الناس ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

از شرّ وسوسه‌گر پنهانکار،

از شرّ وسوسه‌گر پنهان شونده [و بازگردنده‌]
از شرّ وسوسه‌گر نهانى؛
از شرّ آن وسوسه‌گر نهانی.
از زیان وسوسه گر کمین گرفته و پنهان،
از شر وسوسه وسوسه‌گر نهانى،
از شر وسوسه‌گر پنهانکار
از شر وسوسه‌گر نهانى- شيطان، كه به گناه وسوسه مى‌كند و پنهان مى‌گردد-
از شرّ وسوسه‌گری که واپس می‌رود (اگر برای چیره‌شدن بر او، از خدا کمک بخواهی و خویشتن را در پناهش داری).
«از شرّ وسوسه‌گر بس فراری و پنهان‌گر؛»
از بدی وسوسه‌کننده نهان شونده‌


الناس ٣ آیه ٤ الناس ٥
سوره : سوره الناس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْوَسْوَاسِ»: وسوسه‌کننده. وسوسه‌گر. مراد اهریمن است. اسم مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی «مُوَسْوِس» به کار رفته است. «الْخَنَّاسِ»: واپس رونده. یعنی موجودی است که برای گول زدن شخص به سراغش می‌آید، ولی همین که آن فرد برای نبرد با او از خدا یاری خواست، شکست می‌خورد و واپس می‌کشد و میدان را خالی می‌کند و در انتظار فرصت بعدی می‌ماند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مورد هجوم وسوسه هاى پى گیر دشمنانى بود که مقاصد سوء خود را پوشیده نگه مى داشتند. (من شرّ الوسواس الخنّاس) «وسوسه» به معناى تصورات پست است (مفردات). به شرّى که به قلب خطور کند و نیز به آنچه خیرى در آن نباشد، «وسواس» گفته مى شود (مصباح). کلمه «وسواس» اسم مصدر «وسوسة» است و براى مبالغه بر شخص وسوسه کننده اطلاق شده است; یعنى، او به قدرى وسوسه گر است که گویا خود مصداق «وسوسه کردن» یا «تفکر پلید» است. «خنّاس» - که صیغه مبالغه و یا بیانگر نسبت است - از ریشه «خُنوس» (گرفته خاطر شدن و نهان ساختن خویش «لسان العرب») و به معناى «بسیار نهانکار» یا «اهل نهانکارى» مى باشد.

۲ - پناه بردن به خداوند و توجه به ربوبیت، فرمان روایى و الوهیت او، فرمانى الهى به پیامبر(ص)، براى محفوظ ماندن آن حضرت از وسوسه هاى دشمن (قل أعوذ بربّ الناس . ملک الناس . إله الناس . من شرّ الوسواس الخنّاس)

۳ - لزوم برحذر ماندن از وسوسه گرانى که خود را رسوا نکرده و نیت خویش را برملا نمى سازند. (من شرّ الوسواس الخنّاس)

۴ - خداوند، بر بى اثر ساختن وسوسه هاى شدید و مرموز دشمنان، توانا است. (قل أعوذ بربّ الناس ... من شرّ الوسواس الخنّاس)

۵ - ربوبیت و فرمان روایى خداوند بر مردم و شایستگى او براى الوهیت، دلیل توانایى او بر ناکام گذاشتن وسوسه گران (بربّ الناس . ملک الناس . إله الناس . من شرّ الوسواس الخنّاس)

۶ - شیطان، موجودى بس وسوسه گر و پنهان کار (من شرّ الوسواس الخنّاس) یکى از مصداق هاى مورد نظر براى «وسواس» - به قرینه کلمه «جِنّة» در آخر سوره - «شیطان» است.

۷ - شیطان، فریب کارى که پس از القاى فکر پلید در انسان، خود را کنار کشیده و متوارى مى شود. (من شرّ الوسواس الخنّاس) براى فعل «خَنَسَ» چند معنا ذکر شده است; از جمله: عقب نشینى کرد; بازگشت، متوارى و غایب شد (لسان العرب). براساس این معانى، آیه شریفه ترسیمى از وسوسه گرى هاى شیطان دارد که پس از هر وسوسه، خود را عقب کشیده، مخفى مى شود; تا آن وسوسه کار خود را کرده و زمینه را براى وسوسه بعدى فراهم سازد.

روایات و احادیث

۸ - «عن النبى(ص) قال: إنّ الشیطان واضعٌ خَطْمَه على قلب ابن آدم فإنْ ذکَرَ اللّه خنس و إن نسى إلْتَقَمَ قلبَه فذلک «الوسواس الخنّاس»;[۱] از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: شیطان پوزه خود را بر قلب آدمیزاد قرار مى دهد. پس اگر او خدا را یاد کرد، شیطان خود را عقب مى کشد و پنهان مى شود و اگر [یاد خدا را] فراموش کرد، قلب او را مى رباید و این است «الوسواس الخنّاس»».

موضوعات مرتبط

  • استعاذه: اهمیت استعاذه به خدا ۲
  • خدا: توصیه هاى خدا ۲; حاکمیت خدا ۵; دلایل قدرت خدا ۵; ربوبیت خدا ۵; قدرت خدا ۴
  • دشمنان: موانع وسوسه دشمنان ۲، ۴
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۸; اهمیت ذکر الوهیت خدا ۲; اهمیت ذکر حاکمیت خدا ۲; اهمیت ذکر ربوبیت خدا ۲
  • شیطان: پلیدى شیطان ۷; پنهانکارى شیطان ۶; روش برخورد شیطان ۷; عوامل فرار شیطان ۸; فرار شیطان ۷; وسوسه شیطان ۶، ۷; ویژگیهاى شیطان ۶
  • محمد(ص): توصیه به محمد(ص) ۲; توطئه دشمنان محمد(ص) ۱; توطئه علیه محمد(ص) ۱; عوامل مصونیت محمد(ص) ۲; وسوسه دشمنان محمد(ص) ۱
  • وسوسه گران: اعراض از وسوسه گران ۳; موانع وسوسه گران ۵

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۸، ص ۶۹۴; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۷۲۵، ح ۵.