گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:


==مراد از اختلاف مشركان درباره معاد ==
==مراد از اختلاف مشركان درباره معاد ==
«'''الذى هم فيه مختلفون'''»: مشركين در اصل انكار معاد متفق بودند، اختلافشان تنها در طرز انكار آن بوده ، بعضى آن را محال مى دانستند و به خاطر محال بودنش منكر بودند، همچنان كه از سخنى كه قرآن كريم از ايشان حكايت كرده اين معنا استفاده مى شود، و آن سخن اين است : «'''هل ندلكم على رجل ينبئكم اذا مزقتم كل ممزق انكم لفى خلق جديد'''»، بعضى ديگر آن را محال نمى دانستند، بلكه تنها به نظرشان بعيد مى رسيده ، از اين جهت انكارش نموده ، به حكايت قرآن مى گفتند:
«'''الّذِى هُم فِيه مُختَلِفُون'''»: مشركان در اصل انكار معاد متفق بودند. اختلافشان، تنها در طرز انكار آن بوده. بعضى آن را محال مى دانستند و به خاطر محال بودنش منكر بودند، همچنان كه از سخنى كه قرآن كريم از ايشان حكايت كرده، اين معنا استفاده مى شود و آن سخن، اين است: «هَل نَدُلّكُم عَلى رَجُلٍ يُنَبّئُكُم إذَا مُزّقتُم كُلّ مُمَزّقٍ إنّكُم لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ».


«'''ايعدكم انكم اذا متم و كنتم ترابا و عظاما انكم مخرجون هيهات هيهات لما توعدون '''»، بعضى هم نه آن را محال مى دانستند، و نه بعيد مى شمردند، بلكه انكارشان از اين جهت بود كه در آن شك داشتند، همچنان كه آيه زير كه مى فرمايد: «'''بل ادارك علمهم فى الاخره بل هم فى شك منها'''»، با وضع آنان تطبيق مى كند. بعضى هم يقين بدان داشتند، و ليكن از در عناد منكر آن مى شدند كه جمله «'''بل لجوا فى عتو و نفور'''» حكايت حال ايشان است .
بعضى ديگر آن را محال نمى دانستند، بلكه تنها به نظرشان بعيد مى رسيده، از اين جهت انكارش نموده، به حكايت قرآن مى گفتند: «اأيَعِدُكُم أنّكُم إذَا مُتّم وَ كُنتُم تُراباً وَ عِظاماً أنّكُم مُخرَجُون * هَيهَاتَ هَيهَاتَ لِمَا تُوعَدُون». بعضى هم، نه آن را محال مى دانستند و نه بعيد مى شمردند، بلكه انكارشان از اين جهت بود كه در آن شك داشتند. همچنان كه آيه زير كه مى فرمايد: «بَل ادّارَكَ عِلمُهُم فِى الآخِرَة بَل هُم فِى شَكّ مِنهَا»، با وضع آنان تطبيق مى كند. بعضى هم يقين بدان داشتند، وليكن از درِ عناد منكر آن مى شدند، كه جملۀ «بَل لَجُّوا فِى عُتُوّ وَ نُفُور» حكايت حال ايشان است.


و آنچه از آيات سه گانه اول سوره و بعد آن به دست مى آيد اين است كه وقتى از قرآن شنيدند كه در انذار و تهديد ايشان سخن از روز قيامت و جزا و يوم الفصل مى آورد، برايشان گران آمده ، شروع كرده اند از يكديگر بپرسند كه اين چه خبر عجيبى است ، كه تاكنون به گوش ما نخورده ؟ و چه بسا به خود رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) رجوع كرده و يا از مؤ منين مى پرسيدند كه روز قيامت چيست و چه خصايصى دارد، و چه وقت واقع مى شود؟
و آنچه از آيات سه گانه اول سوره و بعد آن به دست مى آيد، اين است كه وقتى از قرآن شنيدند كه در انذار و تهديد ايشان، سخن از روز قيامت و جزا و يَومُ الفصل مى آورد، برايشان گران آمده، شروع كرده اند از يكديگر بپرسند كه اين چه خبر عجيبى است، كه تاكنون به گوش ما نخورده؟ و چه بسا به خود رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رجوع كرده و يا از مؤمنين مى پرسيدند كه روز قيامت چيست و چه خصايصى دارد، و چه وقت واقع مى شود؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵۹ </center>
«'''متى هذا الوعد ان كنتم صادقين'''» و چه بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده ، در فهم آن معارف از آنان كمك مى گرفتند.
«مَتى هذَا الوَعدُ إن كُنتُم صَادِقِين». و چه بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود، به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده، در فهم آن معارف از آنان كمك مى گرفتند.


و خداى تعالى در اين سوره تساول آنان را به صورت سؤال و جوابى حكايت نموده ، مى فرمايد: «'''از چه تساول مى كنند؟'''» آنگاه خودش ‍ پاسخ خود را مى دهد كه «'''از خبرى عظيم تساؤ ل مى كنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند، و آنگاه از تساؤ ل آنان پاسخ مى دهد كه ((كلا سيعلمون ...'''» نه ، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...
و خداى تعالى در اين سوره، تساؤل آنان را به صورت سؤال و جوابى حكايت نموده، مى فرمايد: «از چه تساؤل مى كنند؟» آنگاه خودش ‍پاسخ خود را مى دهد كه: «از خبرى عظيم تساؤل مى كنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند، و آنگاه از تساؤل آنان پاسخ مى دهد كه: «كَلّا سَيَعلَمُون ...»: نه، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...


مفسرين درباره مفردات آيات سه گانه ، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفته اند، كه چون هيچ يك از آنها با سياق سازگار نبود، از ايرادش ‍ خوددارى نموديم ، و آنچه آورديم مطلبى است كه سياق ، آن را افاده مى كند.
مفسّران درباره مفردات آيات سه گانه، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفته اند، كه چون هيچ يك از آن ها با سياق سازگار نبود، از ايرادش ‍خوددارى نموديم، و آنچه آورديم، مطلبى است كه سياق، آن را افاده مى كند.


َ«'''كلا سيَعْلَمُونَ * ثُمََّ كلا سيَعْلَمُونَ'''»:
َ«'''كَلّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمََّ كَلّا سَيَعْلَمُونَ'''»:


اين جمله جلو ايشان را از تساول از قيامت مى گيرد، تساؤ لى كه گفتيم منشا آن مختلف بوده . و معناى آيه اين است كه بايد دست از اين پرس و جويها بردارند، براى اينكه حقيقت امر به زودى برايشان كشف مى شود، و اين خبر - قيامت - واقع مى شود، آن وقت آنچه امروز نمى دانند خواهند دانست ، و در اين تعبير تهديدى هم هست همان تهديدى كه در آيه «'''و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون '''»، به چشم مى خورد، و جمله «'''ثم كلا سيعلمون '''» تاءكيد همان ردع و تهديد سابق است ، و لحن تهديد خود قرينه است بر اينكه پرس و جوى كنندگان مشركين بوده اند، كه منكر معاد و جزايند، نه مؤمنين ، و نه مشركين و مؤمنين جميعا.
اين جمله، جلو ايشان را از تساؤل از قيامت مى گيرد. تساؤلى كه گفتيم منشأ آن مختلف بوده. و معناى آيه اين است كه: بايد از اين پرس و جوی ها دست بردارند، براى اين كه حقيقت امر به زودى برايشان كشف مى شود، و اين خبر - قيامت - واقع مى شود. آن وقت آنچه امروز نمى دانند، خواهند دانست. و در اين تعبير، تهديدى هم هست. همان تهديدى كه در آيه: «وَ سَیَعلَمُ الّذِينَ ظَلَمُوا أىّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُون»، به چشم مى خورد، و جملۀ «ثُمّ كَلّا سَيَعلَمُون»، تأكيد همان ردع و تهديد سابق است، و لحن تهديد خود، قرينه است بر اين كه پرس و جوى كنندگان، مشركان بوده اند، كه منكر معاد و جزايند. نه مؤمنان، و نه مشركان و مؤمنان جميعا.




۱۳٬۷۳۸

ویرایش