الْجُرُوح: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added word proximity by QBot)
 
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْجُرُوح | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْجُرُوح | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۹: خط ۱۰:
*[[ال]]
*[[ال]]


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, قِصَاص:48, بِالسّن:43, فَمَن:43, السّن:38, تَصَدّق:38, بِه:34, فَهُو:29, بِالْأُذُن:29, کَفّارَة:24, الْأُذُن:24, لَه:19, بِالْأَنْف:15, مَن:10, الْأَنْف:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الْجُرُوح]]
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الْجُرُوح]]
|?نازل شده در سال
|?نازل شده در سال

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۱

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن قفل) زخم. جمع آن جروح است [مائده:45] گوش در مقابل گوش، دندان و زخمها قصاص شونده‏اند. در مفردات گويد: قدح شاهد را جرح گويند گوئى قادح زخمى به او مى‏زند حيوان شكارى را جارحه ناميده‏اند زيرا زخمى مى‏كند و يا كسب مى‏كند، اعضاء بدن را كه كار مى‏كنند جوارح گويند زيرا اثر ميگذارند و يا كسب مى‏كنند، اجتراح كسب گناه و اصل آن از جراحة است(باختصار). [مائده:4] طيّبات بر شما حلال شده و آنچه از حيوانات شكارى تعليم كننده سگ‏هاى شكارى و يا صاحبان شكار با كلاب هستيد . در مجمع فرموده: جوارح به معنى كواسب است از طيور و درّنده ها، واحد آن جارحه است و علّت اين تسميه آنست كه براى اربابان خود در اثر شكار كردن طعام كسب مى‏كنند. ناگفته نماند كسب يك نوع اثر گذاردن است. و آنگاه كه جارحة به معنى كاسب به كار وى رود، معناى اوّلى ملحوظ است . [انعام:60] او كسى است كه شما را در وقت شب مى‏گيرد (ميميراند) و انچه در روز كسب مى‏كنيد ميداند سپس در روز شما را زنده مى‏كند تا اجا معيّن به پايان برسد. در اين آيه «جَرَحْتُمْ» به معنى كار با جارحه و اعضاء است . [جاثية:21] از راغب نقل شد كه اجتراح كسب گناه است در اقرب الموارد گويد: اجتراع به معنى اكتساب است و اكثراً در جرائم به كار مى‏رود و از آنست قول قرآن «اَمْ حَسِبَ الَّذينَ اجْتَرَحوا...» مجمع البلان مطلق اكتساب گفته است در نهج البلاغه آمده «فَزالَ عَنْهُمْ اِلّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَ حوها» خطبه 176 قاموس و صحاح نيز مطلق اكتساب گفته‏اند ولى محلّى پيدا نشد كه در غير گناه استعمال شده باشد. در محلّ ديگرى به جاى اجترح اكتسب آمده مثل [نور:11]. احتمال هست علت استعمال اجتراح در سيئات آن باشد كه گناهان در وجود انسان و جهان اثر بد مى‏گذارند و گناهكار به وجود خود و روح خود و به دنيا زخم مى‏زند و شايد گناهان او در حسنات وى زخم توليد كند انشا اللّه در «وزن»خواهد آمد كه سيئات سبب خفّت و پوچى حسنات اند.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...