گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
<span id='link27'><span>
<span id='link27'><span>


==اقوال مختلف درباره زمان ومكان معراج واينكه جسمانى بوده يا روحانى ==
==اقوال مختلف درباره زمان و مكان معراج و اين كه جسمانى بوده، يا روحانى ==
اين را هم بايد دانست كه آنچه كه ما از اخبار معراج نقل كرديم فقط مختصرى از آن بود وگرنه اخبار در اين زمينه بسيار زياد است كه به حد تواتر مى رسد وجمع كثيرى از صحابه مانند مالك وشداد بن اويس و على بن ابيطالب (عليه السلام ) وابوسعيد خدرى وابوهريره وعبد اللّه بن مسعود وعمر بن خطاب وعبد اللّه بن عمر وعبد اللّه بن عباس وابى ابن كعب وسمره بن جن دب وبريده وصهيب بن سنان وحذيفه بن يمان وسهل بن سعد وابوايوب انصارى وجابر بن عبد اللّه وابو الحمراء وابوالدرداء وعروه وام هانى وام سلمه وعايشه واسماء دختر ابى بكر همگى آن را از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) روايت كرده اند، وجمع بسيارى از راويان شيعه از امامان اهل بيت (عليهم السلام ) نقل نموده اند.
اين را هم بايد دانست كه آنچه كه ما از اخبار معراج نقل كرديم، فقط مختصرى از آن بود، و گرنه اخبار در اين زمينه بسيار زياد است، كه به حدّ تواتر مى رسد و جمع كثيرى از صحابه، مانند مالك و شداد بن اويس و على بن ابی طالب «عليه السلام» و ابوسعيد خدرى و ابوهريره و عبداللّه بن مسعود و عمر بن خطاب و عبداللّه بن عمر و عبداللّه بن عباس و اُبَى ابن كعب و سمرة بن جندب و بريده و صهيب بن سنان و حذيفة بن يمان و سهل بن سعد و ابوايّوب انصارى و جابر بن عبداللّه و ابو الحمراء و ابوالدرداء و عروه و أمّ هانى و أمّ سلمه و عايشه و اسماء، دختر ابى بكر، همگى آن را از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» روايت كرده اند، و جمع بسيارى از راويان شيعه، از امامان اهل بيت «عليهم السلام» نقل نموده اند.
از دانشمندان اسلامى هم همه آنهائى كه كلامشان مورد اعتنا است اتفاق دارند بر اينكه معراج در مكه معظمه وقبل از هجرت به مدينه اتفاق افتاده است ، همچنانكه خود آيه مورد بحث هم آن را افاده مى كند ومى فرمايد ((سبحان الّذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى ...: منزه است آن خدائى كه بنده خود را شبانه از مسجد الحرام به مسجد اقصى برد...(( وبسيارى از روايات هم كه داستان گفتگوى آن جناب را با قريش نقل مى كند بر اين معنى دلالت دارد، زيرا از مجموع آنها هم بر مى آيد كه رسول خدا جريان شب گذشته خود را براى قريش نقل نموده وآنان انكار نموده اند. رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) به عنوان نشانه ، عدد ستونهاى مسجد اقصى را برايشان گفت ، وجزئياتى كه در راه واز كاروانهاى بين راه مشاهده كرده بود نقل كرد.
 
از دانشمندان اسلامى هم همه آن هایى كه كلامشان مورد اعتنا است، اتفاق دارند بر اين كه معراج در مكه معظمه و قبل از هجرت به مدينه اتفاق افتاده است، همچنان كه خود آيه مورد بحث هم آن را افاده مى كند و مى فرمايد: «سُبحَانَ الَّذِى أسرَى بِعَبدِهِ لَيلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرَام إلَى المَسجِدِ الأقصَى...: منزّه است آن خداِیى كه بنده خود را شبانه از مسجدالحرام به مسجد اقصى برد...».
 
و بسيارى از روايات هم كه داستان گفتگوى آن جناب را با قريش نقل مى كند، بر اين معنى دلالت دارد. زيرا از مجموع آن ها هم بر مى آيد كه رسول خدا جريان شب گذشته خود را براى قريش نقل نموده و آنان انكار نموده اند.  
 
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم) به عنوان نشانه، عدد ستون هاى مسجد اقصى را برايشان گفت، و جزئياتى كه در راه و از كاروان هاى بين راه مشاهده كرده بود، نقل كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸ </center>
واما در اينكه معراج در چه سالى اتفاق افتاده اختلاف است ، بعضى گفته اند: سال دوم بعثت بوده واين قول را به ابن عباس نسبت داده اند، بعضى ديگر از آن جمله صاحب خرائج از على (عليه السلام ) نقل كرده كه وى فرمود: در سال سوم بعثت اتفاق افتاده ، بعضى آن را در سال پنجم ويا ششم دانسته اند، بعضى ده سال وسه ماه بعد از بعثت وبعضى دوازده سال بعد از بعثت وبعضى يك سال وپنج ماه قبل از هجرت وبعضى يك سال وسه ماه قبل از هجرت وبعضى شش ماه قبل از آن دانسته اند.
و اما در اين كه معراج در چه سالى اتفاق افتاده، اختلاف است:
هر چه بوده بحث در آن وتتبع در سال وماه وروز آن آنقدرها اهميت ندارد، علاوه بر اين مستند ودليلى هم كه بتوان بر آن اعتماد كرد در دست نيست ، لذا از اين بحث صرفنظر مى نمائيم .
 
چيزى كه بايد خاطر نشان ساخت اين است كه روايات وارده از امامان اهل بيت ، معراج را در دونوبت مى دانند. واز آيات سوره نجم هم همين معنا استفاده مى شود، زيرا در آنجا دارد: ((ولقد رآه نزلة اخرى : بتحقيق آن را دفعه ديگرى بديد(( تا آخر كه انشاء اللّه به تف سير آن سوره به زودى خواهيد رسيد. وبنابراين جزئياتى كه در باره معراج در روايات وارد شده وبا هم سازگارى ندارند ممكن است يكدسته آنها مربوط به معراج اول ويكدسته ديگر راجع به معراج دوم بوده وپاره اى ديگر مشاهداتى باشد كه آن حضرت در هر دومعراج مشاهده كرده است .
بعضى گفته اند: سال دوم بعثت بوده و اين قول را به ابن عباس نسبت داده اند. بعضى ديگر از آن جمله صاحب خرائج، از على «عليه السلام» نقل كرده كه وى فرمود: در سال سوم بعثت اتفاق افتاده، بعضى آن را در سال پنجم و يا ششم دانسته اند، بعضى ده سال و سه ماه بعد از بعثت و بعضى دوازده سال بعد از بعثت و بعضى يك سال و پنج ماه قبل از هجرت و بعضى يك سال و سه ماه قبل از هجرت و بعضى شش ماه قبل از آن دانسته اند.
آنگاه در محل وقوع اين حادثه نيز اختلاف ديگرى كرده اند، بعضى گفته اند از شعب ابيطالب به معراج رفتند، بعضى ديگر محل آن را خانه ام هانى دانسته كه پاره اى از روايات هم بر آن دلالت دارد، آنگاه آيه شريفه مورد بحث را كه ابتداى آن را مسجد الحرام دانسته چنين تاءويل مى كنند كه مقصود از آن تمامى حرم است كه آن را مجازا مسجد الحرام ناميده .
 
بعضى ديگر گفته اند از مسجد الحرام بوده چون آيه بر آن دلالت دارد و دليل ديگرى كه بتواند آيه را تاءويل كند در دست نيست .
هرچه بوده، بحث در آن و تتبع در سال و ماه و روز آن، آن قدرها اهميت ندارد. علاوه بر اين مستند و دليلى هم كه بتوان بر آن اعتماد كرد، در دست نيست، لذا از اين بحث صرف نظر مى نمابيم.
 
چيزى كه بايد خاطرنشان ساخت، اين است كه روايات وارده از امامان اهل بيت، معراج را در دو نوبت مى دانند. و از آيات سوره «نجم» هم همين معنا استفاده مى شود. زيرا در آن جا دارد: «وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخرَى: به تحقيق آن را دفعه ديگرى بديد» تا آخر، كه انشاء اللّه به تفسير آن سوره به زودى خواهيد رسيد.  
 
و بنابراين جزئياتى كه در باره معراج در روايات وارد شده و با هم سازگارى ندارند. ممكن است يك دسته آن ها مربوط به معراج اول و يك دسته ديگر راجع به معراج دوم بوده و پاره اى ديگر مشاهداتى باشد كه آن حضرت در هر دو معراج مشاهده كرده است.
 
آنگاه در محل وقوع اين حادثه نيز اختلاف ديگرى كرده اند. بعضى گفته اند: از شعب ابی طالب به معراج رفتند، بعضى ديگر محل آن را خانه امّ هانى دانسته، كه پاره اى از روايات هم بر آن دلالت دارد. آنگاه آيه شريفه مورد بحث را كه ابتداى آن را مسجدالحرام دانسته، چنين تأويل مى كنند كه مقصود از آن تمامى حرم است كه آن را مجازا مسجدالحرام ناميده.
 
بعضى ديگر گفته اند: از مسجد الحرام بوده. چون آيه بر آن دلالت دارد و دليل ديگرى كه بتواند آيه را تأويل كند، در دست نيست.




۱۳٬۸۵۰

ویرایش