گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


==معناى آيه: «و لقد كرمنا بنى آدم...»==
==معناى آيه: «و لقد كرمنا بنى آدم...»==
اين آيه در سياق منت نهادن است ، البته منتى آميخته با عتاب ، گوئى خداى تعالى پس از آنكه فراوانى نعمت وتواتر فضل وكرم خود را نسبت به انسان ذكر نمود واورا براى به دست آوردن آن نعمتها ورزقها و براى اينكه زندگيش در خشكى به خوبى اداره شود سواربر كشتيش كرد. واوپروردگار خود را فراموش نموده واز وى روگردانيد، واز اوچيزى نخواست وبعد از نجات از دريا باز هم روش نخست خود را از سر گرفت با اينكه همواره در ميان نعمت هاى اوغوطه ور بوده اينك در اين آيه خلاصه اى از كرامت ها وفضل خود را مى شمارد، باشد كه انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وى عنايت بى شترى دارد، ومع الاسف انسان اين عنايت را نيز مانند همه نعمتهاى الهى كفران مى كند.
اين آيه در سياق منت نهادن است ، البته منتى آميخته با عتاب ، گوئى خداى تعالى پس از آنكه فراوانى نعمت و تواتر فضل وكرم خود را نسبت به انسان ذكر نمود واورا براى به دست آوردن آن نعمتها ورزقها و براى اين كه زندگيش در خشكى به خوبى اداره شود سواربر كشتيش كرد. واوپروردگار خود را فراموش نموده واز وى رو گردانيد، واز اوچيزى نخواست وبعد از نجات از دريا باز هم روش نخست خود را از سر گرفت با اينكه همواره در ميان نعمت هاى اوغوطه ور بوده اينك در اين آيه خلاصه اى از كرامت ها وفضل خود را مى شمارد، باشد كه انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وى عنايت بى شترى دارد، ومع الاسف انسان اين عنايت را نيز مانند همه نعمتهاى الهى كفران مى كند.


از همينجا معلوم مى شود كه مراد از آيه ، بيان حال جنس بشر است ، صرفنظر از كرامتهاى خاص وفضائل روحى ومعنوى كه به عده اى اختصاص داده ، بنابراين اين آيه مشركين وكفار وفاسقين را زير نظر دارد، چه اگر نمى داشت ومقصود از آن انسان هاى خوب ومطيع بود معناى امتنان وعتاب درست درنمى آمد.
از همي نجا معلوم مى شود كه مراد از آيه ، بيان حال جنس بشر است ، صرفنظر از كرامتهاى خاص و فضائل روحى ومعنوى كه به عده اى اختصاص داده ، بنابراين اين آيه مشركين وكفار وفاسقين را زير نظر دارد، چه اگر نمى داشت ومقصود از آن انسان هاى خوب ومطيع بود معناى امتنان وعتاب درست درنمى آمد.


پس اينكه فرمود: ((ولقد كرمنا بنى آدم (( مقصود از تكريم اختصاص دادن به عنايت وشرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد، وبا همين خصوصيت است كه معناى ((تكريم (( با ((تفضيل (( فرق پيدا مى كند، چون تكريم معنائى است نفسى ودر تكريم كارى به غير نيست ، بل كه تنها شخص مورد تكريم مورد نظر است كه داراى شرافتى وكرامتى بشود، به خلاف تفضيل كه منظور از آن اين است كه شخص مورد تفضيل از ديگران برترى يابد، در حالى كه او با ديگران در اصل آن عطيه شركت دارد.
پس اينكه فرمود: ((ولقد كرمنا بنى آدم (( مقصود از تكريم اختصاص دادن به عنايت وشرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد، وبا همين خصوصيت است كه معناى ((تكريم (( با ((تفضيل (( فرق پيدا مى كند، چون تكريم معنائى است نفسى ودر تكريم كارى به غير نيست ، بل كه تنها شخص مورد تكريم مورد نظر است كه داراى شرافتى وكرامتى بشود، به خلاف تفضيل كه منظور از آن اين است كه شخص مورد تفضيل از ديگران برترى يابد، در حالى كه او با ديگران در اصل آن عطيه شركت دارد.
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
با اين بيان روشن مى گردد كه عطف جمله ((وحملناهم ...(( وجمله و((رزقناهم ...(( بر ((تكريم (( از قبيل عطف مصداقى است كه از عنوانى كلى انتزاع شده وبر آن متفرع شود.
با اين بيان روشن مى گردد كه عطف جمله ((وحملناهم ...(( وجمله و((رزقناهم ...(( بر ((تكريم (( از قبيل عطف مصداقى است كه از عنوانى كلى انتزاع شده وبر آن متفرع شود.


معناى جمله : ((وفضلنا هم على كثير ممن خلقنا تفضيلا((
==معناى جمله: «و فضلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا»==


«'''و فضّلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا'''» - بعيد نيست كه مراد از ((من خلقنا - كسانى كه خلق كرديم (( انواع حيوانات داراى شعور و همچنين جن باشد كه قرآن آن را اثبات كرده ، آرى قرآن كريم انواع حيوانات را هم امتهائى زمينى خوانده ، مانند انسان كه يك امت زمينى است ،
«'''و فضّلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا'''» - بعيد نيست كه مراد از ((من خلقنا - كسانى كه خلق كرديم (( انواع حيوانات داراى شعور و همچنين جن باشد كه قرآن آن را اثبات كرده ، آرى قرآن كريم انواع حيوانات را هم امتهائى زمينى خوانده ، مانند انسان كه يك امت زمينى است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۱۷ </center>
و آنها را به منزله صاحبان عقل شمرده وفرمود: ((وما من دابّة فى الارض ولاطائر يطير بجناحيه الاامم امثالكم ما فرّطنا فى الكتاب من شى ء ثم الى ربّهم يحشرون (( واين احتمال با معناى آيه مناسب تر است ، چون مى دانيم كه غرض از آيه مورد بحث بيان آن جهاتى است كه خداوند با آن جهات آدمى را تكريم كرده ، وبر بسيارى از موجودات اين عالم برترى داده ، واين موجودات - تا آنجا كه ما سراغ داريم - حيوان و جن هستند، واما ملائكه از آن جائى كه موجودات مادى ودر تحت نظام حاكم بر عالم ماده قرار ندارند نمى توانيم آنها را نيز مشمول آيه بگيريم .
و آنها را به منزله صاحبان عقل شمرده و فرمود: «و ما من دابّة فى الارض و لا طائر يطير بجناحيه الا امم امثالكم ما فرّطنا فى الكتاب من شى ء ثم الى ربّهم يحشرون» واين احتمال با معناى آيه مناسب تر است ، چون مى دانيم كه غرض از آيه مورد بحث بيان آن جهاتى است كه خداوند با آن جهات آدمى را تكريم كرده ، وبر بسيارى از موجودات اين عالم برترى داده ، واين موجودات - تا آنجا كه ما سراغ داريم - حيوان و جن هستند، واما ملائكه از آن جائى كه موجودات مادى ودر تحت نظام حاكم بر عالم ماده قرار ندارند نمى توانيم آنها را نيز مشمول آيه بگيريم.




۱۳٬۷۸۱

ویرایش