گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
==اشاره به مضامين سوره مباره دهر ==
==اشاره به مضامين سوره مباره دهر ==
اين سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنكه نامى از او در ميان نبود خاطرنشان مى سازد، و سپس مى فرمايد كه خداى تعالى او را به راهى كه تنها راه اوست هدايت كرد، حال يا اين انسان شكر هدايتش را مى گزارد، و يا كفران مى كند. آنگاه مى فرمايد براى كافران انواعى از عذاب و براى ابرار الوانى از نعمت آماده كرده ، و اوصاف آن نعمت ها را در طى هجده آيه شرح مى دهد، و همين دليل است بر اينكه مقصود اصلى هم بيان همين جهت بوده .
اين سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنكه نامى از او در ميان نبود خاطرنشان مى سازد، و سپس مى فرمايد كه خداى تعالى او را به راهى كه تنها راه اوست هدايت كرد، حال يا اين انسان شكر هدايتش را مى گزارد، و يا كفران مى كند. آنگاه مى فرمايد براى كافران انواعى از عذاب و براى ابرار الوانى از نعمت آماده كرده ، و اوصاف آن نعمت ها را در طى هجده آيه شرح مى دهد، و همين دليل است بر اينكه مقصود اصلى هم بيان همين جهت بوده .
و پس از بيان اوصاف آن نعمت ، روى سخن را به رسول گرامى خود نموده مى فرمايد: قرآن نازل شده از ناحيه اوست ، و مايه تذكر بشر است ، پس بايد كه در برابر حكم پروردگار خود صابر باشد، و هوا و هوس هاى كفار را پيروى نكند، و بايد كه پروردگار خود را صبح و شام به ياد بياورد و براى او شبها به سجده بيفتد، و شبى طولانى تسبيح گويد. و اين سوره به شهادت سياقى كه دارد يا همه اش و يا حداقل اوائل آن كه دوازده آيه است ، در مدينه و نه آيه ذيلش در مكه نازل شده است . روايات ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) همه متفقند بر اينكه اين سوره در مدينه نازل شده ، روايات اهل سنت هم در اين باره بسيار زياد است .
و پس از بيان اوصاف آن نعمت ، روى سخن را به رسول گرامى خود نموده مى فرمايد: قرآن نازل شده از ناحيه اوست ، و مايه تذكر بشر است ، پس بايد كه در برابر حكم پروردگار خود صابر باشد، و هوا و هوس هاى كفار را پيروى نكند، و بايد كه پروردگار خود را صبح و شام به ياد بياورد و براى او شبها به سجده بيفتد، و شبى طولانى تسبيح گويد. و اين سوره به شهادت سياقى كه دارد يا همه اش و يا حداقل اوائل آن كه دوازده آيه است ، در مدينه و نه آيه ذيلش در مكه نازل شده است . روايات ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) همه متفقند بر اينكه اين سوره در مدينه نازل شده ، روايات اهل سنت هم در اين باره بسيار زياد است .
با اين حال بعضى گفته اند: اين سوره تماميش در مكه نازل شده ، و به زودى بحث مفصل در اين باره در بحث روايتى آينده ان شاء اللّه خواهد آمد.
با اين حال بعضى گفته اند: اين سوره تماميش در مكه نازل شده ، و به زودى بحث مفصل در اين باره در بحث روايتى آينده ان شاء اللّه خواهد آمد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۹۳ </center>
هَلْ أَتى عَلى الانسنِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شيْئاً مَّذْكُوراً
هَلْ أَتى عَلى الانسانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شيْئاً مَّذْكُوراً
 
استفهام در اين آيه براى تثبيت مطلب است ، و در نتيجه معنا را به طور سربسته اثبات مى كند، و معناى آن اين است كه به طور مسلم روزگارى بوده كه نام و نشانى از انسان نبوده ، و چه بسا مقصود آن مفسرى هم كه گفته كلمه «'''هل '''» در اين آيه به معناى كلمه «'''قد'''» است همين باشد، نه اينكه خواسته باشد بگويد: يكى از معانى كلمه «'''هل '''» «'''بتحقيق '''» است ، كه بعضى خيال كرده اند.
استفهام در اين آيه براى تثبيت مطلب است ، و در نتيجه معنا را به طور سربسته اثبات مى كند، و معناى آن اين است كه به طور مسلم روزگارى بوده كه نام و نشانى از انسان نبوده ، و چه بسا مقصود آن مفسرى هم كه گفته كلمه «'''هل '''» در اين آيه به معناى كلمه «'''قد'''» است همين باشد، نه اينكه خواسته باشد بگويد: يكى از معانى كلمه «'''هل '''» «'''بتحقيق '''» است ، كه بعضى خيال كرده اند.
و مراد از «'''انسان '''» در اين آيه جنس بشر است ، و اما اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن آدم ابو البشر است ، با آيه بعدى سازگار نيست ، چون آدم ابو البشر از نطفه خلق نشده ، و آيه بعدى در باره همين انسان مى فرمايد «'''انا خلقنا الانسان من نطفه '''».
 
و مراد از «'''انسان '''» در اين آيه جنس بشر است ، و اما اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن آدم ابوالبشر است ، با آيه بعدى سازگار نيست ، چون آدم ابوالبشر از نطفه خلق نشده ، و آيه بعدى در باره همين انسان مى فرمايد «'''انا خلقنا الانسان من نطفه '''».
 
و كلمه «'''حين '''» به معناى يك قطعه محدود از زمان است ، حال چه كوتاه باشد و چه طولانى ، و كلمه دهر به معناى زمانى ممتد و طولانى و بدون حد است ، يعنى زمانى كه نه اولش مشخص است ، و نه آخرش .
و كلمه «'''حين '''» به معناى يك قطعه محدود از زمان است ، حال چه كوتاه باشد و چه طولانى ، و كلمه دهر به معناى زمانى ممتد و طولانى و بدون حد است ، يعنى زمانى كه نه اولش مشخص است ، و نه آخرش .
<span id='link129'><span>
<span id='link129'><span>
==مراد از اينكه انسان شى ء مذكورى نبوده ، و احتجاجى كه اين بيان متضمّن است ==
==مراد از اينكه انسان شى ء مذكورى نبوده ، و احتجاجى كه اين بيان متضمّن است ==
و منظور از جمله «'''شيئا مذكورا'''» اين است كه انسان چيزى نبود كه با ذكر نامش جزو مذكورات باشد مثلا چيزى در مقابل زمين يا آسمان و خشكى و ترى و غيره بوده باشد، و بدين جهت نامى از او در ميان نبود. هنوز خلق نشده بود تا موجود بشود و مثل ساير موجودات نامش برده شود، و گفته شود: آسمان ، زمين ، انسان ، درخت و غيره ، پس مذكور بودن انسان كنايه است از موجود بودن بالفعل او، و نفى آن يعنى نفى مذكور بودنش تنها به مذكور بودنش خورده ، نه به اصل شى ء بودن انسان ، نمى خواهد بفرمايد انسان شى ء نبود، چون مى دانيم ، شى ء بوده ، ولى شيئى كه مذكور شود نبوده ، شاهدش اين است كه مى فرمايد: «'''انا خلقنا الانسان من نطفه ...'''» براى اينكه مى فهماند كه ماده انسان موجود بوده ، و ليكن هنوز بالفعل به صورت انسان در نيامده بود. و زمينه آيه شريفه و آيات بعدش زمينه احتجاج است مى خواهد بفهماند انسان موجودى است حادث ، كه در پديد آمدنش نيازمند به صانعى است تا او را بسازد و خالقى كه او را خلق كند، و همينطور هم بوده است ، پروردگارش او را آفريده و به تدبير ربوبيش به ادوات شعور يعنى سمع و بصر مجهزش كرده ، تا با آن ادوات شعور به راه حق هدايت شود، راهى كه در طول حياتش واجب است طى كند، حال اگر كفران كند به سوى عذابى اليم مى رود، و اگر شكر كند به سوى نعيمى مقيم سير مى كند.
و منظور از جمله «'''شيئا مذكورا'''» اين است كه انسان چيزى نبود كه با ذكر نامش جزو مذكورات باشد مثلا چيزى در مقابل زمين يا آسمان و خشكى و ترى و غيره بوده باشد، و بدين جهت نامى از او در ميان نبود. هنوز خلق نشده بود تا موجود بشود و مثل ساير موجودات نامش برده شود، و گفته شود: آسمان ، زمين ، انسان ، درخت و غيره ، پس مذكور بودن انسان كنايه است از موجود بودن بالفعل او، و نفى آن يعنى نفى مذكور بودنش تنها به مذكور بودنش خورده ، نه به اصل شى ء بودن انسان ، نمى خواهد بفرمايد انسان شى ء نبود، چون مى دانيم ، شى ء بوده ، ولى شيئى كه مذكور شود نبوده ، شاهدش اين است كه مى فرمايد: «'''انا خلقنا الانسان من نطفه ...'''» براى اينكه مى فهماند كه ماده انسان موجود بوده ، و ليكن هنوز بالفعل به صورت انسان در نيامده بود. و زمينه آيه شريفه و آيات بعدش زمينه احتجاج است مى خواهد بفهماند انسان موجودى است حادث ، كه در پديد آمدنش نيازمند به صانعى است تا او را بسازد و خالقى كه او را خلق كند، و همينطور هم بوده است ، پروردگارش او را آفريده و به تدبير ربوبيش به ادوات شعور يعنى سمع و بصر مجهزش كرده ، تا با آن ادوات شعور به راه حق هدايت شود، راهى كه در طول حياتش واجب است طى كند، حال اگر كفران كند به سوى عذابى اليم مى رود، و اگر شكر كند به سوى نعيمى مقيم سير مى كند.
۱۳٬۸۷۹

ویرایش