القصص ٤٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

تو در کنار طور نبودی زمانی که ما ندا دادیم؛ ولی این رحمتی از سوی پروردگارت بود (که این اخبار را در اختیار تو نهاد) تا بوسیله آن قومی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده‌ای برای آنان نیامده است؛ شاید متذکّر شوند!

|و آن دم كه [موسى را] ندا داديم، تو در كنار طور نبودى، ولى [اين آيات‌] رحمتى از پروردگار تو است، تا قومى را كه هيچ انذار كننده‌اى پيش از تو برايشان نيامده است بيم دهى، باشد كه آنها پند گيرند
و آندم كه [موسى را] ندا درداديم، تو در جانب طور نبودى، ولى [اين اطّلاع تو] رحمتى است از پروردگار تو، تا قومى را كه هيچ هشداردهنده‌اى پيش از تو برايشان نيامده است بيم دهى، باشد كه آنان پندپذيرند.
و تو وقتی که ما (به موسی) ندا کردیم در جانب کوه طور نبودی و لیکن (وحی قصص موسی و سایر رسل به مقتضیات) لطف پروردگار توست (به تو) تا قومی را که بر آنان پیمبر منذری پیش از تو نیامده (و کتاب آسمانی به دست ندارند از خدا) بترسانی، باشد که متذکر شوند (و راه هدایت پیش گیرند).
و زمانی که ما موسی را ندا دادیم، تو در ناحیه طور نبودی ولی به سبب رحمتی از پروردگارت [سرگذشت موسی را به تو وحی کردیم] تا به مردمی که پیش از تو [تا زمان عیسی] بیم دهنده ای برای آنان نیامده بود، بیم دهی تا متذکّر و هوشیار شوند.
تو در كنار طور نبودى آنگاه كه موسى را ندا در داديم. ولى اين رحمتى است از جانب پروردگارت تا مردمى را كه پيش از تو بيم‌دهنده‌اى نداشتند، بيم دهى. باشد كه پندپذير شوند.
و تو در جانب [غربی کوه‌] طور نبودی آنگاه که ندا در دادیم، ولی این [وحی‌] رحمتی از سوی پروردگار توست که قومی را که پیش از تو هشداردهنده‌ای به سویشان نیامده است، هشدار دهی باشد که پند بگیرند
و تو در كنار طور نبودى آنگاه كه [موسى را] ندا داديم ولى [اين پيامبرى‌] بخشايشى است از پروردگار تو تا مردمى را كه پيش از تو بيم‌دهنده‌اى بديشان نيامده بترسانى شايد ياد آرند و پند گيرند.
تو در کنار کوه طور نبودی بدان گاه که ما (موسی را برای برگزیدن او به عنوان پیغمبر) ندا در دادیم (تا فرمانهای صادره‌ی الهی را بشنوی و هم اینک برای دیگران روایت نمائی). ولی (ما این اخبار را به تو می‌رسانیم) به خاطر مرحمتی که پروردگارت نسبت به تو دارد، تا قومی را (با آنها) بیم دهی که پیش از تو بیم دهنده‌ای (از پیغمبران خدا) به سوی ایشان نیامده است، شاید مایه‌ی عبرت و بیداری آنان گردد.
و چون (موسی را) ندا در دادیم، تو[:محمد] درکنارِ طور نبودی. ولی (با) رحمتی از پروردگارت (قرآن را بر تو وحی کردیم) تا قومی را - که هیچ هشداردهنده‌ای پیش از تو برایشان نیامده است - هشدار دهی. شاید آنان به‌خوبی به خود آیند.
و نبودی تو در کنار طور هنگامی که فراخواندیم و لیکن رحمتی از پروردگارت تا بترسانی گروهی را که نیامدستشان بیم‌دهنده‌ای پیش از تو شاید یادآور شوند


القصص ٤٥ آیه ٤٦ القصص ٤٧
سوره : سوره القصص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَحْمَةً»: مفعول له یا خبر (کانَ) محذوف است. «مَآ أَتَاهُمْ مِن نَّذِیرٍ»: تا حال پیغمبری برای ایشان نیامده است (نگا: سجده / . مراد نیامدن پیغمبری به سرزمین عربستان بدین زودیها است؛ نه از آغاز جهان تا روزگار خاتم پیغمبران (نگا: تفسیر قاسمی، تفسیر آلوسی). چرا که به فرموده قرآن هیچ ملّتی بدون پیغمبر نبوده است (نگا: فاطر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مکالمه خداوند با موسى(ع) در وادى طور (و ما کنت بجانب الطور إذ نادینا)

۲ - اطلاعات دقیق پیامبر(ص) از جریان بعثت موسى(ع) و سخن گفتن خداوند با وى در طور - با این که خود در آن جا حضور نداشت - گواهى است روشن بر رسالت الهى آن حضرت. (و ما کنت بجانب الطور إذ نادینا)

۳ - بعثت پیامبر(ص) و نزول قرآن بر آن حضرت، جلوه رحمت و مقتضاى ربوبیت خداوند بر خلق (و لکن رحمة من ربّک)

۴ - پیامبر(ص)، برخوردار از لطف و رحمت ویژه خداوند (و لکن رحمة من ربّک) نکره آمدن «رحمة» نشانگر ویژه بودن آن است.

۵ - انذار مردم از هدف هاى اساسى بعثت پیامبر(ص) (لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک)

۶ - انذار مردم، وظیفه اساسى پیامبران (ما أتیهم من نذیر من قبلک)

۷ - انذار خلق از سوى پیامبران، جلوه رحمت خدا بر آنان (و لکن رحمة من ربّک لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک)

۸ - رسول خدا(ص)، نخستین پیامبر مبعوث شده در سرزمین مکه (لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک) مراد از «قوماً» مردم سرزمین مکه است و «ما» در «ما أتاهم» نافیه مى باشد; یعنى، مردمى که پیش از تو براى آنان هشدار دهنده اى مبعوث نشده است.

۹ - بى بهره بودن مردم سرزمین مکه از تعلیمات آسمانى، عامل عقب ماندگى آنان و فراگیر شدن غفلت و بى خبرى در میان آنها (لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک لعلّهم یتذکّرون)

۱۰ - انذار و بیم دهى، زمینه ساز زدایش غفلت ها و بیدار شدن مردم (لتنذر قومًا ... لعلّهم یتذکّرون)

۱۱ - قرآن، کتابى انذارگر و بیم دهنده (لتنذر قومًا) روشن است که پیامبر(ص) با تلاوت وحى الهى (قرآن) به انذار مردم مى پرداخت. بنابراین «لتنذر قوماً» به تقدیر «بالقرآن» مى باشد.

۱۲ - انس با قرآن و تعلیمات آسمانى آن، مایه بیدارى و دور ماندن از غفلت و بى خبرى (لتنذر قومًا ... لعلّهم یتذکّرون)

موضوعات مرتبط

  • انبیا: انذارهاى انبیا ۶، ۷; تاریخ انبیا ۸; رسالت انبیا ۶
  • انذار: آثار انذار ۱۰
  • تنبه: عوامل تنبه ۱۲
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; گفتگوى خدا با محمد(ص) ۲; گفتگوى خدا با موسى(ع) ۱; نشانه هاى رحمت خدا ۳، ۷
  • دین: محرومیت از دین ۹
  • رحمت خاص: مشمولان رحمت خاص ۴
  • سرزمینها: اولین نبى سرزمین مکه ۸
  • غفلت: موانع غفلت ۱۰
  • قرآن: آثار انس با قرآن ۱۲; انذارهاى قرآن ۱۱; رحمت قرآن ۳; ویژگیهاى قرآن ۱۱; هدایتگرى قرآن ۱۲
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۴
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۵; دلایل نبوت محمد(ص) ۲; رحمت محمد(ص) ۳; فضایل محمد(ص) ۴، ۸; فلسفه بعثت محمد(ص) ۵; محمد(ص) و بعثت موسى(ع) ۲
  • مکه: تاریخ مکه ۹; عوامل عقب ماندگى اهل مکه ۹; عوامل غفلت اهل مکه ۹; محرومیت اهل مکه ۹
  • موسى(ع): موسى(ع) در کوه طور ۱

منابع