گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۶}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۱: خط ۳۳:
==آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك ==
==آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك ==
سوره ملك مكى است وسى آيه دارد
سوره ملك مكى است وسى آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
تَبَرَك الَّذِى بِيَدِهِ الْمُلْك وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۱)
تَبَرَك الَّذِى بِيَدِهِ الْمُلْك وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۱)
الَّذِى خَلَقَ الْمَوْت وَ الحَْيَوةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ(۲)
الَّذِى خَلَقَ الْمَوْت وَ الحَْيَوةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ(۲)
الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ طِبَاقاً مَّا تَرَى فى خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَوُتٍ فَارْجِع الْبَصرَ هَلْ تَرَى مِن فُطورٍ(۳)
الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ طِبَاقاً مَّا تَرَى فى خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَوُتٍ فَارْجِع الْبَصرَ هَلْ تَرَى مِن فُطورٍ(۳)
ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ(۴)
ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ(۴)
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ وَ جَعَلْنَهَا رُجُوماً لِّلشيَطِينِ وَ أَعْتَدْنَا لهَُمْ عَذَاب السعِيرِ(۵)
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ وَ جَعَلْنَهَا رُجُوماً لِّلشيَطِينِ وَ أَعْتَدْنَا لهَُمْ عَذَاب السعِيرِ(۵)
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبهِمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ بِئْس ‍ الْمَصِيرُ(۶)
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبهِمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ بِئْس ‍ الْمَصِيرُ(۶)
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سمِعُوا لهََا شهِيقاً وَ هِىَ تَفُورُ(۷)
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سمِعُوا لهََا شهِيقاً وَ هِىَ تَفُورُ(۷)
تَكادُ تَمَيزُ مِنَ الْغَيْظِ كلَّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سأَلهَُمْ خَزَنَتهَا أَ لَمْ يَأْتِكمْ نَذِيرٌ(۸)
تَكادُ تَمَيزُ مِنَ الْغَيْظِ كلَّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سأَلهَُمْ خَزَنَتهَا أَ لَمْ يَأْتِكمْ نَذِيرٌ(۸)
قَالُوا بَلى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شىْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلا فى ضلَلٍ كَبِيرٍ(۹)
قَالُوا بَلى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شىْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلا فى ضلَلٍ كَبِيرٍ(۹)
وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فى أَصحَبِ السعِيرِ(۱۰)
وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فى أَصحَبِ السعِيرِ(۱۰)
فَاعْترَفُوا بِذَنبهِمْ فَسحْقاً لاَصحَبِ السعِيرِ(۱۱)
فَاعْترَفُوا بِذَنبهِمْ فَسحْقاً لاَصحَبِ السعِيرِ(۱۱)
إِنَّ الَّذِينَ يخْشوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ(۱۲)
إِنَّ الَّذِينَ يخْشوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ(۱۲)
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۱۳)
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۱۳)
أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيف الخَْبِيرُ(۱۴)
أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيف الخَْبِيرُ(۱۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۳ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۷۲: خط ۷۴:
و نيز به همين مناسبت است كه سخن را با كلمه «'''تبارك '''» آغاز كرده ، چون اين كلمه به معناى كثرت صدور بركات از ناحيه خداى عزوجل است ، و نيز مكرر جناب ربوبى را به صفت رحمان كه مبالغه در رحمت است مى ستايد، چون رحمت ، همان عطيه در قبال استدعاى حاجتمند است ، و در اين سوره سخنى هم از انذار و تهديد آمده ، و در آخر به مساءله حشر و قيامت منتهى مى گردد.
و نيز به همين مناسبت است كه سخن را با كلمه «'''تبارك '''» آغاز كرده ، چون اين كلمه به معناى كثرت صدور بركات از ناحيه خداى عزوجل است ، و نيز مكرر جناب ربوبى را به صفت رحمان كه مبالغه در رحمت است مى ستايد، چون رحمت ، همان عطيه در قبال استدعاى حاجتمند است ، و در اين سوره سخنى هم از انذار و تهديد آمده ، و در آخر به مساءله حشر و قيامت منتهى مى گردد.
و مضامين آيات آن به دو مساءله خلاصه مى شود: يكى دعوت به يگانگى او در ربوبيت را بپذيرند، و دوم اينكه به معاد معتقد شوند و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكّه نازل شده است .
و مضامين آيات آن به دو مساءله خلاصه مى شود: يكى دعوت به يگانگى او در ربوبيت را بپذيرند، و دوم اينكه به معاد معتقد شوند و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكّه نازل شده است .
تَبَرَك الَّذِى بِيَدِهِ الْمُلْك وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ
تَبَرَك الَّذِى بِيَدِهِ الْمُلْك وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ
كلمه «'''تبارك '''» درباره هر چيزى استعمال شود از كثرت صدور خيرات و بركات از آن چيز خبر مى دهد.
كلمه «'''تبارك '''» درباره هر چيزى استعمال شود از كثرت صدور خيرات و بركات از آن چيز خبر مى دهد.
افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله «'''بيده الملك '''»
افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله «'''بيده الملك '''»
خط ۸۳: خط ۸۵:
=== وجه اينكه فرمود: ===
=== وجه اينكه فرمود: ===
«'''خلق الموت ...'''»
«'''خلق الموت ...'''»
الَّذِى خَلَقَ الْمَوْت وَ الحَْيَوةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ
الَّذِى خَلَقَ الْمَوْت وَ الحَْيَوةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ
كلمه «'''حيات '''» در مورد چيزى بكار مى رود كه آن حالتى دارد كه به خاطر داشتن آن حالت داراى شعور و اراده شده است . و كلمه موت به معناى نداشتن آن حالت است ، چيزى كه هست به طورى كه از تعليم قرآن برمى آيد معناى ديگرى به خود گرفته ، و آن عبارت از است كه همان موجود داراى شعور و اراده از يكى از مراحل زندگى به مرحله اى ديگر منتقل شود، قرآن كريم صرف اين انتقال را موت خوانده با اينكه منتقل شونده شعور و اراده خود را از دست نداده ، همچنان كه از آيه «'''نحن قدرنا بينكم الموت ... فيما لا تعلمون '''» اين معنا استفاده مى شد، بنا بر ديگر نبايد پرسيد: چرا در آيه مورد بحث فرموده : «'''خدا موت و حيات را آفريده '''» مگر مرگ هم آفريدنى است ؟ چون گفتيم : از تعليم قرآن برمى آيد كه مرگ به معناى عدم حيات نيست ، بلكه به معناى انتقال است . امرى وجودى كه مانند حيات خلقت پذير است .
كلمه «'''حيات '''» در مورد چيزى بكار مى رود كه آن حالتى دارد كه به خاطر داشتن آن حالت داراى شعور و اراده شده است . و كلمه موت به معناى نداشتن آن حالت است ، چيزى كه هست به طورى كه از تعليم قرآن برمى آيد معناى ديگرى به خود گرفته ، و آن عبارت از است كه همان موجود داراى شعور و اراده از يكى از مراحل زندگى به مرحله اى ديگر منتقل شود، قرآن كريم صرف اين انتقال را موت خوانده با اينكه منتقل شونده شعور و اراده خود را از دست نداده ، همچنان كه از آيه «'''نحن قدرنا بينكم الموت ... فيما لا تعلمون '''» اين معنا استفاده مى شد، بنا بر ديگر نبايد پرسيد: چرا در آيه مورد بحث فرموده : «'''خدا موت و حيات را آفريده '''» مگر مرگ هم آفريدنى است ؟ چون گفتيم : از تعليم قرآن برمى آيد كه مرگ به معناى عدم حيات نيست ، بلكه به معناى انتقال است . امرى وجودى كه مانند حيات خلقت پذير است .
علاوه بر اين اگر مرگ را امر عدمى بگيريم ، همانطور كه عامه مردم هم چنين مى پندارند، باز خلقت پذير هست ، چون اين عدم با عدمهاى صرف فرق دارد و مانند كورى و تاريكى ، عدم ملكه است ، كه حظى از وجود دارد.
علاوه بر اين اگر مرگ را امر عدمى بگيريم ، همانطور كه عامه مردم هم چنين مى پندارند، باز خلقت پذير هست ، چون اين عدم با عدمهاى صرف فرق دارد و مانند كورى و تاريكى ، عدم ملكه است ، كه حظى از وجود دارد.
خط ۹۶: خط ۹۸:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۷ </center>
دخالت دارد. آنچه مطلوب بالذات است حيات طيبه اى است كه با هيچ نقصى آميخته نيست ، و در معرض لغو و تاءثيم قرار نمى گيرد، بنابر اين بيان ، آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «'''كل نفس ذائقه الموت و نبلوكم بالشر و الخير فتنه '''».
دخالت دارد. آنچه مطلوب بالذات است حيات طيبه اى است كه با هيچ نقصى آميخته نيست ، و در معرض لغو و تاءثيم قرار نمى گيرد، بنابر اين بيان ، آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «'''كل نفس ذائقه الموت و نبلوكم بالشر و الخير فتنه '''».
الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ طِبَاقاً ...
الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ طِبَاقاً ...
آن خدايى كه هفت آسمان را آفريد، در حالى كه طباق هستند، يعنى مطابق و مثل همند. البته مفسرين اينطور احتمال داده اند. و ما در تفسير سوره «'''حم سجده '''» مطالبى كه مى توانستيم در اين باره ايراد كنيم ايراد نموديم .
آن خدايى كه هفت آسمان را آفريد، در حالى كه طباق هستند، يعنى مطابق و مثل همند. البته مفسرين اينطور احتمال داده اند. و ما در تفسير سوره «'''حم سجده '''» مطالبى كه مى توانستيم در اين باره ايراد كنيم ايراد نموديم .
<span id='link402'><span>
<span id='link402'><span>
خط ۱۰۹: خط ۱۱۱:
<span id='link403'><span>
<span id='link403'><span>
==تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن ==
==تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن ==
ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ
ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ
كلمه «'''خاسى ء'''» اسم فاعل از ماده «'''خسا'''» است ، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چشم ، و يا به قول راغب سرسرى ديدن و گذشتن است . راغب در معناى كلمه «'''حاسر'''» گفته : ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است ، به چنين كسى ، هم حاسر مى گويند و هم محسور، اما حاسر به اين تصور كه خود او خودش را خسته كرده ، و اما محسور به اين تصور كه تمام شدن نيرو خسته اش كرده . و اينكه فرمود: «'''ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير'''» هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور.
كلمه «'''خاسى ء'''» اسم فاعل از ماده «'''خسا'''» است ، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چشم ، و يا به قول راغب سرسرى ديدن و گذشتن است . راغب در معناى كلمه «'''حاسر'''» گفته : ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است ، به چنين كسى ، هم حاسر مى گويند و هم محسور، اما حاسر به اين تصور كه خود او خودش را خسته كرده ، و اما محسور به اين تصور كه تمام شدن نيرو خسته اش كرده . و اينكه فرمود: «'''ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير'''» هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور.
و كلمه «'''كرتين '''» تثنيه كرة است كه به معناى رجعت و برگشتن است ، و اگر به صيغه تثنيه آورده صرفا براى اين بوده كه تكثير و تكرار را برساند، و چنين معنا دهد كه در خلقت آسمانها و زمين بنگر، آيا هيچ تفاوت و ناسازگارى در بين موجودات آن مى بينى ؟ و دوباره و سه باره و چندباره برگرد و نظر بيفكن ، كه اگر چنين كنى نظرت خسته مى شود و از كار مى افتد، و هيچ تفاوتى نخواهى ديد.
و كلمه «'''كرتين '''» تثنيه كرة است كه به معناى رجعت و برگشتن است ، و اگر به صيغه تثنيه آورده صرفا براى اين بوده كه تكثير و تكرار را برساند، و چنين معنا دهد كه در خلقت آسمانها و زمين بنگر، آيا هيچ تفاوت و ناسازگارى در بين موجودات آن مى بينى ؟ و دوباره و سه باره و چندباره برگرد و نظر بيفكن ، كه اگر چنين كنى نظرت خسته مى شود و از كار مى افتد، و هيچ تفاوتى نخواهى ديد.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۹ </center>
متصل الاج زاء و مرتبط الابعاض .
متصل الاج زاء و مرتبط الابعاض .
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ ...
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ ...
كلمه «'''مصابيح '''» جمع مصباح (چراغ ) است ، و اگر ستارگان را چراغ ناميده به خاطر نورى است كه از آنها تلالو مى كند، و ما قبلا - در سوره حم سجده - در اين باره بحث كرديم .
كلمه «'''مصابيح '''» جمع مصباح (چراغ ) است ، و اگر ستارگان را چراغ ناميده به خاطر نورى است كه از آنها تلالو مى كند، و ما قبلا - در سوره حم سجده - در اين باره بحث كرديم .
<span id='link404'><span>
<span id='link404'><span>
خط ۱۲۳: خط ۱۲۵:
بعضى ديگر گفته اند: شهابها تكه هايى هستند كه از كواكب جدا مى شوند، و به وسيله آنها شيطانها رجم مى شوند، و اما خود كواكب به هيچ وجه فرو نمى ريزند، مگر وقتى كه خدا بخواهد همه را فانى سازد. اين وجه با نظريه هاى علمى امروز موافق تر است ، و اما اينكه رجم شيطانها به وسيله شهابها چه معنا دارد، قبلا مختصرى درباره اش بحث كرده ايم .
بعضى ديگر گفته اند: شهابها تكه هايى هستند كه از كواكب جدا مى شوند، و به وسيله آنها شيطانها رجم مى شوند، و اما خود كواكب به هيچ وجه فرو نمى ريزند، مگر وقتى كه خدا بخواهد همه را فانى سازد. اين وجه با نظريه هاى علمى امروز موافق تر است ، و اما اينكه رجم شيطانها به وسيله شهابها چه معنا دارد، قبلا مختصرى درباره اش بحث كرده ايم .
«'''و اعتدنا لهم عذاب السعير'''» - يعنى ما براى شيطانها كه همانا اشرار از جنيان هستند عذاب دوزخ را تهيه كرده ايم كه آتشى است مشتعل .
«'''و اعتدنا لهم عذاب السعير'''» - يعنى ما براى شيطانها كه همانا اشرار از جنيان هستند عذاب دوزخ را تهيه كرده ايم كه آتشى است مشتعل .
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبهِمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمَصِيرُ
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبهِمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمَصِيرُ
بعد از آنكه پاره اى از نشانيهاى ربوبيت خداى تعالى را ذكر كرد، به دنبالش تهديد كافران و منكران به ربوبيت او را آورد، و قرار اين سوره بر همين منوال است كه حجت ها را آميخته با تهديد و انذار بياورد.
بعد از آنكه پاره اى از نشانيهاى ربوبيت خداى تعالى را ذكر كرد، به دنبالش تهديد كافران و منكران به ربوبيت او را آورد، و قرار اين سوره بر همين منوال است كه حجت ها را آميخته با تهديد و انذار بياورد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۰ </center>
خط ۱۳۴: خط ۱۳۶:
و «'''فوران '''» كه مصدر فعل «'''تفور'''» است ، بنا به گفته صاحب مجمع البيان به معناى ارتفاع جوشش است . و كلمه «'''تميز'''» به معناى تقطع و تفرق است ، و كلمه غيظ به معناى شدت خشم است .
و «'''فوران '''» كه مصدر فعل «'''تفور'''» است ، بنا به گفته صاحب مجمع البيان به معناى ارتفاع جوشش است . و كلمه «'''تميز'''» به معناى تقطع و تفرق است ، و كلمه غيظ به معناى شدت خشم است .
و معناى آيه اين است كه : وقتى كفار در جهنم ريخته مى شوند، صداى شهيقى از آن مى شنوند، شهيقى كه چون مغناطيس آنان را به داخل خود مى كشاند، همانطور كه با شهيق هوا داخل سينه كشيده مى شود، در حالى كه جوشان است ، و ايشان را مانند نخودى كه در ديك جوشان بالا و پائين مى شود بالا و پائين مى كند، به طورى كه گويى از شدت غضب مى خواهد متلاشى شود.
و معناى آيه اين است كه : وقتى كفار در جهنم ريخته مى شوند، صداى شهيقى از آن مى شنوند، شهيقى كه چون مغناطيس آنان را به داخل خود مى كشاند، همانطور كه با شهيق هوا داخل سينه كشيده مى شود، در حالى كه جوشان است ، و ايشان را مانند نخودى كه در ديك جوشان بالا و پائين مى شود بالا و پائين مى كند، به طورى كه گويى از شدت غضب مى خواهد متلاشى شود.
كلَّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سأَلهَُمْ خَزَنَتهَا أَ لَمْ يَأْتِكمْ نَذِيرٌ
كلَّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سأَلهَُمْ خَزَنَتهَا أَ لَمْ يَأْتِكمْ نَذِيرٌ
هر دسته اى كه داخل جهنم مى شوند خازنان جهنم از ايشان مى پرسند: مگر براى شما
هر دسته اى كه داخل جهنم مى شوند خازنان جهنم از ايشان مى پرسند: مگر براى شما
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۱ </center>
خط ۱۴۰: خط ۱۴۲:
كلمه «'''خزنه '''» جمع خازن است ، كه به معناى نگهبان چيزى است كه ذخيره اش كرده باشند، و منظور از خزنه ملائكه اى است كه موكل بر آتشند، و انواع عذابهاى جهنم را تدبير مى كنند و درباره همانها است كه مى فرمايد: «'''عليها ملئكه غلاظ شداد'''»، و نيز مى فرمايد: «'''و ما ادريك ما سقر... عليها تسعه عشر و ما جعلنا اصحاب النار الا ملئكه '''».
كلمه «'''خزنه '''» جمع خازن است ، كه به معناى نگهبان چيزى است كه ذخيره اش كرده باشند، و منظور از خزنه ملائكه اى است كه موكل بر آتشند، و انواع عذابهاى جهنم را تدبير مى كنند و درباره همانها است كه مى فرمايد: «'''عليها ملئكه غلاظ شداد'''»، و نيز مى فرمايد: «'''و ما ادريك ما سقر... عليها تسعه عشر و ما جعلنا اصحاب النار الا ملئكه '''».
و معناى آيه اين است كه : هر دسته اى كه در جهنم ريخته مى شوند و يا به سوى آن سوق داده مى شوند، ملائكه موكل بر دوزخ و نگهبانان آن از در توبيخ مى پرسند: مگر براى شما نذير، يعنى پيامبرى كه شما را از چنين عذابى بترساند نيامده ؟!
و معناى آيه اين است كه : هر دسته اى كه در جهنم ريخته مى شوند و يا به سوى آن سوق داده مى شوند، ملائكه موكل بر دوزخ و نگهبانان آن از در توبيخ مى پرسند: مگر براى شما نذير، يعنى پيامبرى كه شما را از چنين عذابى بترساند نيامده ؟!
قَالُوا بَلى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا ...
قَالُوا بَلى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا ...
اين جمله حكايت پاسخى است كه دوزخيان به فرشتگان خازن دوزخ مى دهند، و در آن اعتراف مى كنند به اينكه نذير بر ايشان آمد، و از آتش ‍ دوزخ انذارشان كرد، ولى تكذيبش كردند و افترا به او بستند.
اين جمله حكايت پاسخى است كه دوزخيان به فرشتگان خازن دوزخ مى دهند، و در آن اعتراف مى كنند به اينكه نذير بر ايشان آمد، و از آتش ‍ دوزخ انذارشان كرد، ولى تكذيبش كردند و افترا به او بستند.
«'''و قلنا ما نزل اللّه من شى ء'''» - اين جمله بيان تكذيب ايشان است ، و همچنين جمله «'''ان انتم الا فى ضلال كبير'''».
«'''و قلنا ما نزل اللّه من شى ء'''» - اين جمله بيان تكذيب ايشان است ، و همچنين جمله «'''ان انتم الا فى ضلال كبير'''».
خط ۱۴۶: خط ۱۴۸:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۹۲ </center>
از آنكه اعتراف كردند - مى گويند: شما در ضلالتى روشن بوده ايد. ولى اين احتمال و همچنين احتمال ديگرى كه بعضى داده اند كه : جمله مذكور كلام ملائكه نامبرده از زبان پيامبران آن كفار باشد، از سياق آيه بعيد است .
از آنكه اعتراف كردند - مى گويند: شما در ضلالتى روشن بوده ايد. ولى اين احتمال و همچنين احتمال ديگرى كه بعضى داده اند كه : جمله مذكور كلام ملائكه نامبرده از زبان پيامبران آن كفار باشد، از سياق آيه بعيد است .
وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فى أَصحَبِ السعِيرِ
وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فى أَصحَبِ السعِيرِ
 


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۶}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش