البقرة ٩٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ولی آنها در مقابل بهای بدی، خود را فروختند؛ که به ناروا، به آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خویش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، آیات خود را نازل می‌کند؟! از این رو به خشمی بعد از خشمی (از سوی خدا) گرفتار شدند. و برای کافران مجازاتی خوارکننده است.

چه بد معامله‌اى است كه خود را به بهاى كافر شدن به آيات الهى فروختند، از روى حسد به اين كه خدا از فضل خويش به هر كس از بندگانش كه بخواهد [وحى‌] نازل مى‌كند. از اين رو به خشمى بر خشم ديگر گرفتار آمدند، و براى كافران عذابى خفّت بار است
وه كه به چه بد بهايى خود را فروختند كه به آنچه خدا نازل كرده بود از سر رشك انكار آوردند، كه چرا خداوند از فضل خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد [آياتى‌] فرو مى‌فرستد. پس به خشمى بر خشم ديگر گرفتار آمدند. و براى كافران عذابى خفت‌آور است.
بد معامله‌ای با خود کردند که به نعمت قرآن که خداوند بر آنها نازل کرد کافر شدند از روی حسد و ستمگری که چرا خدا فضل خود را مخصوص بعضی از بندگان گرداند (چرا پیامبری از غیر بنی اسرائیل برانگیخته)؟! و به واسطه این حسد باز خشم دیگری از خدای برای خود گرفتند، و برای کافران عذاب خواری مهیّاست.
بد چیزی است آنچه خود را به آن فروختند که کفر ورزیدن از روی حسادت به کتابی است که خدا نازل کرده [معترضانه می گویند:] چرا خدا از فضل و احسانش به هر که از بندگانش بخواهد [کتاب آسمانی] نازل می کند، پس آنان به خشمی بر روی خشمی سزاوار شدند. و برای کافران عذابی خوار کننده است.
با خود، بد معامله‌اى كردند آنگاه كه از حسد به كتاب خدا كافر شدند و از اينكه خدا فضل و كرم خويش را به هر كس از بندگان خود كه بخواهد ارزانى مى‌دارد حسد بردند و قرين خشمى افزون بر خشم ديگر شدند، و كافران را عذابى است خواركننده.
بدا بدانچه به جان خریدند که آنچه خدا فرستاده بود از این رشک که [چرا] خداوند فضل خویش را بر هر کس از بندگانش که بخواهد ارزانی می‌دارد، انکار کردند، پس سزاوار خشم اندر خشم شدند و کافران عذابی خفت‌بار [در پیش‌] دارند
خود را به بد چيزى فروختند كه بدانچه خدا فروفرستاده كافر شوند از روى بدخواهى و ستم بر اينكه خداى از فضل خويش- يعنى كتاب و وحى- بر هر كس از بندگانش- محمد
خویشتن را به بدترین چیزها فروختند (چه از هوای نفس پیروی و به دنبال تعصّبات قبیله‌ای روان شدند) و به ناروا نسبت به آنچه فرستاده بودیم کفر ورزیدند و کفرشان تنها به خاطر دشمنانگی (با دیگران و انتقام از مؤمنان) و ناخوشنودی از این که خداوند (وحی خویشتن را) از روی فضل و مرحمت پروردگاریش بر هر که بخواهد از بندگانش نازل می‌کند بود. لذا خشم خدا یکی پس از دیگری آنان را فرا گرفت (و مستوجب دو خشم شدند: یکی بر اثر کفری که نسبت به محمّد پیغمبر اسلام روا داشتند، و دیگری خشمی که بر اثر کفر و آزاری که درباره‌ی موسی روا می‌داشتند). برای کفّار (همانند ایشان) عذاب خوارکننده و دردناکی است.
بدا (به) آنچه خودِ (آلوده به شهوات)شان را با آن خریدند. همانا به آنچه خدا نازل کرد از سر ستم و تجاوز، کفر می‌ورزند که (چرا) خدا از فضل خویش بر هر کس از بندگانش بخواهد کتابی وحیانی فرو می‌فرستد؛ پس به خشمی (افزون) بر خشمی دیگر بازگشتند. و برای کافران عذابی خوارکننده است.
چه زشت است آنچه بدان فروختند نفوس خود را که کفر ورزند بدانچه فرستاده است خدا به ستمگری که چرا می‌فرستد از فضلش بر هر که از بندگانش که خواهد پس جلب کردند بر خود غضبی را بر غضبی و کافران را است عذابی خوارکننده‌


البقرة ٨٩ آیه ٩٠ البقرة ٩١
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِئْسَمَا»: چه زشت است. «إِشْتَرَوْا»: فروختند. «أَن یَکْفُرُوا»: تأویل به مصدر می‌شود و تقدیر آن (کُفْرُهُمْ) است و مخصوص به ذمّ و محلاًّ مرفوع و مبتدا است، و عبارت پیشین خبر آن، و یا این که خبر مبتدای محذوف (هو) است، و تقدیر آن چنین است: (هُوَ أَن یَّکْفُرُوا). «بَغْیاً»: فساد. در اینجا مراد حسد است. چون حسد از فساد نفس سرچشمه می‌گیرد. مفعولٌ‌له برای (أَن یَّکْفُرُوا) است. «أَن یُّنَزِّلَ اللهُ»: مفعولٌ‌له و محلاًّ منصوب است. تقدیر آن چنین است: لِأن یُّنَزِّلَ اللهُ. یعنی: لإِنزَالِ اللهِ. «بَآءُوا»: برگشتند. «بَآءُوا بِغَضَبٍ عَلی غَضَبٍ»: برگشتند و خشم پیاپی خدا را با خود آوردند. «مُهِینٌ»: خوارکننده.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - یهودیان، به قرآن و کتاب آسمانى خویش (تورات) کفر ورزیدند. (أن یکفروا بما أنزل اللّه) مراد از «ما أنزل اللّه» قرآن است و بعید نیست که علاوه بر آن، تورات نیز منظور باشد. قابل ذکر است که مراد از کافر شدن یهود به تورات، انکار یا تحریف آن بخش از تورات است که ویژگیهاى پیامبر اکرم(ص) را بیان کرده است.

۲ - یهودیان، با کفرشان به قرآن و تورات، خود را به بد بهایى فروختند. (بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه) «اشتراء» به معناى خریدن است و گاهى به معناى فروختن نیز به کار مى رود. در آیه شریفه معناى دوم اراده شده است (اقتباس از مجمع البیان). «ما»ى موصوله در «بئسما» فاعل «بئس» و «أن یکفروا ...» مخصوص به ذم است. بنابراین جمله «بئسما ...»; یعنى، کفرورزى یهودیان به قرآن بهاى بدى بود که خود را بدان فروختند.

۳ - معیار تعیین ارزش و بهاى آدمیان، به مرام و آیینى است که بر مى گزینند. (بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه)

۴ - هر آنچه آدمى در برابر کفر به قرآن و از دست دادن دین الهى به چنگ آورد، پست و ناچیز است. (بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه) برداشت فوق مبتنى بر این است که مخصوص به ذم، مال و منال، ریاستهاى دنیوى و مانند آن باشد که در کلام ذکر نشده تا شامل هر چیزى بشود. بر این مبنا «أن یکفروا ...» بیان معامله و داد و ستد است و معناى جمله «بئسما اشتروا ...» چنین مى شود: یهودیان آنچه از مال و منال دنیا در برابر فروختن خویش به دست آوردند، بهاى پستى بود و این معامله با کفر به قرآن صورت گرفت.

۵ - قرآن، کتابى که خداوند آن را نازل کرده است. (أن یکفروا بما أنزل اللّه ... أن ینزل اللّه)

۶ - الهى بودن قرآن، دلیل ضرورت پرهیز از کفر ورزى به قرآن و پست بودن هر چیزى در مقابل از دست دادن آن، است. (أن یکفروا بما أنزل اللّه) تعبیر کردن از قرآن به «ما» و توصیف آن به «أنزل اللّه» بیانگر علت و دلیل حکمى است که در فراز قبل بیان شد; یعنى، چون قرآن کتابى است نازل شده از جانب خدا، کفر به آن موجب مى شود هر چیزى که در مقابل از دست دادن آن دریافت شود، پست باشد.

۷ - پیامبرى، فضل و بخششى است از جانب خدا براى گزینش شدگان به نبوت (أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده) مراد از «فضله» وحى و در نتیجه پیامبر شدن کسى است که به وى وحى مى شود.

۸ - پیامبر(ص) از بندگان خدا، و بهره مند از فضل و بخشش خاص او (أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده)

۹ - پیامبران، از زمره بندگان خداوند هستند. (من یشاء من عباده)

۱۰ - خداوند، بر اساس مشیّت خویش، پیامبران را به پیامبرى بر مى گزیند و انتخاب مى کند. (أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده)

۱۱ - یهودیان، به خاطر نزول وحى بر پیامبر(ص) و رسالت آن حضرت، بر او حسادت مىورزیدند. (بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده) عبارت «أن ینزل اللّه ...» به تقدیر «لام» بیانگر علت و منشأ حسادت است و حاصل معناى «أن یکفروا ... من عباده» چنین است: یهودیان به خاطر حسادتشان بر پیامبر(ص)، به قرآن کافر شدند و منشأ حسادتشان این بود که خدا محمّد(ص) - که از نژاد عرب بود - به پیامبرى برگزید و به آن حضرت وحى فرستاد.

۱۲ - حسادت یهود به پیامبر (ص) از ریشه هاى کفرورزى آنان به قرآن و تورات (أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده) «بغى» به معناى حسادت و نیز به معناى ظلم و سرکشى است; برداشت فوق ناظر به احتمال اول است. کلمه «بغیاً» مفعولٌ به براى «أن یکفروا» مى باشد.

۱۳ - یهودیان، معترض به خداوند به خاطر گزینش رسول اکرم(ص) به پیامبرى و نازل کردن وحى بر آن حضرت (بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده) از اینکه قرآن در بیان ریشه حسادت یهود (أن ینزل ...) به دو چیز اشاره کرده است (پیامبرى رسول اکرم (ص) و اینکه خدا این مقام را به او عطا کرده) مى توان چنین نتیجه گرفت که یهودیان علاوه بر حسادتشان بر رسول اکرم(ص) به خداوند نیز به سبب اعطاى این مقام، معترض بودند.

۱۴ - حسادت، از رذایلى است که آدمى را به گناهان بزرگ و حتى کفر مى کشاند. (أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه من فضله)

۱۵ - یهودیان، مردمى گرفتار شده به غضب و خشم خداوند (فباء و بغضب على غضب)

۱۶ - یهودیان، بر اثر انکار رسالت پیامبر و کفر به قرآن، خشم خداوند را بر خویش هموار ساختند. (أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه ... فباء و بغضب على غضب) «باءوا» به معناى «بازگشتند» است. حرف «باء» در «بغضب» باى مصاحبت یا ملابست مى باشد; یعنى، یهودیان از آن مبادله (فروختن خویش به کفر) باز آمدند، در حالى که غضب الهى را به همراه داشتند.

۱۷ - یهودیان به خاطر کفرشان به تورات، مورد غضب و خشم خدا قرار گرفتند. (أن یکفروا بما أنزل اللّه ... فباء و بغضب على غضب) تفریع جمله «باءوا ...» بر جمله هاى سابق، بیانگر آن است که: منشأ خشم خدا بر یهود، کافر شدن به قرآن و تورات از یکسو و حسدورزى و اعتراض آنان به خداوند از سوى دیگر است و لذا مى توان گفت: «غضب» اول به خاطر کفر آنان و «غضب» دوم به خاطر حسادت و اعتراضشان مى باشد.

۱۸ - آنان که على رغم اطمینان به حقانیت قرآن بدان کافر شوند، به خشم و غضب خدا گرفتار خواهند شد. (أن یکفروا بما أنزل اللّه ... فباء و بغضب)

۱۹ - منکران حقانیت قرآن و کافران به پیامبر(ص)، به عذابى خوار کننده گرفتار خواهند شد. (و للکفرین عذاب مهین)

۲۰ - یهودیان منکر رسالت پیامبر(ص)، از زمره کافرانند و به عذابى خفت آور گرفتار خواهند شد. (و للکفرین عذاب مهین)

موضوعات مرتبط

  • اخلاق: رذایل اخلاقى ۱۴
  • ارزشگذارى: ملاکهاى ارزشگذارى ۳
  • ارزشها: ۳، ۷ ملاک ارزشها ۳
  • انبیا: بعثت انبیا ۱۰; تفضل خدا به انبیا ۷; عبودیت انبیا ۹; گزینش انبیا ۱۰; منشأ نبوت انبیا ۱۰
  • بندگان خدا: ۸، ۹
  • حسد: آثار بندگان خدا ۱۴
  • حسودان: ۱۱
  • خدا: عطایاى خدا ۷; غضب خدا ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸; فضل خاص خدا ۸; فضل خدا ۷; مشیّت خدا ۱۰
  • دین فروشى: بى ارزشى بهاى دین فروشى ۴، ۶
  • عذاب: اهل عذاب ۱۹، ۲۰; عذاب ذلت بار ۱۹، ۲۰; موجبات عذاب ۱۹، ۲۰
  • عقیده: ارزش عقیده ۳
  • قرآن: ذلت مکذبان قرآن ۱۹; عذاب مکذبان قرآن ۱۹; وحیانیت قرآن ۵، ۶; ویژگیهاى قرآن ۵
  • کافران: ۲۰ مغضوبیت کافران ۱۸
  • کفر: آثار کفر به تورات ۱۷; آثار کفر به قرآن ۱۶، ۱۸; آثار کفر به محمّد (ص) ۱۶; دلایل اجتناب از کفر به قرآن ۶; زمینه کفر ۱۴; کفر به تورات ۱، ۲، ۱۲; کفر به قرآن ۱، ۲، ۴، ۱۲
  • گناه: زمینه گناه ۱۴
  • محمّد(ص): بعثت محمّد(ص) ۱۳; تاریخ محمّد(ص) ۱۱; تفضل خدا به محمّد(ص) ۸; حسد به محمّد(ص) ۱۱، ۱۲; ذلت مکذبان محمّد(ص) ۱۹; عبودیت محمّد(ص) ۸; عذاب مکذبان محمّد(ص) ۱۹; کفر مکذبان محمّد(ص) ۲۰; مقامات محمّد(ص) ۸; نبوت محمّد(ص) ۱۱
  • مغضوبان خدا: ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸
  • نبوت: ارزش نبوت ۷; اعطاى نبوت ۷
  • یهود: آثار حسد یهود ۱۲; اعتراض یهود به خدا ۱۳; حسد یهود ۱۱، ۱۲; خودفروشى یهود ۲; ذلت یهود ۲۰; عذاب یهود ۲۰; کفر یهود ۱، ۲; مغضوبیت یهود ۱۵، ۱۶، ۱۷; منشأ کفر یهود ۱۲; یهود کافر ۲۰; یهود مکذب محمّد(ص) ۲۰; یهود و تورات ۱، ۲; یهود وقرآن ۱، ۲; یهود و نبوت محمّد(ص) ۱۳

منابع