گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۱: خط ۶۱:
وَ لَوْ لا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكيمٌ(۱۰)
وَ لَوْ لا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكيمٌ(۱۰)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۱۱ </center>
ترجمه آيات
<center> «'''ترجمه آیات'''»  </center>
 
به نام خداى بخشنده مهربان  
به نام خداى بخشنده مهربان  
اين سوره را فرستاديم و (احكامش ‍ را
 
آيات روشن نازل ساختيم براى اين كه بندگان متذكر آن حقايق شوند (۱)
اين سوره را فرستاديم و (احكامش ‍را آيات روشن نازل ساختيم براى اين كه بندگان متذكر آن حقايق شوند (۱)
 
بايد شما مؤ منان هر يك از زنان و مردان زناكار را به صد تازيانه مجازات و تنبيه كنيد و هرگز درباره آنان در دين خدا رافت و ترحم روا مداريد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد و بايد عذاب آن بدكاران را جمعى از مؤ منان مشاهده كنند (۲)
بايد شما مؤ منان هر يك از زنان و مردان زناكار را به صد تازيانه مجازات و تنبيه كنيد و هرگز درباره آنان در دين خدا رافت و ترحم روا مداريد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد و بايد عذاب آن بدكاران را جمعى از مؤ منان مشاهده كنند (۲)
مرد زناكار جز با زن زناكار و مشرك نكاح نكند و زن زناكار هم جز با مرد زانى و مشرك نكاح نخواهد كرد و اين كار بر مردان مؤ من حرام است (۳)
مرد زناكار جز با زن زناكار و مشرك نكاح نكند و زن زناكار هم جز با مرد زانى و مشرك نكاح نخواهد كرد و اين كار بر مردان مؤ من حرام است (۳)
و آنان كه به زنان با عفت نسبت زنا بدهند آنگاه چهار شاهد عادل بر ادعاى خود نياورند آنان را به هشتاد تازيانه كيفر دهيد و ديگر هرگز شهادت آنها را نپذيريد كه مردمى فاسق و نادرستند (۴)
و آنان كه به زنان با عفت نسبت زنا بدهند آنگاه چهار شاهد عادل بر ادعاى خود نياورند آنان را به هشتاد تازيانه كيفر دهيد و ديگر هرگز شهادت آنها را نپذيريد كه مردمى فاسق و نادرستند (۴)
مگر آنهائى كه بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا توبه كردند و در مقام اصلاح خود بر آمدند در اين صورت خدا آمرزنده و مهربان است (۵)
مگر آنهائى كه بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا توبه كردند و در مقام اصلاح خود بر آمدند در اين صورت خدا آمرزنده و مهربان است (۵)
و آنان كه به زنان خود نسبت زنا دهند و جز خود بر آن شاهد نداشته باشند بايد هر يك از آنها چهار مرتبه شهادت وقسم به نام خدا ياد كه او در اين ادعاى زنا از راستگويان است (۶)
و آنان كه به زنان خود نسبت زنا دهند و جز خود بر آن شاهد نداشته باشند بايد هر يك از آنها چهار مرتبه شهادت وقسم به نام خدا ياد كه او در اين ادعاى زنا از راستگويان است (۶)
و بار پنجم قسم ياد كند كه لعن خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد (۷)
و بار پنجم قسم ياد كند كه لعن خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد (۷)
پس براى رفع عذاب حد، آن زن نيز نخست چهار مرتبه شهادت و قسم به نام خدا ياد كند كه البته شوهرش دروغ مى گويد (۸)
پس براى رفع عذاب حد، آن زن نيز نخست چهار مرتبه شهادت و قسم به نام خدا ياد كند كه البته شوهرش دروغ مى گويد (۸)
و بار پنجم قسم ياد كند كه غضب خدا بر او اگر اين مرد در اين ادعا از راستگويان باشد (۹)
و بار پنجم قسم ياد كند كه غضب خدا بر او اگر اين مرد در اين ادعا از راستگويان باشد (۹)
و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما مؤ منان نبود و اگر نه اين بود كه خداى مهربان البته توبه پذير و درستكار است حدود و تكليف را چنين آسان نمى گرفت و با توبه از شما رفع عذاب نمى كرد(۱۰)
و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما مؤ منان نبود و اگر نه اين بود كه خداى مهربان البته توبه پذير و درستكار است حدود و تكليف را چنين آسان نمى گرفت و با توبه از شما رفع عذاب نمى كرد(۱۰)
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آیات'''»  </center>
 
غرض اين سوره همان است كه سوره با آن افتتاح شده و آن بيان پاره اى از احكام تشريع شده ، و سپس پاره اى از معارف الهى مناسب با آن احكام است ، معارفى كه مايه تذكر مؤ منين مى شود.
غرض اين سوره همان است كه سوره با آن افتتاح شده و آن بيان پاره اى از احكام تشريع شده ، و سپس پاره اى از معارف الهى مناسب با آن احكام است ، معارفى كه مايه تذكر مؤ منين مى شود.
معنا و مورد استعمال كلمه «'''سورة '''» و مقصود از اينكه فرمود: «'''سورة انزلناها وفرضناها'''»
معنا و مورد استعمال كلمه «'''سورة '''» و مقصود از اينكه فرمود: «'''سورة انزلناها وفرضناها'''»
سورَةٌ أَنزَلْنَهَا وَ فَرَضنَهَا وَ أَنزَلْنَا فِيهَا ءَايَتِ بَيِّنَتٍ لَّعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ
سورَةٌ أَنزَلْنَهَا وَ فَرَضنَهَا وَ أَنزَلْنَا فِيهَا ءَايَتِ بَيِّنَتٍ لَّعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ
كلمه «'''سوره '''» به معناى پاره اى از كلمات و جمله بندى هايى است كه همه براى ايفاى يك غرض ريخته شده باشد، و به همين جهت در اين آيه شريفه يك بار مجموع آيات سوره به اعتبار معنايى كه دارند يك سوره ناميده شده ، و فرموده : «'''اين سوره را نازل كرديم '''» و
كلمه «'''سوره '''» به معناى پاره اى از كلمات و جمله بندى هايى است كه همه براى ايفاى يك غرض ريخته شده باشد، و به همين جهت در اين آيه شريفه يك بار مجموع آيات سوره به اعتبار معنايى كه دارند يك سوره ناميده شده ، و فرموده : «'''اين سوره را نازل كرديم '''» و
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۱۲ </center>
بار ديگر ظرف براى بعضى آياتش اعتبار شده ، از باب ظرفيت مجموع براى بعض و فرموده : «'''در آن آياتى روشن نازل كرديم '''»
بار ديگر ظرف براى بعضى آياتش اعتبار شده ، از باب ظرفيت مجموع براى بعض و فرموده : «'''در آن آياتى روشن نازل كرديم '''»
و اين كلمه از كلماتى است كه قرآن كريم آن را وضع كرده و هر دسته از آياتش را يك سوره ناميده ، و استعمال آن در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و مثل اينكه وجه اين نامگذارى معناى لغوى آن است ، كه همان ديوار دور شهر باشد كه بر شهر احاطه مى كند، چون سوره قرآن نيز حصارى است كه چند آيه و يا يك غرض معينى را كه در مقام ايفاى آن است در بر گرفته است .
و اين كلمه از كلماتى است كه قرآن كريم آن را وضع كرده و هر دسته از آياتش را يك سوره ناميده ، و استعمال آن در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و مثل اينكه وجه اين نامگذارى معناى لغوى آن است ، كه همان ديوار دور شهر باشد كه بر شهر احاطه مى كند، چون سوره قرآن نيز حصارى است كه چند آيه و يا يك غرض معينى را كه در مقام ايفاى آن است در بر گرفته است .
راغب مى گويد كلمه «'''فرض '''» به معناى بريدن چيز محكم و تاءثير در آن مى باشد، مانند، فرض آهن و... سپس گفته : فرض ، همان معناى ايجاب را مى دهد، با اين تفاوت كه واجب كردن چيزى را به اعتبار وقوع و ثباتش ايجاب مى گويند، و به اعتبار بريده شدن ، و يك طرفى شدن تكليف در آن ، فرض مى گويند، همچنان كه خداى تعالى فرموده : سوره «'''انزلناها و فرضناها'''»، يعنى سوره اى كه ما عمل به آن را بر تو واجب كرديم .
راغب مى گويد كلمه «'''فرض '''» به معناى بريدن چيز محكم و تاءثير در آن مى باشد، مانند، فرض آهن و... سپس گفته : فرض ، همان معناى ايجاب را مى دهد، با اين تفاوت كه واجب كردن چيزى را به اعتبار وقوع و ثباتش ايجاب مى گويند، و به اعتبار بريده شدن ، و يك طرفى شدن تكليف در آن ، فرض مى گويند، همچنان كه خداى تعالى فرموده : سوره «'''انزلناها و فرضناها'''»، يعنى سوره اى كه ما عمل به آن را بر تو واجب كرديم .
و نيز مى گويد: اين كلمه هر جا كه در جمله «'''فرض اللّه عليه - خدا بر او فرض كرد'''» واقع شده باشد، معناى ايجابى را مى دهد كه خداى تعالى مكلف را بدان وارد و تكليف كرده ، و هر جا در جمله «'''فرض اللّه له '''» واقع شده باشد، معناى توسعه و رخصت را مى دهد، مانند: «'''ما كان على النبى من حرج فيما فرض اللّه له '''» - در آنچه خدا نصيب كرده براى پيغمبر حرجى بر او نيست .
و نيز مى گويد: اين كلمه هر جا كه در جمله «'''فرض اللّه عليه - خدا بر او فرض كرد'''» واقع شده باشد، معناى ايجابى را مى دهد كه خداى تعالى مكلف را بدان وارد و تكليف كرده ، و هر جا در جمله «'''فرض اللّه له '''» واقع شده باشد، معناى توسعه و رخصت را مى دهد، مانند: «'''ما كان على النبى من حرج فيما فرض اللّه له '''» - در آنچه خدا نصيب كرده براى پيغمبر حرجى بر او نيست .
پس اينكه فرمود: سوره «'''انزلناها و فرضناها'''»، معنايش اين است كه اين سوره را ما نازل كرديم ، و عمل به آن احكامى كه در آن است واجب نموديم ، پس اگر آن حكم ايجابى باشد، عمل به آن اين است كه آن را بياورند، و اگر تحريمى باشد عمل به آن اين است كه ترك كنند و از آن اجتناب نمايند.
پس اينكه فرمود: سوره «'''انزلناها و فرضناها'''»، معنايش اين است كه اين سوره را ما نازل كرديم ، و عمل به آن احكامى كه در آن است واجب نموديم ، پس اگر آن حكم ايجابى باشد، عمل به آن اين است كه آن را بياورند، و اگر تحريمى باشد عمل به آن اين است كه ترك كنند و از آن اجتناب نمايند.
و اينكه فرمود: «'''و انزلنا فيها آيات بينات لعلّكم تذكرون '''» مراد از آن - به شهادت سياق - آيه نور، و آيات بعد از آن است كه حقيقت ايمان و كفر و توحيد و شرك را ممثل مى سازد، و اين معارف الهى را تذكر مى دهد.
و اينكه فرمود: «'''و انزلنا فيها آيات بينات لعلّكم تذكرون '''» مراد از آن - به شهادت سياق - آيه نور، و آيات بعد از آن است كه حقيقت ايمان و كفر و توحيد و شرك را ممثل مى سازد، و اين معارف الهى را تذكر مى دهد.
<span id='link76'><span>
<span id='link76'><span>
۱۳٬۷۷۹

ویرایش