گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:
«'''الّذِى هُم فِيه مُختَلِفُون'''»: مشركان در اصل انكار معاد متفق بودند. اختلافشان، تنها در طرز انكار آن بوده. بعضى آن را محال مى دانستند و به خاطر محال بودنش منكر بودند، همچنان كه از سخنى كه قرآن كريم از ايشان حكايت كرده، اين معنا استفاده مى شود و آن سخن، اين است: «هَل نَدُلّكُم عَلى رَجُلٍ يُنَبّئُكُم إذَا مُزّقتُم كُلّ مُمَزّقٍ إنّكُم لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ».  
«'''الّذِى هُم فِيه مُختَلِفُون'''»: مشركان در اصل انكار معاد متفق بودند. اختلافشان، تنها در طرز انكار آن بوده. بعضى آن را محال مى دانستند و به خاطر محال بودنش منكر بودند، همچنان كه از سخنى كه قرآن كريم از ايشان حكايت كرده، اين معنا استفاده مى شود و آن سخن، اين است: «هَل نَدُلّكُم عَلى رَجُلٍ يُنَبّئُكُم إذَا مُزّقتُم كُلّ مُمَزّقٍ إنّكُم لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ».  


بعضى ديگر آن را محال نمى دانستند، بلكه تنها به نظرشان بعيد مى رسيده، از اين جهت انكارش نموده، به حكايت قرآن مى گفتند: «اأيَعِدُكُم أنّكُم إذَا مُتّم وَ كُنتُم تُراباً وَ عِظاماً أنّكُم مُخرَجُون * هَيهَاتَ هَيهَاتَ لِمَا تُوعَدُون». بعضى هم، نه آن را محال مى دانستند و نه بعيد مى شمردند، بلكه انكارشان از اين جهت بود كه در آن شك داشتند. همچنان كه آيه زير كه مى فرمايد: «بَل ادّارَكَ عِلمُهُم فِى الآخِرَة بَل هُم فِى شَكّ مِنهَا»، با وضع آنان تطبيق مى كند. بعضى هم يقين بدان داشتند، وليكن از درِ عناد منكر آن مى شدند، كه جملۀ «بَل لَجُّوا فِى عُتُوّ وَ نُفُور» حكايت حال ايشان است.
بعضى ديگر آن را محال نمى دانستند، بلكه تنها به نظرشان بعيد مى رسيده، از اين جهت انكارش نموده، به حكايت قرآن مى گفتند: «أيَعِدُكُم أنّكُم إذَا مُتّم وَ كُنتُم تُراباً وَ عِظاماً أنّكُم مُخرَجُون * هَيهَاتَ هَيهَاتَ لِمَا تُوعَدُون». بعضى هم، نه آن را محال مى دانستند و نه بعيد مى شمردند، بلكه انكارشان از اين جهت بود كه در آن شك داشتند. همچنان كه آيه زير كه مى فرمايد: «بَل ادّارَكَ عِلمُهُم فِى الآخِرَة بَل هُم فِى شَكّ مِنهَا»، با وضع آنان تطبيق مى كند. بعضى هم يقين بدان داشتند، وليكن از درِ عناد منكر آن مى شدند، كه جملۀ «بَل لَجُّوا فِى عُتُوّ وَ نُفُور» حكايت حال ايشان است.


و آنچه از آيات سه گانه اول سوره و بعد آن به دست مى آيد، اين است كه وقتى از قرآن شنيدند كه در انذار و تهديد ايشان، سخن از روز قيامت و جزا و يَومُ الفصل مى آورد، برايشان گران آمده، شروع كرده اند از يكديگر بپرسند كه اين چه خبر عجيبى است، كه تاكنون به گوش ما نخورده؟ و چه بسا به خود رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رجوع كرده و يا از مؤمنين مى پرسيدند كه روز قيامت چيست و چه خصايصى دارد، و چه وقت واقع مى شود؟
و آنچه از آيات سه گانه اول سوره و بعد آن به دست مى آيد، اين است كه وقتى از قرآن شنيدند كه در انذار و تهديد ايشان، سخن از روز قيامت و جزا و يَومُ الفصل مى آورد، برايشان گران آمده، شروع كرده اند از يكديگر بپرسند كه اين چه خبر عجيبى است، كه تاكنون به گوش ما نخورده؟ و چه بسا به خود رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رجوع كرده و يا از مؤمنين مى پرسيدند كه روز قيامت چيست و چه خصايصى دارد، و چه وقت واقع مى شود؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۵۹ </center>
«مَتى هذَا الوَعدُ إن كُنتُم صَادِقِين». و چه بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود، به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده، در فهم آن معارف از آنان كمك مى گرفتند.
«'''مَتى هذَا الوَعدُ إن كُنتُم صَادِقِين'''». و چه بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود، به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده، در فهم آن معارف از آنان كمك مى گرفتند.


و خداى تعالى در اين سوره، تساؤل آنان را به صورت سؤال و جوابى حكايت نموده، مى فرمايد: «از چه تساؤل مى كنند؟» آنگاه خودش ‍پاسخ خود را مى دهد كه: «از خبرى عظيم تساؤل مى كنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند، و آنگاه از تساؤل آنان پاسخ مى دهد كه: «كَلّا سَيَعلَمُون ...»: نه، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...
و خداى تعالى در اين سوره، تساؤل آنان را به صورت سؤال و جوابى حكايت نموده، مى فرمايد: «از چه تساؤل مى كنند؟» آنگاه خودش پاسخ خود را مى دهد كه: «از خبرى عظيم تساؤل مى كنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند، و آنگاه از تساؤل آنان پاسخ مى دهد كه: «كَلّا سَيَعلَمُون ...»: نه، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...


مفسّران درباره مفردات آيات سه گانه، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفته اند، كه چون هيچ يك از آن ها با سياق سازگار نبود، از ايرادش ‍خوددارى نموديم، و آنچه آورديم، مطلبى است كه سياق، آن را افاده مى كند.
مفسّران درباره مفردات آيات سه گانه، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفته اند، كه چون هيچ يك از آن ها با سياق سازگار نبود، از ايرادش خوددارى نموديم، و آنچه آورديم، مطلبى است كه سياق، آن را افاده مى كند.


َ«'''كَلّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمََّ كَلّا سَيَعْلَمُونَ'''»:
َ«'''كَلّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمََّ كَلّا سَيَعْلَمُونَ'''»:
۱۳٬۷۴۳

ویرایش