گمنام

المائدة ١٠٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۷٬۶۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ دی ۱۳۹۹
افزودن جزییات آیه
(Edited by QRobot)
 
(افزودن جزییات آیه)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::جَعَل|جَعَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَعَل| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::بَحِيرَة|بَحِيرَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَحِيرَة| ]] [[شامل این ریشه::بحر| ]][[ریشه غیر ربط::بحر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::سَائِبَة|سَائِبَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::سَائِبَة| ]] [[شامل این ریشه::سيب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سيب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::وَصِيلَة|وَصِيلَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::وَصِيلَة| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::حَام|حَامٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَام| ]] [[شامل این ریشه::حمى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حمى‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لٰکِن|لٰکِنَ‌]] [[شامل این ریشه::لکن‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::کَفَرُوا|کَفَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَفَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::يَفْتَرُون|يَفْتَرُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَفْتَرُون| ]] [[شامل این ریشه::فرى‌| ]][[ریشه غیر ربط::فرى‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الْکَذِب|الْکَذِبَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْکَذِب| ]] [[شامل این ریشه::کذب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کذب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَکْثَرُهُم|أَکْثَرُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَکْثَرُهُم| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَعْقِلُون|يَعْقِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْقِلُون| ]] [[شامل این ریشه::عقل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عقل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::جَعَل|جَعَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَعَل| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::بَحِيرَة|بَحِيرَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَحِيرَة| ]] [[شامل این ریشه::بحر| ]][[ریشه غیر ربط::بحر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::سَائِبَة|سَائِبَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::سَائِبَة| ]] [[شامل این ریشه::سيب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سيب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::وَصِيلَة|وَصِيلَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::وَصِيلَة| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::حَام|حَامٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَام| ]] [[شامل این ریشه::حمى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حمى‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لٰکِن|لٰکِنَ‌]] [[شامل این ریشه::لکن‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::کَفَرُوا|کَفَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَفَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::يَفْتَرُون|يَفْتَرُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَفْتَرُون| ]] [[شامل این ریشه::فرى‌| ]][[ریشه غیر ربط::فرى‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الْکَذِب|الْکَذِبَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْکَذِب| ]] [[شامل این ریشه::کذب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کذب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَکْثَرُهُم|أَکْثَرُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَکْثَرُهُم| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَعْقِلُون|يَعْقِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْقِلُون| ]] [[شامل این ریشه::عقل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عقل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|مَا جَعَلَ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ بَحِيرَةٍ وَ لاَ سَائِبَةٍ وَ لاَ وَصِيلَةٍ وَ لاَ حَامٍ‌ وَ لٰکِنَ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا يَفْتَرُونَ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ الْکَذِبَ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ لاَ يَعْقِلُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=خدا (چیزهای ممنوعی از قبیل) بحیره و سائبه وصیله و حام را (حرام) قرار نداده است، ولی کسانی که کفر ورزیدند، بر خدا دروغ می‌بندند و بیشترشان خردورزی نمی‌کنند.
|-|صادقی تهرانی=خدا (چیزهای ممنوعی از قبیل) بحیره و سائبه وصیله و حام را (حرام) قرار نداده است، ولی کسانی که کفر ورزیدند، بر خدا دروغ می‌بندند و بیشترشان خردورزی نمی‌کنند.
|-|معزی=قرار نداده است خدا «بحیره» و نه «سائبه» و نه «وصیله» و نه «حامی» لیکن آنان که کفر ورزیدند می‌بندند بر خدا دروغ را و بیشتر ایشان بخرد درنمی‌یابند
|-|معزی=قرار نداده است خدا «بحیره» و نه «سائبه» و نه «وصیله» و نه «حامی» لیکن آنان که کفر ورزیدند می‌بندند بر خدا دروغ را و بیشتر ایشان بخرد درنمی‌یابند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Allah did not institute the superstitions of Bahirah, Saibah, Wasilah, or of Hami; but those who disbelieve fabricate lies about Allah—most of them do not understand.</div>
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::103|١٠٣]] | قبلی = المائدة ١٠٢ | بعدی = المائدة ١٠٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/005103.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/005103.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::103|١٠٣]] | قبلی = المائدة ١٠٢ | بعدی = المائدة ١٠٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«بَحِیرَةٍ»: در لغت به معنی گوش شکافته، و در اصطلاح به شتر ماده‌ای می‌گفتند که پنج شکم می‌زائید و پنجمین آنها نرینه بود. در این صورت گوشش را می‌شکافتند و بارکردن و سوارشدن و خوردن گوشت آن را حرام می‌دانستند و از هیچ گونه چراگاه و آبی آن را باز نمی‌داشتند. «سَآئِبَةٍ»: در لغت به معنی رها، و در اصطلاح به شتر ماده‌ای می‌گفتند که صاحبش نذر می‌کرد که اگر به سلامت از سفر برگردد، آن را رها کند. چنین شتری مانند بَحِیرَة برای وفای به نذر معاف و آزاد می‌شد. «وَصِیلَةٍ»: در لغت به معنی واصله یعنی رسیده و پیوسته، و در اصطلاح به برّه مادینه‌ای گفته می‌شد که به صورت دوقلو همراه نرینه‌ای متولّد می‌گردید و به خادمان بتان داده می‌شد. «حَامٍ»: در لغت به معنی حامی و حافظ، و در اصطلاح به شتر نری گفته می‌شد که از نژاد آن ده نسل متولّد می‌گردید و در این صورت همچون بَحِیرَة و سَآئِبَة آزادانه می‌چرید و از باربری و سواری و خوردن معاف می‌شد. البتّه درباره بَحیرة و سائبة و وصیلة و حامی سخنان دیگری گفته‌اند که همه و همه بیانگر فرهنگ منحطّ جاهلیّت پیش از اسلام است.
«بَحِیرَةٍ»: در لغت به معنی گوش شکافته، و در اصطلاح به شتر ماده‌ای می‌گفتند که پنج شکم می‌زائید و پنجمین آنها نرینه بود. در این صورت گوشش را می‌شکافتند و بارکردن و سوارشدن و خوردن گوشت آن را حرام می‌دانستند و از هیچ گونه چراگاه و آبی آن را باز نمی‌داشتند. «سَآئِبَةٍ»: در لغت به معنی رها، و در اصطلاح به شتر ماده‌ای می‌گفتند که صاحبش نذر می‌کرد که اگر به سلامت از سفر برگردد، آن را رها کند. چنین شتری مانند بَحِیرَة برای وفای به نذر معاف و آزاد می‌شد. «وَصِیلَةٍ»: در لغت به معنی واصله یعنی رسیده و پیوسته، و در اصطلاح به برّه مادینه‌ای گفته می‌شد که به صورت دوقلو همراه نرینه‌ای متولّد می‌گردید و به خادمان بتان داده می‌شد. «حَامٍ»: در لغت به معنی حامی و حافظ، و در اصطلاح به شتر نری گفته می‌شد که از نژاد آن ده نسل متولّد می‌گردید و در این صورت همچون بَحِیرَة و سَآئِبَة آزادانه می‌چرید و از باربری و سواری و خوردن معاف می‌شد. البتّه درباره بَحیرة و سائبة و وصیلة و حامی سخنان دیگری گفته‌اند که همه و همه بیانگر فرهنگ منحطّ جاهلیّت پیش از اسلام است.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link117 | آيات ۱۰۴ - ۱۰۳ ، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link117 | آيات ۱۰۴ - ۱۰۳ ، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link118 | معناى ((بحيره ))، ((سائبه ))، ((وصيله )) و ((حامى )) چهار قسم حيواناتى كه درجاهليت احكام خاصى داشتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link118 | معناى ((بحيره ))، ((سائبه ))، ((وصيله )) و ((حامى )) چهار قسم حيواناتى كه درجاهليت احكام خاصى داشتند]]
خط ۳۸: خط ۴۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link121 | (رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضعآن احكام كيست ؟)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link121 | (رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضعآن احكام كيست ؟)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۱#link56 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۱#link56 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ «103»
خداوند، درباره‌ى هيچ بحيره (حيوان گوش شكافته) و هيچ سائبه (حيوانى كه به خاطر زاد و ولد زياد او را آزاد كرده‌اند) و هيچ وصيله (حيوان نرى كه متّصل به ماده، دو قلو به دنيا آمده باشد) و هيچ حام (شتر نرى كه ده بار براى جفت گيرى از آن استفاده شده باشد) حكمى نكرده است (و شما را از استفاده‌ى گوشت و باركشى آن منع نفرموده و اين ممنوعيّت‌ها خرافات زمان جاهلى است)، ولى كافران بر خدا دروغ مى‌بندند و بيشتر آنان اهل تعقّل نيستند.
===نکته ها===
قرب به خداوند بايد از راه‌هاى صحيح و معقول باشد. با هر نذرى يا از هر راهى نمى‌توان به خدا نزديك شد.
مردم جاهلى مى‌پنداشتند با رها كردن حيوانات ياد شده، به خدا يا بتان نزديك مى‌شوند.
نظير اين احترام به حيوانات را هنوز در كشور هند درباره‌ى گاو مشاهده مى‌كنيم.
رها كردن و بلا استفاده گذاردن حيوان جايز نيست، چه رسد به رها شدن انسان.
در روايت آمده است: «بحيرة» به شترى مى‌گويند كه پنج شكم زاييده باشد، اگر پنجمى ماده بود، گوشش را چاك مى‌زدند و خوردن گوشت آن را حرام مى‌دانستند. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: «در زمان جاهليت اگر شتر دو قلو مى‌زاييد مى‌گفتند: «وصيلة» و ذبح و خوردن گوشت آن شتر را حرام مى‌دانستند و اگر شتر ده شكم مى‌زاييد مى‌گفتند:
«سائبة» است و در اين صورت سوار شدن و خوردنش را حرام مى‌دانستند و «حام»، شترى بود كه به عنوان «فحل» از آن استفاده مى‌كردند كه ذبح آن را نيز حلال نمى‌دانستند». «2»
----
«1». وسائل، ج 25، ص 61.
«2». وسائل، ج 25، ص 61.
جلد 2 - صفحه 383
===پیام ها===
1- دين را بايد از خرافات و بدعت‌ها پاك نمود. «ما جَعَلَ اللَّهُ»
2- تا از سوى خدا، قانونى نسبت به تحريم حيوانات وضع نشده، اصل حلال بودن آنهاست. «ما جَعَلَ اللَّهُ»
3- انتساب اتلاف مال و رها كردن حيوان نوعى افترا به خدا و حرام است.
«يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ»
4- ريشه‌ى احكام الهى مصالح واقعى است، امّا خرافات، ريشه در جهل و بى‌عقلى دارد. «لا يَعْقِلُونَ»
5- اگر اكثريّت جامعه اهل‌تعقّل باشند، بدعت‌ها رشد نمى‌كند. «أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (103)
شأن نزول‌ «1»- مشركين چون شتر ايشان پنج شكم زائيد، اگر بطن آخر نر بود گوش او را شكافته از سوارى و دوشيدن و بار كردن او منع، و از آب و علف دور نكردى و آن را «بحيره» مى‌گفتند. و اگر شخصى مريض يا مسافر داشتى به جهت سلامتى آن دو، گفتى: «هذه سائبة» و در همه چيز حكم «بحيره» داشتى. و اگر بطن هشتم گوسفند، ماده بود مى‌گفتند از ما، و اگر نر بود مى‌گفتند تعلق به خدا دارد، آن را ذبح؛ و اگر نر و ماده بود نر را نمى‌كشتند و براى ماده گذاشته آن را وصيله مى‌گفتند، و زنان شير او را نمى‌خوردند. و فحلى كه ده سال شتر را آبستن ساختى، مى‌گفتند پشت خود را حمايت كرد آن را حام مى‌گفتند، و ديگر با او سوارى نمى‌كردند؛ خداى تعالى ردّ سخن آنها فرمود:
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ: قرار نداده و امر نفرموده خداى تعالى و مقرر نساخته هيچ چيز را از شتر گوش شكافته‌ وَ لا سائِبَةٍ: نه شترى كه به چرا واگذاشته. وَ لا وَصِيلَةٍ: و نه گوسفندى كه ببرادر پيوسته بود. وَ لا حامٍ‌: و نه حمايت كننده پشت خود و نگهدارنده آن. حاصل آيه رد آن چيزى است كه اهل‌
----
«1» مجمع البيان ج 2 ص 252.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 191
جاهليت مبتدع آن بوده‌ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا: و لكن آن كسانى كه كافر شدند.
مانند عمرو بن لحىّ و امثال او يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‌: افترا كنند بر خدا دروغ را كه تحريم اينها را به ذات او نسبت دهند وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ‌: و بيشتر كافران تعقل نمى‌كنند و نمى‌دانند حلال و حرام را و در تحقيق آن عقل را كار نفرمايند، بلكه به تقليد طريق گذشتگان راه مى‌روند و يا اكثر آنها امر او را نمى‌دانند. و در اين اشعار است به آنكه بعضى از ايشان عارف بودند بر بطلان اين قول، و ليكن حب رياست و تقليد آباء مانع اعتراف بود.
تنبيه- «وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا- الخ» دال است بر آنكه كسانى كه افترا و مجعولات كاذبه را نسبت به حضرت ذو الجلال مى‌دهند، رشحه‌اى از كفر در قلب آنها رسوخ يافته و مرتكب كبيره‌اى شده‌اند. در كافى- قال عليه السّلام:
الكذب على اللّه و على رسوله من الكبائر. و قال: انّ الكذّاب يهلك بالبيّنات و يهلك اتباعه بالشّبهات‌ «1» فرمود حضرت صادق عليه السّلام: دروغ بر خدا و رسول از كبائر است، و فرمود: دروغگو هلاك شود به بينات و هلاك شوند پيروان او به شبهات.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (103)
ترجمه‌
قرار نداد خدا ناقه گوش دريده و نه واگذاشته و نه پيوسته و نه شتر حمايت كننده ولى آنانكه كافر شدند افترا مى‌بندند بخدا دروغ را و بيشتر آنها تعقل نمى‌كنند.
تفسير
بحيره گفته‌اند ناقه است كه گوش آنرا ميدريدند براى آنكه پنج شكم زائيده بود و شكم پنجمى او نر بوده و انتفاع از آنرا جائز نميدانستند و در معانى فرموده روايت شده است كه اين كار را براى آن مى‌كردند كه آن ناقه شكم پنجم مادرش بوده و گوشت و شير آنرا تا زنده بود بر زنان حرام مى‌دانستند و از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه سائبه ناقه را مى‌گفتند كه ده شكم زائيده بود و سوارى و گوشت آنرا حرام مى‌دانستند و وصيله ناقه را مى‌گفتند كه در يك شكم دو بچه زائيده كه كشتن و خوردن گوشت آنرا حرام مى‌دانستند و حامى شترى را مى‌گفتند كه براى كشيدن روى ماده مهيّا مى‌كردند و با او هم معامله حرمت مينمودند و تفاسير ديگرى هم براى اينها نقل نموده كه اجمالش آنستكه اينها القاب انعامى هستند كه انتفاعات آنها را تماما يا بعضا حرام مى‌دانستند و ميگفتند اين گوش دريده است و اين واگذاشته است بحال خود و اين واصل است بحدّش و اين حمايت كننده است از ظهرش و امثال اين مزخرفات معموله در زمان جاهليت و اسلام تمام اينها را ابطال فرمود چنانچه در اين آيه تصريح شده است كه اينها افتراى دروغ بخدا بستن است و ناشى از جهالت و عدم تعقل است كه اين امور اسباب احترام حيوان نميشود و احترام حيوان صرف نمودن آن است در آنچه خداوند براى آن خلق فرموده است آنحيوانرا و بيشتر كفار مقلد پيشينيان و رؤساء خودشانند كه آنها براى حبّ رياست اين قبيل بدعت‌ها را در دين مى‌گذارند و در مجمع از پيغمبر (ص) روايت نموده كه عمرو بن يحيى بن قمعة بن جندب پادشاه مكه بود و او اول كسى بود كه دين اسمعيل (ع) را تغيير داد و مردم را به بت‌پرستى وادار كرد و اين چهار اسم مذكور در آيه و احكام آنها را وضع نمود و من او را
----
جلد 2 صفحه 281
در جهنم ديدم كه اهل آتش از بوى او متأذى بودند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما جَعَل‌َ اللّه‌ُ مِن‌ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حام‌ٍ وَ لكِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ وَ أَكثَرُهُم‌ لا يَعقِلُون‌َ (103)
خداوند قرار نداده‌ حكيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ بحيره‌ و سائبه‌ و وصيله‌ و حام‌ و لكن‌ كساني‌ ‌که‌ كافر هستند افتراء و دروغ‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ مي‌بندند و اكثر ‌آنها‌ عقل‌ ندارند و تعقل‌ نميكنند آنچه‌ استفاده‌ ميشود ‌از‌ خارج‌ اينكه‌ كفار زمان‌ جاهليت‌ احكام‌ خاصي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ چهار صنف‌ ‌از‌ حيوانات‌ جعل‌ كرده‌ بودند و نسبت‌ بجعل‌ الهي‌ ميدادند خداوند سلب‌ ‌اينکه‌ نسبت‌ ‌را‌ ميفرمايد ‌که‌ حكم‌ خاصي‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ جعل‌ نشده‌ و افتراء و كذب‌ محض‌ ‌است‌ و ‌در‌ موضوع‌ ‌اينکه‌ چهار صنف‌ حيوان‌ اختلاف‌ شديدي‌ ‌است‌ ‌بين‌ مفسرين‌ و ‌در‌
جلد 6 - صفحه 483
اخبار ‌غير‌ معتبره‌ و ‌در‌ كتب‌ لغت‌ بعضي‌ گفتند بحيره‌ شتري‌ ‌است‌ ‌که‌ چند شكم‌ زائيده‌ ‌تا‌ پنج‌ شكم‌ گوش‌ ‌او‌ ‌را‌ شق‌ ميكردند ‌اگر‌ شكم‌ پنجم‌ نر بوده‌ ‌بر‌ زنها حرام‌ بوده‌ شير و گوشت‌ ‌او‌ و ‌اگر‌ ماده‌ بوده‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ حلال‌.
و سائبه‌ شتري‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ نذر ميكرد ‌که‌ ‌اگر‌ شكار پيدا كردم‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ سفر سالم‌ آمدم‌ شترم‌ ‌را‌ آزاد ميكنم‌ و ديگر ‌اينکه‌ شتر حرام‌ ميشد و كسي‌ ‌هم‌ حق‌ ممانعت‌ ‌از‌ آب‌ و گياه‌ ‌او‌ ‌را‌ نداشته‌.
و وصيله‌ شتري‌ ‌بود‌ ‌که‌ دو بچه‌ ميآورد ‌در‌ يك‌ حمل‌ نر و ماده‌.
و حام‌ گوسفند ‌ يا ‌ شتري‌ ‌که‌ ده‌ شكم‌ بزايد ديگر انتفاع‌ بآن‌ نميبردند و اقوال‌ ديگري‌ ‌هم‌ گفتند لكن‌ چون‌ ‌ما مدرك‌ معتبري‌ ‌در‌ دست‌ نداريم‌ و تمام‌ ‌اينکه‌ اقوال‌ ‌را‌ ‌هم‌ تفسير برأي‌ ميدانيم‌ و ‌از‌ ‌آن‌ طرف‌ ‌هم‌ محل‌ ابتلاء فعلي‌ نيست‌ ‌براي‌ مسلمين‌ و خلاصه‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ چهار قسم‌ مثل‌ باقي‌ اقسام‌ حلال‌ ‌است‌ انتفاع‌ بآنها و آنچه‌ ‌در‌ جاهليت‌ معمول‌ بوده‌ و نسبت‌ بخدا ميدادند افتراء محض‌ و كذب‌ صريح‌ ‌است‌ و اينها ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ عمد و عناد بدعت‌ ميگذاردند ‌که‌ ‌در‌ اقليت‌ بودند ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ جهل‌ و كم‌ عقلي‌ و ناداني‌ ‌که‌ ‌در‌ اكثريت‌ بودند و اللّه‌ العالم‌ ‌بما‌ ‌قال‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۱: خط ۲۵۸:
[[رده:عوامل افترا]][[رده:امکانات دنیوى]][[رده:آثار ایمان]][[رده:ایمان به خدا]][[رده:متعلق ایمان]][[رده:احکام بحیره]][[رده:حرمت بدعت]][[رده:موانع بدعت]][[رده:آثار تعقل]][[رده:اقلیت علماى جاهلیت]][[رده:بدعتگذاران در جاهلیت]][[رده:جامعه جاهلیت]][[رده:عوامل بدعت در جاهلیت]][[رده:کافران جاهلیت]][[رده:آثار جهل]][[رده:احکام حامى]][[رده:افترا به خدا احکام خدا]][[رده:مبارزه با خرافات]][[رده:موانع خرافات]][[رده:بدعت در دین]][[رده:حرام]][[رده:احکام سائبه]][[رده:احکام شتر]][[رده:ناپسند]][[رده:افتراهاى کافران]][[رده:کافران صدر اسلام]][[رده:نشانه هاى کفر]][[رده:احکام گوسفند]][[رده:محرمات]][[رده:احکام وصیله]]
[[رده:عوامل افترا]][[رده:امکانات دنیوى]][[رده:آثار ایمان]][[رده:ایمان به خدا]][[رده:متعلق ایمان]][[رده:احکام بحیره]][[رده:حرمت بدعت]][[رده:موانع بدعت]][[رده:آثار تعقل]][[رده:اقلیت علماى جاهلیت]][[رده:بدعتگذاران در جاهلیت]][[رده:جامعه جاهلیت]][[رده:عوامل بدعت در جاهلیت]][[رده:کافران جاهلیت]][[رده:آثار جهل]][[رده:احکام حامى]][[رده:افترا به خدا احکام خدا]][[رده:مبارزه با خرافات]][[رده:موانع خرافات]][[رده:بدعت در دین]][[رده:حرام]][[رده:احکام سائبه]][[رده:احکام شتر]][[رده:ناپسند]][[رده:افتراهاى کافران]][[رده:کافران صدر اسلام]][[رده:نشانه هاى کفر]][[رده:احکام گوسفند]][[رده:محرمات]][[رده:احکام وصیله]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المائدة ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المائدة ]]
{{#seo:
|title=آیه 103 سوره مائده
|title_mode=replace
|keywords=آیه 103 سوره مائده,مائده 103,مَا جَعَلَ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ بَحِيرَةٍ وَ لاَ سَائِبَةٍ وَ لاَ وَصِيلَةٍ وَ لاَ حَامٍ‌ وَ لٰکِنَ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا يَفْتَرُونَ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ الْکَذِبَ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ لاَ يَعْقِلُونَ‌,عوامل افترا,امکانات دنیوى,آثار ایمان,ایمان به خدا,متعلق ایمان,احکام بحیره,حرمت بدعت,موانع بدعت,آثار تعقل,اقلیت علماى جاهلیت,بدعتگذاران در جاهلیت,جامعه جاهلیت,عوامل بدعت در جاهلیت,کافران جاهلیت,آثار جهل,احکام حامى,افترا به خدا احکام خدا,مبارزه با خرافات,موانع خرافات,بدعت در دین,حرام,احکام سائبه,احکام شتر,ناپسند,افتراهاى کافران,کافران صدر اسلام,نشانه هاى کفر,احکام گوسفند,محرمات,احکام وصیله,آیات قرآن سوره المائدة
|description=مَا جَعَلَ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ بَحِيرَةٍ وَ لاَ سَائِبَةٍ وَ لاَ وَصِيلَةٍ وَ لاَ حَامٍ‌ وَ لٰکِنَ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا يَفْتَرُونَ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ الْکَذِبَ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ لاَ يَعْقِلُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}
کاربر ناشناس