گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۵: خط ۵۵:
<span id='link267'><span>
<span id='link267'><span>


==آياتى از قرآن كريم كه احاديث فوق را رد مى كند ==
از اين هم كه بگذريم، اصلا چنين حرفى، خطاب هاى الهى را در بيشتر آياتى كه در آن به صحابه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و مؤمنان عتاب شده - العياذ باللّه - خطاب هايى بيهوده مى سازد.
از اين هم كه بگذريم اصلا چنين حرفى خطابهاى الهى را در بيشتر آياتى كه در آن به صحابه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و مومنين عتاب شده - العياذ باللّه - خطابهايى بيهوده مى سازد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۰۵ </center>
زيرا صحابه اى كه خود خدا اجازه داده هر گناهى خواستند بكنند، ديگر نبايد به خاطر بعضى تخلفاتشان در آياتى نظير آيات مربوط به داستان بدر، احزاب ، حنين ، و امثال آنها مورد عتاب قرار دهد كه چرا فرار كرديد، و آنان را در مقابل فرار از جنگ به آتش دوزخ تهديد كند. يكى از روشن ترين آيات در اين باب ، آيات مربوط به داستان افك است ، يكى از آنها كه مرتكب شده بودند مسطح بن اثاثه بوده كه خود يكى از شركت كنندگان در جنگ بدر بوده ، و در اين آيات مى خوانيم : «'''لكل امرى ء منهم ما اكتسب من الاثم '''» و احدى از مرتكبين را استثناء نكرد، و نفرمود : جز آن كسى كه در جنگ بدر شركت داشته . و نيز مى خوانيم «'''و هو عند اللّه عظيم '''» و باز مى خوانيم : «'''يعظكم اللّه ان تعودوا لمثله ابدا ان كنتم مؤ منين '''» يعنى مرتكب چنين كارى ايمان ندارد، هر چند در جنگ بدر شركت داشته باشد. و باز از روشن ترين آياتى كه اين احاديث را رد مى كند و لوازم معناى آنها را نمى پذيرد، خود آياتى است كه روايات مذكور در شاءن نزول آنها وارد شده ، براى اينكه در اين آيات در باره دوستى با كفار مى خوانيم «'''و من يفعله منكم فقد ضل سواء السبيل '''» و مى خوانيم «'''و من يت ولهم فاولئك هم الظالمون '''».
زيرا صحابه اى كه خود خدا اجازه داده هر گناهى خواستند بكنند، ديگر نبايد به خاطر بعضى تخلفاتشان در آياتى نظير آيات مربوط به داستان بدر، احزاب، حنين، و امثال آن ها، مورد عتاب قرار دهد كه چرا فرار كرديد، و آنان را در مقابل فرار از جنگ، به آتش دوزخ تهديد كند.  
پس معلوم مى شود اگر آيات مورد بحث خطاب و عتاب را متوجه به عموم مؤ منين كرده ، و همه را در برابر روابط پنهانى با كفار عتاب مى كند به اعتبار اين بوده كه اين عمل از بعضى از آنان - يعنى حاطب بن ابى بلتعه - سرزده ، و به اسلام و مسلمانان خيانت كرده ، و آيات شريفه عمل بعضى را به همه نسب ت داده ، و تهديد را هم متوجه همه كرده ، (تا بدانند عمل بد براى همه بد است ، نه تنها براى شخص معينى ).
 
و اگر حاطب به خاطر اينكه بدرى است در چنين عملى آزاد بوده ، و قلم تكليف را از او برداشته بودند،
يكى از روشن ترين آيات در اين باب، آيات مربوط به داستان «افك» است. يكى از آن ها كه مرتكب شده بودند، «مسطح بن اثاثه» بوده، كه خود يكى از شركت كنندگان در جنگ بدر بوده، و در اين آيات مى خوانيم: «لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم مَا اكتَسَبَ مِنَ الإثم»، و احدى از مرتكبين را استثناء نكرد، و نفرمود: جز آن كسى كه در جنگ بدر شركت داشته. و نيز مى خوانيم: «وَ هُوَ عِندَ اللّه عَظِيمٌ». و باز مى خوانيم: «يَعِظُكُمُ اللّهُ أن تَعُودُوا لِمِثلِهِ أبَداً إن ُکُنتُم مُؤمِنِين». يعنى مرتكب چنين كارى ايمان ندارد، هرچند در جنگ بدر شركت داشته باشد.  
 
و باز از روشن ترين آياتى كه اين احاديث را رد مى كند و لوازم معناى آن ها را نمى پذيرد، خود آياتى است كه روايات مذكور در شأن نزول آن ها وارد شده. براى اين كه در اين آيات، در باره دوستى با كفار مى خوانيم: «وَ مَن يَفعَلهُ مِنكُم فَقَد ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيل». و مى خوانيم: «وَ مَن يَتَوَلَّهُم فَأولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
 
پس معلوم مى شود: اگر آيات مورد بحث، خطاب و عتاب را متوجه به عموم مؤمنان كرده، و همه را در برابر روابط پنهانى با كفّار عتاب مى كند، به اعتبار اين بوده كه اين عمل از بعضى از آنان - يعنى حاطب بن ابى بلتعه - سر زده، و به اسلام و مسلمانان خيانت كرده. و آيات شريفه، عمل بعضى را به همه نسبت داده، و تهديد را هم متوجه همه كرده، (تا بدانند عمل بد براى همه بد است، نه تنها براى شخص معينى).
 
و اگر «حاطب» به خاطر اين كه «بدرى» است، در چنين عملى آزاد بوده، و قلم تكليف را از او برداشته بودند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۰۶ </center>
و به او فرموده بودند: هر چه مى خواهى بكن كه تو آمرزيده اى ديگر چرا بايد اورا راه گم كرده و ظالم بخوانند، و مورد عتاب و تهديد قرار دهند، بقيه مسلمانان هم كه چنين كارى نكرده بودند، پس اصلا چرا بايد اين آيات نازل شده باشد، و در آن عمل ناشايستى را كه اگر از غير حاطب سرزده بود ناشايست مى شد و چون از او سر زده هيچ ناشايستگى ندارد، به همه مؤ منين نسبت دهند، و همه را مورد تهديد قرار دهند.
و به او فرموده بودند: «هرچه مى خواهى، بكن كه تو آمرزيده اى»، ديگر چرا بايد او را، راه گم كرده و ظالم بخوانند، و مورد عتاب و تهديد قرار دهند. بقيه مسلمانان هم كه چنين كارى نكرده بودند. پس اصلا چرا بايد اين آيات نازل شده باشد و در آن، عمل ناشايستى را كه اگر از غير «حاطب» سر زده بود، ناشايست مى شد و چون از او سر زده، هيچ ناشايستگى ندارد، به همۀ مؤمنان نسبت دهند، و همه را مورد تهديد قرار دهند.
و كلام خداى عزوجل ، اءجل از اين است كه مردم را به خاطر عملى كه نكرده اند، بلكه شخصى كرده كه او هم اجازه داشته مورد عتاب و تهديد قرار دهد.
 
و كلام خداى عزّوجلّ، أجلّ از اين است كه مردم را به خاطر عملى كه نكرده اند، بلكه شخصى كرده كه او هم اجازه داشته، مورد عتاب و تهديد قرار دهد.
<span id='link268'><span>
<span id='link268'><span>
==چند روايت درباره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و درباره حب وبغض بخاطر خدا ==
==چند روايت درباره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و درباره حب وبغض بخاطر خدا ==
باز در همان كتاب است كه بخارى ، ابن منذر، نحاس و بيهقى - در كتاب شعب الايمان - از اسماء دختر ابى بكر روايت كرده كه گفت : مادرم كه زنى مشرك بود و در عهد مشركين قريش و پيمان ايشان با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) قرار داشت ، به ديدنم آمده بود من از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيدم آيا اجازه هست به ديدنش ‍ بروم ، و صله رحم كنم ؟ در پاسخ من بود كه آيه شريفه «'''لا ينهيكم اللّه عن الذين لم يقاتلوكم فى الدين '''» نازل شد، و حضرت فرمود: بله بديدنش برو و صله كن .
باز در همان كتاب است كه بخارى ، ابن منذر، نحاس و بيهقى - در كتاب شعب الايمان - از اسماء دختر ابى بكر روايت كرده كه گفت : مادرم كه زنى مشرك بود و در عهد مشركين قريش و پيمان ايشان با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) قرار داشت ، به ديدنم آمده بود من از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيدم آيا اجازه هست به ديدنش ‍ بروم ، و صله رحم كنم ؟ در پاسخ من بود كه آيه شريفه «'''لا ينهيكم اللّه عن الذين لم يقاتلوكم فى الدين '''» نازل شد، و حضرت فرمود: بله بديدنش برو و صله كن .
۱۳٬۷۸۶

ویرایش