گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
خط ۸۰: خط ۸۰:
و نيز تكليف ملائكه از سنخ تكليف معهود در مجتمع بشرى ما نيست. چون در بين ما انسان هاى اجتماعى، تكليف عبارت از اين است كه: تكليف كننده، ارادۀ خود را متعلق به فعل مكلف كند، و اين تعلق امرى است اعتبارى، كه دنبالش پاى ثواب و عقاب به ميان مى آيد. يعنى اگر مكلف موجودى داراى اختيار باشد، و به اختيار خود، ارادۀ تكليف كننده را انجام بدهد، مستحق پاداش مى شود، و اگر ندهد سزاوار عقاب مى گردد. و در چنين ظرفى يعنى ظرف اجتماع، و نسبت به چنين تعلقى، يعنى تعلق اعتبارى - البته هم فرض اطاعت هست و هم فرض معصيت - هم ممكن است مكلف، فعلِ مورد اراده تكليف كننده را بياورد و هم ممكن است نياورد.
و نيز تكليف ملائكه از سنخ تكليف معهود در مجتمع بشرى ما نيست. چون در بين ما انسان هاى اجتماعى، تكليف عبارت از اين است كه: تكليف كننده، ارادۀ خود را متعلق به فعل مكلف كند، و اين تعلق امرى است اعتبارى، كه دنبالش پاى ثواب و عقاب به ميان مى آيد. يعنى اگر مكلف موجودى داراى اختيار باشد، و به اختيار خود، ارادۀ تكليف كننده را انجام بدهد، مستحق پاداش مى شود، و اگر ندهد سزاوار عقاب مى گردد. و در چنين ظرفى يعنى ظرف اجتماع، و نسبت به چنين تعلقى، يعنى تعلق اعتبارى - البته هم فرض اطاعت هست و هم فرض معصيت - هم ممكن است مكلف، فعلِ مورد اراده تكليف كننده را بياورد و هم ممكن است نياورد.


اما در غير ظرف اجتماع، مثلا در بين ملائكه كه زندگی شان اجتماعى نيست، و اعتبار در آن راه ندارد، تا فرض اطاعت و معصيت هر دو در آن راه داشته باشد، تكليف هم معناى ديگرى دارد. آرى ملائكه خلقى از مخلوقات خدايند. داراى ذواتى طاهره و نوريه، كه اراده نمى كنند مگر آنچه خدا اراده كرده باشد،
اما در غير ظرف اجتماع، مثلا در بين ملائكه كه زندگی شان اجتماعى نيست، و اعتبار در آن راه ندارد، تا فرض اطاعت و معصيت هر دو در آن راه داشته باشد، تكليف هم معناى ديگرى دارد. آرى ملائكه خلقى از مخلوقات خدايند. داراى ذواتى طاهره و نوريه، كه اراده نمى كنند مگر آنچه خدا اراده كرده باشد، و انجام نمى دهند، مگر آنچه او مأمورشان كرده باشد. همچنان که فرمود:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۲ </center>
و انجام نمى دهند، مگر آنچه او مأمورشان كرده باشد. همچنان كه فرمود: «بَل عِبَادٌ مُكرَمُونَ لا يَسبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُم بِأمرهِ يَعمَلُونَ». و به همين جهت در عالَم فرشتگان جزا و پاداشى نيست. نه ثوابى و نه عقابى. و در حقيقت، ملائكه مكلف به تكاليف تكوينى اند، نه امر و نهى هاى تشريعى. و تكاليف تكوينی شان هم، به خاطر اختلافى كه در درجات آنان هست، مختلف است. همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده: «وَ مَا مِنّا إلّا لَهُ مَقَامٌ مَعلُومٌ». و نيز از خود ملائكه نقل كرده كه مى گويند: «وَ مَا نَتَنَزّلُ إلّا بِأمرِ رَبّكَ لَهُ مَا بَينَ أيدِينَا وَ مَا خَلفَنَا'''».
«بَل عِبَادٌ مُكرَمُونَ لا يَسبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُم بِأمرهِ يَعمَلُونَ». و به همين جهت در عالَم فرشتگان جزا و پاداشى نيست. نه ثوابى و نه عقابى. و در حقيقت، ملائكه مكلف به تكاليف تكوينى اند، نه امر و نهى هاى تشريعى. و تكاليف تكوينی شان هم، به خاطر اختلافى كه در درجات آنان هست، مختلف است. همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده: «وَ مَا مِنّا إلّا لَهُ مَقَامٌ مَعلُومٌ». و نيز از خود ملائكه نقل كرده كه مى گويند: «وَ مَا نَتَنَزّلُ إلّا بِأمرِ رَبّكَ لَهُ مَا بَينَ أيدِينَا وَ مَا خَلفَنَا'''».


و آيه شريفه مورد بحث، بعد از آيات قبلى جنبه تعميم بعد از تخصيص را دارد. چون خداى تعالى، نخست با بيانى خصوصى، همسران رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را ادب مى آموزد، و در آخر، خطاب را متوجه عموم مؤمنان مى كند كه: خود و اهل بيت خود را ادب كنيد، و از آتشى كه آتشگيرانه اش، خود دوزخيان اند، حفظ نماييد. و مى فهماند كه همين اعمال بدِ خودِ شماست، و در آن جهان بر مى گردد و آتشى شده، به جان خودتان مى افتد. آتشى كه به هيچ وجه خلاصى و مفرّى از آن نيست.
و آيه شريفه مورد بحث، بعد از آيات قبلى جنبه تعميم بعد از تخصيص را دارد. چون خداى تعالى، نخست با بيانى خصوصى، همسران رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را ادب مى آموزد، و در آخر، خطاب را متوجه عموم مؤمنان مى كند كه: خود و اهل بيت خود را ادب كنيد، و از آتشى كه آتشگيرانه اش، خود دوزخيان اند، حفظ نماييد. و مى فهماند كه همين اعمال بدِ خودِ شماست، و در آن جهان بر مى گردد و آتشى شده، به جان خودتان مى افتد. آتشى كه به هيچ وجه خلاصى و مفرّى از آن نيست.
۱۳٬۸۳۴

ویرایش