البيان گفته: كلمۀ «هُمَزه»، به معناى كسى است كه بدون جهت، به ديگران بسیار طعنه مى زند و عيب جويى و خرده گيری هايى مى كند كه در واقع عيب نيست. و اصل مادۀ «همز» به معناى شكستن است، و كلمۀ «لمز» نيز، به معناى عيب است. پس «هُمَزه» و «لُمَزه»، هر دو به يك معناست.


در مجمع البيان گفته: كلمۀ «'''هُمَزه'''»، به معناى كسى است كه بدون جهت، به ديگران بسیار طعنه مى زند و عيب جويى و خرده گيری هايى مى كند كه در واقع عيب نيست. و اصل مادۀ «'''همز'''» به معناى شكستن است، و كلمۀ «'''لمز'''» نيز، به معناى عيب است. پس ‍ «'''هُمَزه'''» و «'''لُمَزه '''»، هر دو به يك معناست.
ولى بعضى گفته اند: بين آن دو فرقى هست و آن، اين است که: «هُمَزه» به آن كسى گويند كه دنبال سرِ مردم عيب مى گويد و خرده مى گيرد، و امّا «لُمَزه» كسى را گويند كه پيش روى طرف خرده مى گيرد - نقل از ليث.


ولى بعضى گفته اند: بين آن دو فرقى هست و آن، اين است که: «'''هُمَزه'''» به آن كسى گويند كه دنبال سرِ مردم عيب مى گويد و خرده مى گيرد، و امّا «'''لُمَزه'''» كسى را گويند كه پيش روى طرف خرده مى گيرد - نقل از ليث.
و بعضى گفته اند: هُمَزه، كسى را گويند كه همنشين خود را با سخنان زشت آزار دهد، و لُمَزه، آن كسى است كه با چشم و سر، عليه همنشين خود اشاره كند، و به اصطلاح فارسى، تقليد او را در آورد.  


و بعضى گفته اند: هُمَزه، كسى را گويند كه همنشين خود را با سخنان زشت آزار دهد، و لُمَزه، آن كسى است كه با چشم و سر، عليه همنشين خود اشاره كند، و به اصطلاح فارسى، تقليد او را در آورد. آنگاه مى گويد: صيغه «'''فعله'''» براى مبالغه در صفتى بنا شده كه باعث مى شود فعل مناسب با آن صفت، از صاحب آن صفت زياد سر بزند و خلاصه، فعل مذكور عادتش شده باشد. مثلا به مردى كه زياد زن مى گيرد، مى گويند: فلانى مردى «'''نُكَحه'''» است، و به كسى كه زياد مى خندد، مى گويند: فلانى «'''ضُحَكه'''» است. «'''هُمَزه و لُمَزه'''» هم، از همين باب است.
آنگاه مى گويد: صيغه «فعله» براى مبالغه در صفتى بنا شده كه باعث مى شود فعل مناسب با آن صفت، از صاحب آن صفت زياد سر بزند و خلاصه، فعل مذكور عادتش شده باشد. مثلا به مردى كه زياد زن مى گيرد، مى گويند: فلانى مردى «نُكَحه» است، و به كسى كه زياد مى خندد، مى گويند: فلانى «ضُحَكه» است. «هُمَزه و لُمَزه» هم، از همين باب است.


پس معناى آيه اين است كه: واى بر هر كسى كه بسيار مردم را عيبگويى و غيبت مى كند. البته اين دو كلمه، به معانى ديگرى نيز تفسير شده و در نتيجه، آيه را هم به معانى مختلفى معنا كرده اند.
پس معناى آيه اين است كه: واى بر هر كسى كه بسيار مردم را عيبگويى و غيبت مى كند. البته اين دو كلمه، به معانى ديگرى نيز تفسير شده و در نتيجه، آيه را هم به معانى مختلفى معنا كرده اند.
خط ۹۳: خط ۱۰۳:
«'''الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ'''»:
«'''الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ'''»:


اين آيه، «'''هُمَزه'''» و «'''لُمَزه'''» را بيان مى كند، و اگر كلمه «'''مالا'''» را نكره آورد، به منظور تحقير و ناچيز معرفى كردن مال دنيا بوده. چون مال، هر قدر هم كه زياد و زيادتر باشد، دردى از صاحبش را دوا نمى كند.
اين آيه، «هُمَزه» و «لُمَزه» را بيان مى كند، و اگر كلمه «مالا» را نكره آورد، به منظور تحقير و ناچيز معرفى كردن مال دنيا بوده. چون مال، هر قدر هم كه زياد و زيادتر باشد، دردى از صاحبش را دوا نمى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۶ </center>
تنها سودى كه به حالش دارد، همان مقدارى است كه به مصرف حوائج طبيعى خودش مى رساند. مختصرى غذا كه سيرش كند و شر بتى آب، كه سيرابش سازد و دو قطعه جامه، كه به تن كند.
تنها سودى كه به حالش دارد، همان مقدارى است كه به مصرف حوائج طبيعى خودش مى رساند. مختصرى غذا كه سيرش كند و شر بتى آب، كه سيرابش سازد و دو قطعه جامه، كه به تن كند.


و كلمۀ «'''عَدَّدَه'''» از مادۀ «'''عد'''»، به معناى شمردن است. مى فرمايد: شخصى كه هُمَزه و لُمَزه است، از بس عاشق مال و حريص بر جمع آن است، مال را روى هم جمع مى كند و پى در پى، آن را مى شمارد، و از بسيار بودن آن، لذّت مى برد.
و كلمۀ «عَدَّدَه» از مادۀ «عد»، به معناى شمردن است. مى فرمايد: شخصى كه هُمَزه و لُمَزه است، از بس عاشق مال و حريص بر جمع آن است، مال را روى هم جمع مى كند و پى در پى، آن را مى شمارد، و از بسيار بودن آن، لذّت مى برد.


ولى بعضى گفته اند: معنايش اين است كه: مال را عده و ذخيره مى كند، براى روزى كه مورد هجوم ناملايمات روزگار واقع شود؛ كه بنابراين، كلمۀ «'''عَدَّدَه '''» ديگر به معناى شمردن نيست.
ولى بعضى گفته اند: معنايش اين است كه: مال را عده و ذخيره مى كند، براى روزى كه مورد هجوم ناملايمات روزگار واقع شود؛ كه بنابراين، كلمۀ «عَدَّدَه» ديگر به معناى شمردن نيست.
<span id='link430'><span>
<span id='link430'><span>


۱۳٬۷۰۳

ویرایش