المائدة ١٠٣: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=قرار نداده است خدا «بحیره» و نه «سائبه» و نه «وصیله» و نه «حامی» لیکن آنان که کفر ورزیدند میبندند بر خدا دروغ را و بیشتر ایشان بخرد درنمییابند | |-|معزی=قرار نداده است خدا «بحیره» و نه «سائبه» و نه «وصیله» و نه «حامی» لیکن آنان که کفر ورزیدند میبندند بر خدا دروغ را و بیشتر ایشان بخرد درنمییابند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::103|١٠٣]] | قبلی = المائدة ١٠٢ | بعدی = المائدة ١٠٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«بَحِیرَةٍ»: در لغت به معنی گوش شکافته، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که پنج شکم میزائید و پنجمین آنها نرینه بود. در این صورت گوشش را میشکافتند و بارکردن و سوارشدن و خوردن گوشت آن را حرام میدانستند و از هیچ گونه چراگاه و آبی آن را باز نمیداشتند. «سَآئِبَةٍ»: در لغت به معنی رها، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که صاحبش نذر میکرد که اگر به سلامت از سفر برگردد، آن را رها کند. چنین شتری مانند بَحِیرَة برای وفای به نذر معاف و آزاد میشد. «وَصِیلَةٍ»: در لغت به معنی واصله یعنی رسیده و پیوسته، و در اصطلاح به برّه مادینهای گفته میشد که به صورت دوقلو همراه نرینهای متولّد میگردید و به خادمان بتان داده میشد. «حَامٍ»: در لغت به معنی حامی و حافظ، و در اصطلاح به شتر نری گفته میشد که از نژاد آن ده نسل متولّد میگردید و در این صورت همچون بَحِیرَة و سَآئِبَة آزادانه میچرید و از باربری و سواری و خوردن معاف میشد. البتّه درباره بَحیرة و سائبة و وصیلة و حامی سخنان دیگری گفتهاند که همه و همه بیانگر فرهنگ منحطّ جاهلیّت پیش از اسلام است. | «بَحِیرَةٍ»: در لغت به معنی گوش شکافته، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که پنج شکم میزائید و پنجمین آنها نرینه بود. در این صورت گوشش را میشکافتند و بارکردن و سوارشدن و خوردن گوشت آن را حرام میدانستند و از هیچ گونه چراگاه و آبی آن را باز نمیداشتند. «سَآئِبَةٍ»: در لغت به معنی رها، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که صاحبش نذر میکرد که اگر به سلامت از سفر برگردد، آن را رها کند. چنین شتری مانند بَحِیرَة برای وفای به نذر معاف و آزاد میشد. «وَصِیلَةٍ»: در لغت به معنی واصله یعنی رسیده و پیوسته، و در اصطلاح به برّه مادینهای گفته میشد که به صورت دوقلو همراه نرینهای متولّد میگردید و به خادمان بتان داده میشد. «حَامٍ»: در لغت به معنی حامی و حافظ، و در اصطلاح به شتر نری گفته میشد که از نژاد آن ده نسل متولّد میگردید و در این صورت همچون بَحِیرَة و سَآئِبَة آزادانه میچرید و از باربری و سواری و خوردن معاف میشد. البتّه درباره بَحیرة و سائبة و وصیلة و حامی سخنان دیگری گفتهاند که همه و همه بیانگر فرهنگ منحطّ جاهلیّت پیش از اسلام است. |