گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:


==اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت ==
==اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت ==
از اين بيان روشن مى گردد كه جملات چهارگانه آيه ، يعنى جمله : ((و عرضوا...((وجمله ((لقد جئتمونا...(( وجمله ((بل زعمتم (( و جمله ((و وضع الكتاب ...(( چهار نكته اساسى را افاده مى كنند كه از تفصيل جريانات روز قيامت خلاصه گيرى شده ، واجمال آنچه را كه بين آنان وپروردگارشان از هنگام خروج از قبر تا فيصله يافتن حساب رخ مى دهد ذكر مى فرمايد: واگر به ذكر اجمال آن اكتفاء نموده براى اين است كه همين اجمال كفايت مى كرد، وغرض حاصل مى شد.
از اين بيان روشن مى گردد كه جملات چهارگانه آيه، يعنى جمله: «وَ عُرِضُوا...» و جمله: «لَقَد جِئتُمُونَا...»، و جمله: «بَل زَعَمتُم» و جمله: «وَ وُضِعَ الكِتَابُ...»، چهار نكته اساسى را افاده مى كنند، كه از تفصيل جريانات روز قيامت خلاصه گيرى شده، و اجمال آنچه را كه بين آنان و پروردگارشان از هنگام خروج از قبر تا فيصله يافتن حساب رُخ مى دهد، ذكر مى فرمايد. و اگر به ذكر اجمال آن اكتفاء نموده، براى اين است كه همين اجمال كفايت مى كرد، و غرض حاصل مى شد.


پس جمله ((وعرضوا على ربك صفا(( اشاره به سه نكته است ، اول اينكه خلائق ناگزير از حشر به سوى پروردگار خويشند، وبه حكم اجبار، بدون اينكه خود اختيارى داشته باشند عرضه بر پروردگار خود مى شوند. و ثانيا اينكه كفار در آنروز ودر آن لقاء كرامت وحرمتى نخواهند داشت كه تعبير جمله على ربك نيز اشعار به اين معنا دارد، و گرنه مى فرمود: ((على ربهم (( همچنانكه در باره مؤ منين فرموده : ((جزاؤهم عند ربهم جنات عدن (( ونيز فرموده : ((انهم ملاقوا ربهم (( ويا سياق سابق را كه سياق تكلم بود رعايت مى كرد و مى فرمود ((عرضوا علينا((
پس جمله: «وَ عُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفّاً» اشاره به سه نكته است:
 
اول اين كه: خلائق ناگزير از حشر به سوى پروردگار خويش اند، و به حكم اجبار، بدون اين كه خود اختيارى داشته باشند، بر پروردگار خود عرضه مى شوند.  
 
و ثانيا: اين كه كفار در آن روز و در آن لقاء، كرامت و حرمتى نخواهند داشت، كه تعبير جمله «عَلَى رَبِّكَ» نيز اشعار به اين معنا دارد، و گرنه مى فرمود: «عَلَى رَبِّهِم»، همچنان كه در باره مؤمنان فرموده: «جَزَاؤُهُم عِندَ رَبِّهِم جَنَّاتُ عَدنٍ». و نيز فرموده: «إنَّهُم مُلَاقُوا رَبِّهُم»، و يا سياق سابق را كه سياق تكلم بود، رعايت مى كرد و مى فرمود: «عُرِضُوا عَلَينَا».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۹ </center>
سوم اينكه انواع تفاضل وبرتريها واحترامات دنيوى كه خود مردم به اوهام وافكار كوتاه مادى خود تراشيده اند ومثلا يكى را به خاطر دودمانش ويكى را به خاطر ثروتش ويكى را به خاطر مقامش از ديگران برتر مى شمرند، همه از بين مى رود وآن روز همه در يك صف و يك رديف وبدون اينكه والائى نسبت به زير دستى وغنيى نسبت به فقيرى ومولائى از غلامى امتيازى داشته باشد، محشور مى گردند. امتياز تنها بر ملاك عمل است ، ودر اين هنگام است كه مى فهمند در زندگى دنيا خطا كردند وبه بيراهه رفتند لاجرم به امثال ((لقد جئتمونا فرادى ...(( خطاب مى شوند.
سوم اين كه: انواع تفاضل و برتری ها و احترامات دنيوى كه خود مردم به اوهام و افكار كوتاه مادى خود تراشيده اند و مثلا يكى را به خاطر دودمانش و يكى را به خاطر ثروتش و يكى را به خاطر مقامش از ديگران برتر مى شمرند، همه از بين مى رود و آن روز، همه در يك صف و يك رديف و بدون اين كه والایى نسبت به زيردستى و غنيى نسبت به فقيرى و مولایى از غلامى امتيازى داشته باشد، محشور مى گردند. امتياز، تنها بر ملاك عمل است، و در اين هنگام است كه مى فهمند در زندگى دنيا خطا كردند و به بيراهه رفتند. لاجرم به امثال «لَقَد جِئتُمُونَا فُرَادَى...» خطاب مى شوند.


جمله ((لقد جئتمونا كما خلقناكم اول مرة (( مقول قول تقديرى است ، وتقدير آن ((وقال لهم ويا وقلنا لهم لقد...(( است ، ودر اين جمله خطا وضلالت آنان در دنيا واينكه اشتغال به زخارف دنيا از سلوك راه خدا وپيروى دينش بازشان داشته بيان مى شود.
جمله «لَقَد جِئتُمُونَا كَمَا خَلَقنَاكُم أوَّلَ مَرَّة»، مقول قول تقديرى است، و تقدير آن: «وَ قَالَ لَهُم»، و يا «وَ قُلنُا لَهُم لَقَد...» است، و در اين جمله خطا و ضلالت آنان در دنيا و اين كه اشتغال به زخارف دنيا از سلوك راه خدا و پيروى دينش بازشان داشته، بيان مى شود.
<span id='link302'><span>
<span id='link302'><span>
==از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت و فساد اعمال است ==
==از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت و فساد اعمال است ==
و جمله ((بل ظننتم ان لن نجعل لكم موعدا(( از نظر معنا نظير آيه ((افحسبتم انما خلقناكم عبثا وانكم الينا لاترجعون (( مى باشد واين جمله اگر به خاطر كلمه ((بل (( وبه ظاهر سياق اعراض از جمله قبل باشد تقدير آن از نظر معنا چنين مى شود: زينت دنيا وتعلق دلهايتان به اسباب ظاهرى، شما را از عبادت ما وسلوك راه هدايت ما باز داشته ، بلكه از اين هم بالاتر، پنداشته ايد كه ما براى شما موعدى كه در آن ما را ديدار كنيد، وما به حسابتان برسيم مقرر نكرده ايم.  
و جمله ((بل ظننتم ان لن نجعل لكم موعدا(( از نظر معنا نظير آيه ((افحسبتم انما خلقناكم عبثا وانكم الينا لاترجعون (( مى باشد واين جمله اگر به خاطر كلمه ((بل (( وبه ظاهر سياق اعراض از جمله قبل باشد تقدير آن از نظر معنا چنين مى شود: زينت دنيا وتعلق دلهايتان به اسباب ظاهرى، شما را از عبادت ما وسلوك راه هدايت ما باز داشته ، بلكه از اين هم بالاتر، پنداشته ايد كه ما براى شما موعدى كه در آن ما را ديدار كنيد، وما به حسابتان برسيم مقرر نكرده ايم.  
۱۳٬۷۰۳

ویرایش