الدخان ٣٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۲۳ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مِنَ‌ الْآيَاتِ‌ مَا فِيهِ‌ بَلاَءٌ مُبِينٌ‌

ترجمه

و آیاتی (از قدرت خویش) را به آنها دادیم که آزمایش آشکاری در آن بود (ولی آنان کفران کردند و مجازات شدند)!

|و آنها را از آيات و معجزات چيزى عطا كرديم كه در آن امتحانى آشكار بود
و از نشانه‌ها [ى الهى‌] آنچه را كه در آن آزمايشى آشكار بود، بديشان داديم.
و آیات و معجزاتی (از رحمت و غضب) بر آنها به دست موسی آوردیم که در آن کاملا و آشکارا آزمایش شوند.
و به آنان از آیات و معجزات آنچه را که در آن آزمایشی آشکار بود، عطا کردیم.
و آياتى به آنها عطا كرديم كه در آن امتحانى آشكار بود.
و به ایشان از پدیده‌های شگرف خویش، آنچه در آن آزمون آشکاری بود بخشیدیم‌
و ايشان را از نشانه‌ها آنچه در آن آزمايشى هويدا بود، بداديم.
ما معجزاتی را توسّط موسی بدیشان ارائه نمودیم که در آنها آزمایش آشکاری بود (برای ایشان، تا به محکّ زده شوند و روشن گردد چه کسانی عابد و شاکر، و چه افرادی کافر و فاجر خواهند شد).
و از نشانه‌ها(ی ربّانی) آنچه را که در آن آزمایشی آتشین (و) آشکارگر بود، بدیشان دادیم.
و دادیمشان از آیتها آنچه را در آن است آزمایشی آشکار

And We gave them many signs, in which was an obvious test.
ترتیل:
ترجمه:
الدخان ٣٢ آیه ٣٣ الدخان ٣٤
سوره : سوره الدخان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الآیَاتِ»: معجزات. دلائل. «بَلآءٌ»: آزمایش.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ «33»

و از نشانه‌هاى قدرت خود، آنچه را كه در آن آزمايش آشكار بود به آنان داديم. (اما چه سود)

جلد 8 - صفحه 500

نکته ها

با توجّه به اينكه خداوند در آيه‌اى ديگر، بهترين امّت‌ها را مسلمانان معرّفى كرده است، «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ» «1» بنابراين مراد از برترى داشتن يهوديان بر جهانيان در اين آيات، برترى بر مردم زمان خودشان است كه به خاطر پيروى از كتاب خدا به آن دست يافتند با برترى در بعضى از ويژگى‌ها مانند شكافته شدن دريا و نزول مَنّ و سَلوى و ....

پیام ها

1- تحوّلات تاريخى همه در دست خداوند است. «وَ لَقَدْ نَجَّيْنا»

2- خداوند با يادآورى نجات‌بخشى مؤمنان گذشته، پيامبر و مسلمانان را دلدارى مى‌دهد. «نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ»

3- زندگى تحت حكومت طاغوت، عذابى است خوار كننده. «نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ مِنْ فِرْعَوْنَ»

4- رمز هلاكت انسان‌ها، خلق و خو و عملكرد آنان است. «كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ»

5- برنامه‌هاى خداوند بر اساس علم است. «اخْتَرْناهُمْ عَلى‌ عِلْمٍ»

6- داده‌هاى الهى، وسيله‌ى آزمايشند. آتَيْناهُمْ‌ ... ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ (33)

وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ‌: و عطا فرموديم ايشان را از نشانه‌هاى قدرت خود، ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ‌: آنچه در آن نعمتى آشكارا بود مانند شكافتن دريا و سايبانى ابر، و انزال من و سلوى، و رهائى از فرعون.

نكته: تسميه نعمت به بلا، جهت آزمايش بندگان است به شكران و كفران آن و حق شناسى و ناسپاسى ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ (30) مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ (31) وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى‌ عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِينَ (32) وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ (33) إِنَّ هؤُلاءِ لَيَقُولُونَ (34)

إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ (35) فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (36) أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ (37) وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ (38) ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (39)

إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ (40)


جلد 4 صفحه 626

ترجمه‌

و بتحقيق نجات داديم بنى اسرائيل را از عذاب خوار كننده‌

از فرعون همانا او بود برترى جوينده‌اى از متجاوزان‌

و بتحقيق برگزيديم آنان را از روى دانش بر جهانيان‌

و داديمشان از نشانه‌هاى قدرت خود چيزيرا كه در آن نعمتى بود آشكار

همانا اينها هر آينه ميگويند

نيست آن مگر مردن اوّل بارمان و نيستيم ما برانگيخته شدگان‌

پس بياوريد پدران ما را اگر هستيد راستگويان‌

آيا اينها بهترند يا قوم تبّع و آنانكه بودند پيش از آنها هلاك كرديمشان همانا آنها بودند گناهكاران‌

و نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است در حالى كه باشيم بازى‌كنان‌

نيافريديم آن دو را مگر بحق ولى بيشترشان نمى‌دانند

همانا روز جدا شدن حق از باطل موعد آنان است بتمامى.

تفسير

خداوند متعال بنى اسرائيل را كه سالهاى متمادى بعذاب رقيّت و اسارت و قتل و اعمال شافّه از قبل فرعون و اتباعش گرفتار بودند بتوسط حضرت موسى نجات داد چون فرعون مرد متكبّر و متفرعن و سركشى بود كه از حدّ و قدر خود تعدّى و تجاوز نمود يا از برجستگان در زياده‌روى و نخوت و ستمكارى بود و خداوند براى علم و دانشى كه داشت بقابليّت و استحقاق آن طائفه كه همه از نسل حضرت يعقوب پيغمبر بودند اختيار فرمود ايشانرا براى منصب نبوّت بر اهل عالم در آن زمان چنانچه قمّى ره فرموده كه لفظ العالمين عام و معناى آن خاص است و محتمل است مراد اختيار آن طائفه بكثرت انبياء از ايشان باشد چون بسيارى از انبياء از اين طائفه بودند و عطا فرمود بآنها از آيات قدرت و رحمت از قبيل شكافتن دريا و سايه افكندن ابر و نازل نمودن منّ و سلوى و ساير تفضّلات الهى بر آنها كه در سوره بقره گذشت آنچه را كه نعمت آشكار يا موجب امتحان و اختيار آنها بود و از اينجا باز خداوند روى سخن را معطوف بمشركين مكّه فرموده كه منكر معاد بودند و ميگفتند نيست عاقبت امر و نهايت آن مگر مرگ كه پايان زندگى دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد بيايند از اوضاع آن عالم بما خبر دهند تا ما


جلد 4 صفحه 627

تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت حجّت بر آنها تمام بود و بعد از اتمام حجّت از خداوند بر خلق اوضاع عالم را كه تمام اجزاء آن بر وفق حكمت منظّم شده است نميتوان بتقاضاى بيجاى اهل تعصّب و عناد و لجاج تغيير داد خداوند از جواب آنها صرف نظر نموده و بتهديد پرداخته است كه آيا آنها برتر و بيشتر و قوى‌ترند يا قوم تبّع كه از قبيله حمير و از ملوك يمن بوده و تبّع ناميده شد براى كثرت اتباع و انصارش و بعضى گفته‌اند تبّع نامى است كه سلاطين يمن پى در پى بآن خوانده ميشدند مانند عزيز مصر و خاقان ترك و قيصر روم كه بسلاطين آنها گفته ميشود در هر حال پادشاه مقتدرى بوده كه جهانگيرى كرده و خودش مؤمن بوده و قومش كافر و لذا خداوند تصريح بقومش فرموده نه خودش و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه سبّ ننمائيد تبّع را همانا او اسلام آورده بود و از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود تبّع به اوس و خزرج كه دو قبيله انصار بودند گفت در يثرب باشيد تا پيغمبر آخر الزّمان بيايد و اگر من ادراك كنم او را خدمتش را اختيار و با او خروج مينمايم خداوند ميفرمايد ما آن قوم و اقوام سابقه آنها را مانند عاد و ثمود و قوم لوط هلاك و معذّب نموديم شما كه در مقابل آنها چيزى نيستيد چون آنان هم مانند شما مشرك و بدكار بودند شما را هم بجزاى كردارتان خواهيم رسانيد و اخيرا استدلال فرموده بر معاد كه ما آسمانها و زمين و اهل آن دو را بيهوده و ببازيچه خلق ننموديم كه جمعى بيايند و چندى بخورند و بپوشند و با آلام و اسقام دنيا با تمام قوا بكوشند و عاقبت شربت ناگوار مرگ و هجران را بنوشند و بروند بلكه بغرض صحيح عقلى خلق نموديم كه مردم بيايند و بكمال لايق خودشان برسند و مستحق نعيم ابدى يا عذاب دائمى گردند و رحمت و غضب خداوند آشكار گردد و هر كس بجزاى عملش از خير و شرّ برسد ولى بيشتر مردم اين معانى را نميدانند و روز قيامت كه روز فصل خصومت بين تمام خلق بحكم حقّ و جدا شدن حقّ از باطل است وقت و موعد حضورشان بتمامى در محضر الهى و دادستانى او است.


جلد 4 صفحه 628

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ آتَيناهُم‌ مِن‌َ الآيات‌ِ ما فِيه‌ِ بَلؤُا مُبِين‌ٌ (33)

و داديم‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ ‌از‌ آيات‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ بلاء آشكارا ‌بود‌.

وَ آتَيناهُم‌ مِن‌َ الآيات‌ِ آيات‌ معجزات‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌در‌ حق‌ موسي‌ و باو عنايت‌ ‌شده‌ ‌بود‌ و اينها بسيار ‌است‌ ‌از‌ ابتداء نطفه موسي‌ زير تخت‌ فرعون‌ و اخفاء حمل‌ مادر موسي‌ و القاء ‌او‌ ‌در‌ بحر ‌تا‌ ‌در‌ دامن‌ فرعون‌ بزرگ‌ شد، و ‌پس‌ ‌از‌ بعثت‌ ‌او‌ معجزه عصا و يد و بيضاء و بلع‌ سحر سحره فرعون‌، و انفلاق‌ بحر و ضرب‌ عصا دوازده‌ چشمه‌ آب‌ ‌از‌ سنگ‌ خارج‌ شدن‌، و نزول‌ من‌ّ و سلوي‌، و زنده‌ شدن‌ هفتاد نفر ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ بصاعقه‌ هلاك‌ شدند، و زنده‌ شدن‌ ‌آن‌ جوان‌ مقتول‌ ‌در‌ ذبح‌ بقره‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ بيان‌ ميفرمايد و گرفتاري‌ فرعونيان‌ بطوفان‌ و جراد و قمّل‌ و ضفادع‌ و دم‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ بتنهايي‌ دليل‌ ‌بر‌ حقّانيّت‌ موسي‌ و رسالت‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌هر‌ كدام‌ ‌در‌ محل‌ّ خودش‌ بيان‌ ‌شده‌.

ما فِيه‌ِ بَلؤُا مُبِين‌ٌ بلاء امتحان‌ ‌است‌ ‌که‌ مؤمن‌ و كافر حق‌ و باطل‌ ‌از‌ يكديگر جدا شوند، و امتحانات‌ الهي‌ بسيار ‌است‌ چه‌ راجع‌ بتكوينيات‌ ‌از‌ غني‌ و فقر، صحت‌ و مرض‌، نعمت‌ و نقمت‌، عزّت‌ و ذلت‌، سعه‌ و ضيق‌ و ‌غير‌ اينها، و چه‌ راجع‌ بتشريعيّات‌ ‌از‌ ارسال‌ رسل‌ و انزال‌ كتب‌ و جعل‌ احكام‌ و ‌غير‌ اينها. ‌تا‌ اينجا قضاياي‌ بني‌ اسرائيل‌ و موسي‌ و فرعونيان‌ خاتمه‌ پيدا كرد ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- در این آیه به بعضی از مواهب دیگر که خدا به آنها داده بود اشاره کرده، می‌فرماید: «ما آیات و نشانه‌هایی از عظمت و قدرت خویش به آنان دادیم که در آن آزمایش آشکاری بود» (وَ آتَیْناهُمْ مِنَ الْآیاتِ ما فِیهِ بَلؤُا مُبِینٌ).

و این اخطاری است به همه امتها و ملتها در مورد پیروزیها و مواهبی که از لطف الهی به دست می‌آورند، که دام امتحان در این هنگام سخت است.

ج4، ص398

نکات آیه

۱- ارائه آیات و معجزات از سوى خداوند به بنى اسرائیل، دربردارنده آزمونى آشکار و انکارناپذیر براى ایشان (و ءاتینهم من الأیت ما فیه بلؤا مبین)

۲- انتخاب بنى اسرائیل از میان ملت هاى عصر خویش، براى دریافت آیات الهى و زمینه آزمون بود. (و لقد اخترنهم ...و ءاتینهم من الأیت) از ارتباط «و آتیناهم» با «اخترناهم»، مى توان استفاده کرد که «آتیناهم» تفسیر و توضیح و تبیین «اخترناهم» است; یعنى، این اختیار و انتخاب، ریشه نژادى و نسلى ندارد; بلکه فلسفه فرهنگى و علمى دارد.

۳- گزینش بنى اسرائیل از سوى خداوند، گزینشى براى آزمایش (و لقد اخترنهم ...و ءاتینهم ... ما فیه بلؤا) «و آتیناهم» تفسیر و تبیین حقیقت «اخترناهم» است; یعنى، گزینش بنى اسرائیل همین بود که خداوند، آنان را از نظر شرایط فکرى و اجتماعى مستحق آزمایش دانست و زمینه آن را براى آنان فراهم ساخت.

۴- ملت هاى محروم و رنج دیده، داراى زمینه حق پذیرى و گرایش به دین (و لقد اخترنهم ... و ءاتینهم) با توجه به سیاق آیات پیشین - که فرعونیان را به دلیل رفاه مندى و اسرافگرى، حق ناپذیر و محکوم به هلاکت معرفى کرده است - مى توان علت و انتخاب بنى اسرائیل را براى دریافت آیات و معجزات، محرومیت آنان از رفاه مندى و آمادگى آنان براى حق پذیرى دانست. البته این هم آغاز یک آزمون است; نه امضاى صلاحیت مطلق و بى استثناى آنان.

۵- آزمون هاى الهى در مورد بنى اسرائیل، روشن و خالى از ابهام (بلؤا مبین)

۶- آیات و معجزات الهى براى بنى اسرائیل، داراى اهداف گوناگون از جمله امتحان آنان * (و ءاتینهم من الأیت ما فیه بلؤا مبین) تعبیر «فیه بلاء»، این احتمال را مطرح مى سازد که هر آیه اى صرفاً بُعد آزمایشى نداشته است.

۷- بیان هلاکت فرعونیان و نجات بنى اسرائیل از سوى خداوند، پیامدار تهدید براى مشرکان و نویدى براى پیامبر(ص) و مؤمنان (و لقد نجّینا بنى إسرءیل ... بلؤا مبین) با توجه به این که آیات گذشته، در زمینه رویارویى مشرکان و مؤمنان بود; طرح سرگذشت فرعونیان و بنى اسرائیل، پیامدار مطلب یاد شده است.

۸- رهایى از ستم و دستیابى امت ها به پیروزى، مقدمه آزمون آنان از سوى خداوند (و لقد نجّینا بنى إسرءیل ... ما فیه بلؤا مبین) از ترتب آزمایش بر آزادى بنى اسرائیل، مطلب بالا استفاده مى شود.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: اهمیت آیات خدا ۲
  • امتحان: ابزار امتحان ۱; امتحان با آیات خدا ۱; امتحان با معجزه ۱
  • امتها: آثار پیروزى امتها ۸; زمینه امتحان امتها ۸
  • بنى اسرائیل: ارائه آیات خدا بر بنى اسرائیل ۶; امتحان بنى اسرائیل ۱، ۳، ۵، ۶; تاریخ بنى اسرائیل ۷; فلسفه برگزیدگى بنى اسرائیل ۲، ۳; مسؤولیت بنى اسرائیل ۲; نجات بنى اسرائیل ۷
  • خدا: افعال خدا ۱; وضوح امتحانهاى خدا ۵
  • ظلم: آثار نجات از ظلم ۸
  • فرعونیان: هلاکت فرعونیان ۷
  • قرآن: فلسفه قصص قرآن ۷
  • گرایشها: زمینه گرایش به دین ۴
  • مؤمنان: بشارت به مؤمنان ۷
  • محرومان: حق پذیرى محرومان ۴
  • محمد(ص): بشارت به محمد(ص) ۷
  • مشرکان: تهدید مشرکان ۷
  • معجزه: فلسفه معجزه ۶

منابع