۱۳٬۷۵۳
ویرایش
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
اين، آن چيزى است كه قرآن كريم از اين داستان آورده، و از آنچه آورده، چند خصوصيت و جهت جوهرى داستان استفاده مى شود: | اين، آن چيزى است كه قرآن كريم از اين داستان آورده، و از آنچه آورده، چند خصوصيت و جهت جوهرى داستان استفاده مى شود: | ||
اول اين كه: صاحب اين داستان، قبل از اين كه داستانش در قرآن نازل شود، بلكه حتى در زمان زندگى اش ذوالقرنين ناميده مى شد، و اين نكته از سياق داستان، يعنى جملۀ «يَسئَلُونَكَ عَن ذِى القَرنَين» و «قُلنَا يَا ذَا القَرنَين» و «قَالُوا يَا | اول اين كه: صاحب اين داستان، قبل از اين كه داستانش در قرآن نازل شود، بلكه حتى در زمان زندگى اش ذوالقرنين ناميده مى شد، و اين نكته از سياق داستان، يعنى جملۀ «يَسئَلُونَكَ عَن ذِى القَرنَين» و «قُلنَا يَا ذَا القَرنَين» و «قَالُوا يَا ذِى القَرنَين» به خوبى استفاده مى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۲۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۲۳ </center> | ||
(از جمله اول بر مى آيد كه در عصر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» قبل از نزول اين قصه چنين اسمى بر سر زبان ها بوده، كه از آن جناب داستانش را پرسيده اند. و از دو جمله بعدى به خوبى معلوم مى شود كه اسمش همين بوده كه با آن خطابش كرده اند). | (از جمله اول بر مى آيد كه در عصر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» قبل از نزول اين قصه چنين اسمى بر سر زبان ها بوده، كه از آن جناب داستانش را پرسيده اند. و از دو جمله بعدى به خوبى معلوم مى شود كه اسمش همين بوده كه با آن خطابش كرده اند). |
ویرایش