گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
<span id='link314'><span>
<span id='link314'><span>


==سخن مفسرين درباره داستان مذكور و شخصيت هاى آن ==
==سخن مفسران درباره داستان مذكور و شخصيت هاى آن ==
بعضى هم گفته اند: اين موسى غير موسى بن عمران بلكه يكى از نواده هاى يوسف بن يعقوب (عليهما السلام) بوده است ، واسمش ‍ موسى فرزند ميشا فرزند يوسف بوده ، وخود از انبياى بنى اسرائيل بوده است . وليكن اين احتمال را يك نكته تضعيف مى كند، آنچنان كه ديگر نبايد بدان وقعى نهاد، وآن نكته اين است كه قرآن كريم نام موسى را در حدود صد وسى وچند مورد برده ، ودر همه آنها مقصودش موسى بن عمران بوده است، اگر در خصوص اين يك مورد غير موسى بن عمران منظور بود، بايد قرينه مى آورد تا ذهن به جاى ديگرى منتقل نگردد.
بعضى هم گفته اند: اين موسى، غير موسى بن عمران، بلكه يكى از نواده هاى يوسف بن يعقوب «عليهما السلام» بوده است، و اسمش موسى فرزند ميشا، فرزند يوسف بوده، و خود از انبياى بنى اسرائيل بوده است. وليكن اين احتمال را يك نكته تضعيف مى كند، آن چنان كه ديگر نبايد بدان وقعى نهاد، و آن نكته اين است كه: قرآن كريم، نام موسى را در حدود صد و سى و چند مورد برده، و در همه آن ها، مقصودش موسى بن عمران بوده است. اگر در خصوص اين يك مورد غير موسى بن عمران منظور بود، بايد قرينه مى آورد تا ذهن به جاى ديگرى منتقل نگردد.


بعضى ديگر گفته اند: داستانى است فرضى وتخيلى كه براى افاده اين غرض تصوير شده كه كمال معرفت ، آدمى را به سرچشمه حيات رسانيده از آب زندگى سيرابش مى كند، ودر نتيجه حياتى ابدى مى يابد كه دنبالش مرگ نيست ، وسعادتى سرمدى به دست مى آورد كه مافوقش هيچ سعادتى نيست.
بعضى ديگر گفته اند: داستانى است فرضى و تخيلى كه براى افاده اين غرض تصوير شده كه كمال معرفت، آدمى را به سرچشمه حيات رسانيده، از آب زندگى سيرابش مى كند، و در نتيجه حياتى ابدى مى يابد كه دنبالش مرگ نيست، و سعادتى سرمدى به دست مى آورد كه مافوقش هيچ سعادتى نيست.


ليكن اين وجه جز با تقدير گرفتن درست نمى شود، وتقدير هم دليل مى خواهد، وظاهر كتاب عزيز مخالف آن است ، ودر آن هيچ خبرى از قضيه چشمه حيات نيست ، وجز گفته بعضى از مفسرين و قصه سرايان از اهل تاريخ ماخذى اصيل وقرآنى كه بتوان به آن استناد جست ندارد.
ليكن اين وجه جز با تقدير گرفتن درست نمى شود، و تقدير هم دليل مى خواهد، و ظاهر كتاب عزيز مخالف آن است، و در آن هيچ خبرى از قضيه چشمه حيات نيست، و جز گفته بعضى از مفسران و قصه سرايان از اهل تاريخ، مأخذى اصيل و قرآنى كه بتوان به آن استناد جست ندارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۷۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۷۰ </center>
وجدان حسى هم آن را تاييد نكرده ودر هيچ ناحيه از نواحى كره زمين چنين چشمهاى يافت نشده است.
وجدان حسى هم آن را تأييد نكرده و در هيچ ناحيه از نواحى كره زمين چنين چشمه اى يافت نشده است.
و در باره آن جوانى كه همراه موسى (عليه السلام) بوده. بعضى گفته اند وصى اويوشع بن نون بوده ، واين معنا را روايات هم تاييد مى كند. و بعضى گفته اند: از اين جهت فتى نامى ده شده كه همواره در سفر وحضر همراه اوبوده است ، ويا از اين جهت بوده كه همواره اورا خدمت مى كرده است.
و در باره آن جوانى كه همراه موسى «عليه السلام» بوده، بعضى گفته اند: وصىّ او، يوشع بن نون بوده، و اين معنا را روايات هم تأييد مى كند. و بعضى گفته اند: از اين جهت «فتى» نامیده شده كه همواره در سفر و حضر همراه او بوده است، و يا از اين جهت بوده كه همواره او را خدمت مى كرده است.


و اما آن عالمى كه موسى ديدارش كرد وخداى تعالى بدون ذكر نامش به وصف جميلش اورا ستوده وفرموده : ((عبدا من عبادنا اتيناه رحمة من عندنا وعلمناه من لدنا(( علما اسمش - به طورى كه در روايات آمد - خضر يكى از انبياء معاصر موسى بوده است. ودر بعضى ديگر آمده كه خدا خضر را طول عمر داده وتا امروز هم زنده است. و اين مقدار از مطالب در باره خضر عيبى ندارد، و قابل قبول هم هست، زيرا عقل و يا دليل نقل قطعى بر خلافش نيست، وليكن به اين مقال اكتفاء نكرده اند، و در باره شخصيت او در ميان مردم حرف هايى طولانى در تفاسير مطول آمده و قصه ها و حكاياتى در باره اشخاصى كه اورا ديده اند نقل شده كه روايات راجع به آن خالى از اساطير قبل از اسلام و مطالب جعلى و دروغى نيست.
و اما آن عالمى كه موسى ديدارش كرد و خداى تعالى بدون ذكر نامش به وصف جميلش او را ستوده و فرموده: «عَبداً مِن عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحمَةً مِن عِندِنَا وَ عَلَّمنَاهُ مِن لَدُنَّا عِلماً»، اسمش - به طورى كه در روايات آمد - خضر يكى از انبياء معاصر موسى بوده است.  
 
و در بعضى ديگر آمده كه: خدا خضر را طول عمر داده و تا امروز هم زنده است. و اين مقدار از مطالب در باره خضر عيبى ندارد، و قابل قبول هم هست. زيرا عقل و يا دليل نقل قطعى بر خلافش نيست، وليكن به اين مقال اكتفاء نكرده اند، و در باره شخصيت او در ميان مردم حرف هايى طولانى در تفاسير مطول آمده و قصه ها و حكاياتى در باره اشخاصى كه او را ديده اند، نقل شده كه روايات راجع به آن خالى از اساطير قبل از اسلام و مطالب جعلى و دروغى نيست.
<span id='link315'><span>
<span id='link315'><span>
==آغاز داستان موسى وهمراه خود ==
==آغاز داستان موسى وهمراه خود ==
«'''وَ إِذْ قَالَ مُوسى لِفَتَاهُ لاأَبْرَحُ حَتى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضىَ حُقُباً'''»:
«'''وَ إِذْ قَالَ مُوسى لِفَتَاهُ لاأَبْرَحُ حَتى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضىَ حُقُباً'''»:
۱۳٬۶۹۷

ویرایش