گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


==شباهت هاى داستان زندگی حضرت يحيى و حضرت عيسى«ع» ==
==شباهت هاى داستان زندگی حضرت يحيى و حضرت عيسى«ع» ==
در اين آيات از داستان يحيى به داستان عيسى (عليه السلام) نقل كلام شده ، و ميان اين دو داستان شباهت تمامى هست ، چون ولادت هر دو بزرگوار به طور خارق العاده صورت گرفته و اين هر دو در كودكى حكم و نبوت داده شدند، او هم خبر داد كه ماءمور به احسان به مادر شده و جبار و شقى نيست و بر خود در روز ولادتش و روز مرگ ش و روز مبعوث شدنش سلام داده اين نيز همين مطالب را گفته و قرآن از وى نيز نقل كرده ، و شباهت هاى ديگرى نيز داشته اند، و يحيى (عليه السلام ) نبوت عيسى (عليه السلام ) را تصديق كرده و به وى ايمان آورد.
در اين آيات، از داستان يحيى به داستان عيسى «عليه السلام» نقل كلام شده، و ميان اين دو داستان شباهت تمامى هست. چون ولادت هر دو بزرگوار، به طور خارق العاده صورت گرفته و اين هر دو در كودكى حكم و نبوت داده شدند. او هم خبر داد كه مأمور به احسان به مادر شده و جبار و شقى نيست و بر خود در روز ولادتش و روز مرگش و روز مبعوث شدنش سلام داده. اين نيز همين مطالب را گفته و قرآن از وى نيز نقل كرده، و شباهت هاى ديگرى نيز داشته اند، و يحيى «عليه السلام»، نبوت عيسى «عليه السلام» را تصديق كرده و به وى ايمان آورد.


«'''وَ اذْكُرْ فى الْكِتَابِ مَرْيمَ إِذِ انتَبَذَت مِنْ أَهْلِهَا مَكاناً شرْقِيًّا'''»:
«'''وَ اذْكُرْ فى الْكِتَابِ مَرْيمَ إِذِ انتَبَذَت مِنْ أَهْلِهَا مَكاناً شرْقِيًّا'''»:


مقصود از ((كتاب (( قرآن كريم و يا سوره مريم است كه جزئى از كتاب است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵ </center>
چون جزء كتابهم كتاب است ، و برگشت هر دو احتمال به يك معنا است ، ديگر فائده چندانى ندارد كه ما مثل بعضى اصرار بورزيم كه احتمال دومى قوى تر و يا متعين است.
مقصود از «كتاب»، قرآن كريم و يا سوره «مريم» است، كه جزئى از كتاب است. چون جزء كتاب هم، كتاب است، و برگشت هر دو احتمال، به يك معنا است. ديگر فایده چندانى ندارد كه ما مثل بعضى اصرار بورزيم كه احتمال دومى قوى تر و يا متعين است.


كلمه ((نبذ(( به طورى كه راغب گفته به معناى دور انداختن هر چيز حقيرى است كه مورد اعتناء نباشد، وقتى مى گويند ((نبذه (( يعنى فلان چيز را انداخت ، مى رساند كه از جهت حقير شمردن آن را دور انداخت.
كلمه «نبذ»، به طورى كه راغب گفته، به معناى دور انداختن هر چيز حقيرى است كه مورد اعتناء نباشد. وقتى مى گويند: «نَبَذَهُ»، يعنى فلان چيز را انداخت، مى رساند كه از جهت حقير شمردن، آن را دور انداخت.


و اما كلمه ((انتبذ(( به معناى ((از مردم كناره گرفت (( است.
و اما كلمه «انتَبَذَ»، به معناى «از مردم كناره گرفت» است.


و مريم دختر عمران و مادر مسيح است و مقصود از ياد آوردن مريم ، ياد آورى خبر و داستان مريم مى باشد و كلمه ((اذ(( ظرف داستان مريم است و جمله ((انتبذت (( تا آخر داستان مظروف اين ظرف است و معناى آيه اين است كه اى محمد! در اين كتاب داستان مريم را در آن حين كه از مردم اهل خود كناره گرفت و در مكان شرقى (كه گويا همان سمت شرقى مسجد باشد) اعتزال جست ذكر كن.
و «مريم»، دختر عمران و مادر مسيح است و مقصود از ياد آوردن مريم، يادآورى خبر و داستان مريم مى باشد. و كلمۀ «إذ»، ظرف داستان مريم است و جملۀ «انتَبَذَت» تا آخر داستان، مظروف اين ظرف است و معناى آيه اين است كه: اى محمد! در اين كتاب، داستان مريم را در آن حين كه از مردم اهل خود كناره گرفت و در مكان شرقى (كه گويا همان سمت شرقى مسجد باشد) اعتزال جست، ذكر كن.


==مراد از جمله: «فاتخذت من دونهم حجابا»==
«'''فَاتخَذَت مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشراً سوِيًّا'''»:
«'''فَاتخَذَت مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشراً سوِيًّا'''»:
مراد از جمله: «فاتخذت من دونهم حجابا»


كلمه ((حجاب (( به معناى هر چيزى است كه چيزى را از غير بپوشاند و از اين كلمه چنين بر مى آيد كه گويا مريم خود را از اهل خويش ‍ پوشيده داشت تا قلبش براى اعتكاف و عبادت فارغ تر باشد، همچنانكه جمله ((كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا(( نيز بدان اشاره دارد، كه تفسير و اشاره اش به مدعاى ما گذشت.
كلمه ((حجاب (( به معناى هر چيزى است كه چيزى را از غير بپوشاند و از اين كلمه چنين بر مى آيد كه گويا مريم خود را از اهل خويش ‍ پوشيده داشت تا قلبش براى اعتكاف و عبادت فارغ تر باشد، همچنانكه جمله ((كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا(( نيز بدان اشاره دارد، كه تفسير و اشاره اش به مدعاى ما گذشت.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۴:
و ليكن هيچ دليلى در آيات مربوطه به آن جناب بر اين تفصيل نداريم و آيه آل عمران را هم ديديد كه معناى سابق حجاب را تاييد مى كرد.
و ليكن هيچ دليلى در آيات مربوطه به آن جناب بر اين تفصيل نداريم و آيه آل عمران را هم ديديد كه معناى سابق حجاب را تاييد مى كرد.
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>
==مقصود از روحى كه براى مريم «عليها السلام»، به صورت بشر متمثل شد ==
==مقصود از روحى كه براى مريم «عليها السلام»، به صورت بشر متمثل شد ==
«'''فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا'''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه فاعل كلمه تمثل ضميرى است كه به روح بر مى گردد پس ‍ روحى كه به سوى مريم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد، و معناى تمثل و تجسم به صورت بشر اين است كه در حواس بينائى
«'''فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا'''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه فاعل كلمه تمثل ضميرى است كه به روح بر مى گردد پس ‍ روحى كه به سوى مريم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد، و معناى تمثل و تجسم به صورت بشر اين است كه در حواس بينائى
۱۳٬۷۸۱

ویرایش