يوسف ٣٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(همسر عزیز) گفت: «این همان کسی است که بخاطر (عشق) او مرا سرزنش کردید! (آری،) من او را به خویشتن دعوت کردم؛ و او خودداری کرد! و اگر آنچه را دستور می‌دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد؛ و مسلّماً خوار و ذلیل خواهد شد!»

|گفت: اين همان است كه در باره‌ى او ملامتم مى‌كرديد. آرى، من از او كام خواستم و او خويشتن نگاه داشت، و اگر آنچه را دستورش مى‌دهم نكند، قطعا زندانى خواهد شد و حتما از حقيران خواهد گرديد
[زليخا] گفت: «اين همان است كه در باره او سرزنشم مى‌كرديد. آرى، من از او كام خواستم و[لى‌] او خود را نگاه داشت، و اگر آنچه را به او دستور مى‌دهم نكند قطعاً زندانى خواهد شد و حتماً از خوارشدگان خواهد گرديد.»
گفت: این است غلامی که مرا در محبتش ملامت کردید! آری من خود از وی تقاضای مراوده کردم و او عفت ورزید و اگر از این پس هم خواهش مرا رد کند البته زندانی شود و از خوارشدگان گردد.
بانوی کاخ گفت: این همان کسی است که مرا درباره عشق او سرزنش کردید. به راستی من از او خواستار کام جویی شدم، ولی او در برابر خواست من به شدت خودداری کرد، و اگر فرمانم را اجرا نکند یقیناً خوار و حقیر به زندان خواهد رفت.
گفت: اين همان است كه مرا در باب او ملامت مى‌كرديد. من در پى كامجويى از او بودم و او خويشتن نگه داشت. اگر آنچه فرمانش مى‌دهم نكند، به زندان خواهد افتاد و خوار خواهد شد.
[زلیخا] گفت این همان کسی است که شما به خاطر او مرا سرزنش می‌کردید، و من از او کام خواسته بودم، ولی او خویشتنداری‌ورزید، و اگر آنچه به او دستور می‌دهم نکند، به زندان خواهد افتاد و خوار و زبون خواهد شد
گفت: اين همان است كه مرا در باره او سرزنش مى‌كرديد، و همانا من از او كام خواستم، پس او خويشتن نگاه داشت و اگر آنچه مى‌فرمايمش نكند بى گمان زندانى مى‌شود و هر آينه از خوارشدگان باشد.
(همسر عزیز) گفت: این همان کسی است که مرا به خاطر (عشق) او سرزنش کرده‌اید. (آری!) من او را به خویشتن خوانده‌ام ولی او خویشتنداری و پاکدامنی کرده است. اگر آنچه بدو دستور می‌دهم انجام ندهد، بی‌گمان زندانی و تحقیر می‌گردد.
(زلیخا) گفت: «این همان (فرشته‌ی بزرگوار) است که درباره‌ی او سرزنشم می‌کردید. بی‌چون، من همواره با او رفت و آمدهایی شهوت‌زا (برای کام‌گیری از او) داشتم، ولی او بسی جویا و پویای نگهبانی خود بود. و اگر آنچه را که به آن دستورش می‌دهم عمل نکند به‌راستی زندانی شود و بی‌چون و بی‌امان از خوارشدگان گردد.»
گفت این است آنکه مرا بدو نکوهش می‌کردید و همانا کام از او خواستم ولی خودداری کرد و اگر نکند آنچه بفرمایمش همانا زندانی شود و هر آینه بگردد از زبونان‌


يوسف ٣١ آیه ٣٢ يوسف ٣٣
سوره : سوره يوسف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِسْتَعْصَمَ»: سرپیچی و خودداری کرد. پاکدامنی نمود. «الصَّاغِرِینَ»: افراد پست. توهین و تحقیرشدگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- زلیخا، با ارائه یوسف(ع) به زنان اشراف، به ایشان فهماند که نباید وى را در عشقش به یوسف(ع) ملامت کنند. (قالت فذلکنّ الذى لمتننى فیه)

۲- زلیخا ، نزد زنان اشراف به تقاضاى کام روایى از یوسف(ع) ، اقرار و اعتراف کرد. (لقد رودته عن نفسه)

۳- زلیخا نزد زنان اشراف ، به پاکدامنى و عفت یوسف(ع) و نپذیرفتن تقاضاى او (درخواست وصال) شهادت داد. (لقد رودته عن نفسه فاستعصم) عصمت و استعصام ، هر دو گویاى امتناع ورزیدن و نپذیرفتن مى باشند ; با این تفاوت که استعصام حاکى از مبالغه است. بنابراین «فاستعصم» ; یعنى، یوسف(ع) بشدت با تقاضاى من مخالفت کرد و بر عفت خویش اصرار ورزید.

۴- زلیخا در حضور زنان اشراف ، تأکید کرد که هم چنان بر تقاضاى وصال یوسف(ع) اصرار خواهد کرد. (و لئن لم یفعل ما ءامره)

۵- زلیخا ، سوگند یاد کرد که در صورت استنکاف یوسف(ع) از آمیزش با او ، وى را به زندان خواهد افکند و خوار و بى مقدارش خواهد ساخت. (و لئن لم یفعل ما ءامره لیسجنن و لیکونًا من الصغرین) «لام» در «لئن» گویاى قسم است. «یکوناً= یکونن» فعل مضارع و مقرون به نون تأکید خفیفه است.

۶- یوسف(ع) در دربار عزیز مصر ، شخصیتى بزرگ و مورد احترام بود. (و لیکونًا من الصغرین)

۷- وجود زندان در مصر باستان (لیسجنن)

۸- زندانى که یوسف(ع) به محبوس شدن در آن تهدید شد ، موجب خوار گشتن و حقیر پنداشتن او مى شد. (لیسجنن و لیکونًا من الصغرین) جمله خوار و بى مقدار خواهد شد (لیکوناً من الصاغرین) به منزله نتیجه اى براى عبارت «زندانى خواهد شد» (لیسجنن) است ; زیرا یوسف(ع) هنگام ترجیح زندان بر خواسته زنان - در آیه بعد - سخنى از ترجیح حقیر شدن نگفت.

۹- زلیخا در دستگاه حکومتى و قضایى مصر ، نفوذى فراوان داشت. (و لئن لم یفعل ما ءامره لیسجنن و لیکونًا من الصغرین) حذف فاعل از «لیسجنن» (او حتماً زندانى مى شود) و آوردن فعل به صورت مجهول، حاوى این نکته است که حرف نشنوى یوسف(ع)، زندانى شدنش را در پى داشت ; یعنى، زلیخا آن چنان نفوذى داشت که گویا لازم نبود امر کند و اقدامى صورت دهد ; آن گاه که فردى امرش را اطاعت نمى کرد، به زندانش مى انداختند.

۱۰- نظام حکومتى مصر در زمان عزیز ، نظامى استبدادى و فاقد دستگاه قضایى مستقل بود. (و لئن لم یفعل ... لیکونًا من الصغرین)

روایات و احادیث

۱۱- «عن على بن الحسین: ... فقالت لهنّ «فذلکنّ الذى لمتننى فیه» یعنى فى حبّه ;[۱] از امام سجاد(ع) روایت شده است: ... همسر عزیز [بااشاره به یوسف] خطاب به بانوان گفت: این است کسى که مرا درباره او سرزنش مى کردید ; یعنى، مرا در مورد عشق به او سرزنش مى کردید».

موضوعات مرتبط

  • زلیخا: اقرار زلیخا ۲، ۴; زلیخا در دربار مصر ۹; زلیخا و امتناع یوسف(ع) ۵; زلیخا وذلت یوسف(ع) ۵; زلیخا و زنان اشراف مصر ۱، ۲; زلیخا و یوسف(ع) ۲; سرزنش زلیخا ۱، ۱۱; سوگند زلیخا ۵; عشق زلیخا به یوسف(ع) ۱، ۱۱; کامجویى زلیخا ۲، ۴; گواهى زلیخا ۳
  • زندان: تاریخ زندان ۷
  • عزیز مصر: عزیز مصر و یوسف(ع) ۶
  • مصر باستان: حکومت استبدادى مصر باستان ۱۰; حکومت مصر باستان در دوران یوسف(ع) ۱۰; زندان در مصر باستان ۷; نظام حکومتى مصر باستان ۱۰
  • یوسف (ع): احترام یوسف در مصر ۶; تهدید یوسف ۸; شخصیت یوسف درمصر ۶; صفات زندان یوسف ۸; قصه یوسف ۱، ۲، ۳، ۵،۴، ۶، ۸، ۱۱; گواهى بر عفت یوسف ۳; یوسف در دربار مصر ۶

منابع

  1. علل الشرایع، ص ۴۹، ح ۱، ب ۴۱; تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۴۵، ح ۱.