گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
<span id='link181'><span>
<span id='link181'><span>


==آيات ۱۷ - ۲۹ سوره ص ==
==آيات ۱۷ - ۲۹ سوره «ص» ==
اصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الاَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ(۱۷)
اصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الاَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ(۱۷)
إِنَّا سخَّرْنَا الجِْبَالَ مَعَهُ يُسبِّحْنَ بِالْعَشىِّ وَ الاشرَاقِ(۱۸)
إِنَّا سخَّرْنَا الجِْبَالَ مَعَهُ يُسبِّحْنَ بِالْعَشىِّ وَ الاشرَاقِ(۱۸)
وَ الطيرَ محْشورَةً كلُّ لَّهُ أَوَّابٌ(۱۹)
وَ الطّيرَ محْشورَةً كُلُّ لَّهُ أَوَّابٌ(۱۹)
وَ شدَدْنَا مُلْكَهُ وَ ءَاتَيْنَهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصلَ الخِْطابِ(۲۰)
وَ شدَدْنَا مُلْكَهُ وَ ءَاتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصلَ الخِْطابِ(۲۰)
وَ هَلْ أَتَاك نَبَؤُا الْخَصمِ إِذْ تَسوَّرُوا الْمِحْرَاب (۲۱)
وَ هَلْ أَتَاك نَبَؤُا الْخَصمِ إِذْ تَسوَّرُوا الْمِحْرَاب (۲۱)
إِذْ دَخَلُوا عَلى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنهُمْ قَالُوا لا تَخَف خَصمَانِ بَغَى بَعْضنَا عَلى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَ لا تُشطِط وَ اهْدِنَا إِلى سوَاءِ الصرَاطِ(۲۲)
إِذْ دَخَلُوا عَلى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنهُمْ قَالُوا لا تَخَف خَصمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَ لا تُشطِط وَ اهْدِنَا إِلى سوَاءِ الصّرَاطِ(۲۲)
إِنَّ هَذَا أَخِى لَهُ تِسعٌ وَ تِسعُونَ نَعْجَةً وَ لىَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنى فى الخِْطابِ(۲۳)
إِنَّ هَذَا أَخِى لَهُ تِسعٌ وَ تِسعُونَ نَعْجَةً وَ لىَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنى فى الخِْطابِ(۲۳)
قَالَ لَقَدْ ظلَمَك بِسؤَالِ نَعْجَتِك إِلى نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِّنَ الخُْلَطاءِ لَيَبْغِى بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ وَ قَلِيلٌ مَّا هُمْ وَ ظنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاستَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعاً وَ أَنَاب (۲۴)
قَالَ لَقَدْ ظلَمَك بِسؤَالِ نَعْجَتِك إِلى نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِّنَ الخُْلَطاءِ لَيَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلّا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ وَ قَلِيلٌ مَّا هُمْ وَ ظنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاستَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعاً وَ أَنَاب (۲۴)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِك وَ إِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَ حُسنَ مَئَابٍ(۲۵)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِك وَ إِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَ حُسنَ مَئَابٍ(۲۵)
يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَك خَلِيفَةً فى الاَرْضِ فَاحْكُم بَينَ النَّاسِ بِالحَْقِّ وَ لا تَتَّبِع الْهَوَى فَيُضِلَّك عَن سبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شدِيدُ بِمَا نَسوا يَوْمَ الحِْسابِ(۲۶)
يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاك خَلِيفَةً فى الاَرْضِ فَاحْكُم بَينَ النَّاسِ بِالحَْقِّ وَ لا تَتَّبِع الْهَوَى فَيُضِلَّك عَن سبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شدِيدُ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الحِْسابِ(۲۶)
وَ مَا خَلَقْنَا السمَاءَ وَ الاَرْض وَ مَا بَيْنهُمَا بَاطِلاً ذَلِك ظنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ(۲۷)
وَ مَا خَلَقْنَا السّمَاءَ وَ الاَرْض وَ مَا بَيْنهُمَا بَاطِلاً ذَلِك ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ(۲۷)
أَمْ نجْعَلُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ كالْمُفْسِدِينَ فى الاَرْضِ أَمْ نجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كالْفُجَّارِ(۲۸)
أَمْ نجْعَلُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ كالْمُفْسِدِينَ فى الاَرْضِ أَمْ نجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كالْفُجَّارِ(۲۸)
كِتَبٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْك مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا ءَايَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الاَلْبَابِ(۲۹)
كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْك مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا ءَايَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الاَلْبَابِ(۲۹)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۸۷ </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
   
   
بر آنچه مى گويند صبر كن و به ياد آور بنده ما داوود را كه نيرومند بود و بسيار به خدا رجوع داشت (۱۷).
بر آنچه مى گويند، صبر كن و به ياد آور بندۀ ما داوود را كه نيرومند بود، و بسيار به خدا رجوع داشت(۱۷).
ما كوهها را با او مسخر كرديم كه صبح و شام در تسبيح با او دمساز باشند (۱۸).
 
و نيز مرغان را مسخر كرديم كه نزد او مجتمع گردند و همه به سوى او رجوع مى كردند (۱۹).
ما، كوه ها را با او مسخر كرديم، كه صبح و شام، در تسبيح با او دمساز باشند (۱۸).
و ما پايه هاى ملك او را محكم كرديم و او را حكمت و فصل خصومت داديم (۲۰).
 
آيا از داستان آن مردان متخاصم كه به بالاى ديوار محراب آمدند خبر دارى (۲۱).
و نيز، مرغان را مسخر كرديم، كه نزد او مجتمع گردند و همه به سوى او رجوع مى كردند (۱۹).
وقتى كه بر داوود درآمدند از ايشان بيمناك شد گفتند: مترس ما دو متخاصم هستيم كه بعضى بر بعضى ستم كرده تو بين ما به حق داورى كن و در حكم خود جور مكن و ما را به سوى راه راست رهنمون شو (۲۲).
 
اينك اين برادر من است كه نود و نه گوسفند دارد و من يك گوسفند دارم او مى گويد: اين يك گوسفندت را در تحت كفالت من قرار بده و در اين كلامش مرا مغلوب هم مى كند (۲۳).
و ما، پايه هاى مُلك او را محكم كرديم، و او را حكمت و فصل خصومت داديم (۲۰).
داوود گفت : او در اين سخنش كه گوسفند تو را به گوسفندان خود ملحق سازد به تو ظلم كرده و بسيارى از شريكها هستند كه بعضى به بعضى ديگر ستم مى كنند مگر كسانى كه ايمان دارند و عمل صالح مى كنند كه اين دسته بسيار كمند. داوود فهميد كه ما با اين صحنه او را بيازموديم پس طلب آمرزش كرد و به ركوع درآمد و توبه كرد (۲۴).
 
ما هم اين خطاى او را بخشوديم و به راستى او نزد ما تقرب و سرانجام نيكى دارد (۲۵).
آيا از داستان آن مردان متخاصم كه به بالاى ديوار محراب آمدند، خبر دارى (۲۱).
اى داوود ما تو را جانشين خود در زمين كرديم پس بين مردم به حق داورى كن و به دنبال هواى نفس مرو كه از راه خدا به بيراهه مى كشد و معلوم است كسانى كه از راه خدا به بيراهه مى روند عذابى سخت دارند به جرم اينكه روز حساب را از ياد بردند (۲۶).
 
و پنداشتند كه ما آسمان و زمين را به باطل آفريديم و حال آنكه چنين نبود و اين پندار كسانى است كه كفر ورزيدند پس واى بر كافران از آتش (۲۷).
وقتى كه بر داوود در آمدند، از ايشان بيمناك شد. گفتند: مترس، ما دو متخاصم هستيم، كه بعضى بر بعضى ستم كرده، تو بين ما، به حق داورى كن و در حكم خود، جور مكن و ما را به سوى راه راست رهنمون شو (۲۲).
و يا پنداشتند كه ما با آنهايى كه ايمان آورده و عمل صالح كردند و آنهايى كه در زمين فساد انگيختند يكسان معامله مى كنيم و يا متقين را مانند فجار قرار مى دهيم (۲۸).
 
اين كتابى است كه ما به سوى تو نازلش كرديم تا در آيات آن تدبر كنند و در نتيجه خردمندان متذكر شوند (۲۹).
اينك، اين برادر من است، كه نود و نُه گوسفند دارد و من يك گوسفند دارم. او مى گويد: اين يك گوسفندت را در تحت كفالت من قرار بده و در اين كلامش، مرا مغلوب هم مى كند (۲۳).
 
داوود گفت: او، در اين سخنش كه گوسفند تو را به گوسفندان خود ملحق سازد، به تو ظلم كرده و بسيارى از شريك ها هستند، كه بعضى به بعضى ديگر ستم مى كنند، مگر كسانى كه ايمان دارند و عمل صالح مى كنند، كه اين دسته بسيار كم اند. داوود فهميد كه ما با اين صحنه، او را بيازموديم، پس طلب آمرزش كرد و به ركوع در آمد و توبه كرد (۲۴).
 
ما هم، اين خطاى او را بخشوديم و به راستى، او نزد ما تقرب و سرانجام نيكى دارد (۲۵).
 
اى داوود! ما تو را جانشين خود در زمين كرديم، پس بين مردم به حق داورى كن و به دنبال هواى نفس مرو، كه از راه خدا به بيراهه مى كشد و معلوم است كسانى كه از راه خدا، به بيراهه مى روند، عذابى سخت دارند، به جرم اين كه روز حساب را از ياد بردند (۲۶).
 
و پنداشتند كه ما آسمان و زمين را به باطل آفريديم، و حال آن كه چنين نبود، و اين پندار كسانى است كه كفر ورزيدند. پس واى بر كافران از آتش (۲۷).
 
و يا پنداشتند كه ما با آن هايى كه ايمان آورده و عمل صالح كردند و آن هايى كه در زمين فساد انگيختند، يكسان معامله مى كنيم، و يا متقين را مانند فجّار قرار مى دهيم (۲۸).
 
اين كتابى است كه ما به سوى تو نازلش كرديم، تا در آيات آن، تدبّر كنند و در نتيجه، خردمندان متذكر شوند(۲۹).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۸۸ </center>
<center> «'''بیان آيات'''» </center>
<center> «'''بیان آيات'''» </center>
   
   
خداى سبحان بعد از آنكه تهمت كفار را مبنى بر اينكه دعوت به حق آن جناب را خود ساخته خواندند و آن را وسيله و بهانه رياست ناميدند و نيز گفتار آنان را كه او هيچ مزيتى بر ما ندارد تا به خاطر آن اختصاص به رسالت و انذار بيابد، و نيز استهزاى آنان به روز حساب و عذاب خدا را كه بدان تهديد شدند نقل فرمود، اينك در اين آيات رسول گرامى خود را امر به صبر مى كند و سفارش مى فرمايد ياوه گوييهاى كفار او را متزلزل نكند، و عزم او را سست نسازد. و نيز سرگذشت جمعى از بندگان اواب خدا را به ياد آورد كه همواره در هنگام هجوم حوادث ناملايم ، به خدا مراجعه مى كردند.
خداى سبحان، بعد از آن كه تهمت كفار را مبنى بر اين كه دعوت به حق آن جناب را، خود ساخته خواندند و آن را وسيله و بهانه رياست ناميدند، و نيز گفتار آنان را كه او هيچ مزيتى بر ما ندارد، تا به خاطر آن اختصاص به رسالت و انذار بيابد، و نيز استهزاى آنان به روز حساب و عذاب خدا را كه بدان تهديد شدند نقل فرمود، اينك در اين آيات، رسول گرامى خود را امر به صبر مى كند و سفارش مى فرمايد ياوه گويی هاى كفار، او را متزلزل نكند، و عزم او را سست نسازد. و نيز، سرگذشت جمعى از بندگان اوّاب خدا را به ياد آورد، كه همواره در هنگام هجوم حوادث ناملايم، به خدا مراجعه مى كردند.


و از اين عده نام نه نفر از انبياى گرامى خود را ذكر كرده كه عبارتند از: ۱- داوود ۲ - سليمان ۳ - ايوب ۴ - ابراهيم ۵ - اسحاق ۶ - يعقوب ۷ - اسماعيل ۸ - اليسع ۹ - ذو الكفل (عليهم السلام ) كه ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتى از داستانهاى او اشاره مى فرمايد.
و از اين عدّه، نام نُه نفر از انبياى گرامى خود را ذكر كرده كه عبارتند از: ۱- داوود ۲ - سليمان ۳ - ايّوب ۴ - ابراهيم ۵ - اسحاق ۶ - يعقوب ۷ - اسماعيل ۸ - اليسع ۹ - ذوالكفل «عليهم السلام»، كه ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتى از داستان هاى او اشاره مى فرمايد.




۱۳٬۷۸۶

ویرایش