التوبة ٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

چگونه (پیمان مشرکان ارزش دارد)، در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را می‌کنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود می‌کنند، ولی دلهایشان ابا دارد؛ و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!

چگونه [عهدى داشته باشند] در حالى كه اگر بر شما ظفر يابند، نه قرابتى را در باره‌ى شما مراعات مى‌كنند و نه پيمانى را، شما را به زبان خويش راضى مى‌كنند اما دل‌هايشان امتناع دارد و بيشترشان فاسقند
چگونه [براى آنان عهدى است‌] با اينكه اگر بر شما دست يابند، در باره شما نه خويشاوندى را مراعات مى‌كنند و نه تعهّدى را، شما را با زبانشان راضى مى‌كنند و حال آنكه دلهايشان امتناع مى‌ورزد و بيشترشان منحرفند.
چگونه (با مشرکان عهدشکن وفای به عهد توان کرد) در صورتی که آنها اگر بر شما ظفر یابند مراعات هیچ علاقه خویشی و عهد و پیمان را نخواهند کرد! به زبان‌بازی و سخنان فریبنده شما را خشنود می‌سازند در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آنان فاسق و نابکارند.
چگونه [مشرکان بر پیمان خود پای بندند؟] و در صورتی که اگر بر شما چیره شوند، نه [پیوندِ] خویشاوندی را در حقّ شما رعایت می کنند، نه پیمانی را!! شما را با زبانشان خشنود می کنند، ولی دل هایشان [از خشنود کردن شما] امتناع دارد و بیشترشان فاسقند.
چگونه پيمانى باشد كه اگر بر شما پيروز شوند به هيچ عهد و سوگند و خويشاوندى وفا نكنند؟ به زبان خشنودتان مى‌سازند و در دل سر مى‌پيچند و بيشترين عصيانگرانند.
چگونه چنین نباشد، و حال آنکه اگر اینان بر شما دست یابند نه پیوند و نه پیمانی را در حق شما رعایت می‌کنند، اینان شما را با زبان خود خشنود می‌کنند، حال آنکه دلهایشان از آن ابا دارد و بیشترشان نافرمانند
چگونه [آنان را پيمان باشد]؟ و حال آنكه اگر بر شما دست يابند در باره شما نه [حق‌] خويشاوندى را نگاه دارند و نه پيمانى را. با دهانشان- سخنانشان- شما را خشنود مى‌سازند ولى دلشان سر باز مى‌زند و بيشترشان بدكار [و پيمان‌شكن‌] اند.
چگونه (عهد و پیمان با شما را مراعات می‌دارند؟ هرگز! بلکه) اگر بر شما پیروز شوند، نه خویشاوندی را در نظر می‌گیرند و نه عهدی را مراعات می‌دارند (و در نابودی شما همه‌ی توان خود را به کار می‌گیرند. اگر پیروزی با شما باشد) آنان با سخنان (زیبا و شیرین) خود شما را راضی و خوشنود می‌دارند، ولی دلهایشان (با زبانهایشان هم‌آوا نیست و اندرونشان از کینه‌ی شما لبریز است و از اذعان و اقرار بدانچه می‌گویند) ابا دارد. بیشتر آنان نافرمانبردارند (و عهد و پیمان را نگاه نمی‌دارند).
چگونه (برای آنان پیمانی است) با آنکه اگر بر شما دست یابند، درباره‌ی شما هیچ گونه رابطه‌ای و هیچ گونه پیمانی را مراعات نمی‌کنند. شما را با دهانهاشان راضی می‌کنند حال آنکه دل‌هایشان امتناع می‌ورزد. و بیشترشان فاسقانند.
چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمی‌خواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان‌


التوبة ٧ آیه ٨ التوبة ٩
سوره : سوره التوبة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمی‌دارند. مواظبت نمی‌کنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز می‌زند. خودداری می‌کند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - وجود ناخرسندى میان مسلمانان صدر اسلام، نسبت به لغو اعتبار پیمان عدم تعرض و تردید و دودلى آنان در پیکار با مشرکان پیمان شکن (کیف و إن یظهروا علیکم) کلمه «کیف» - که براى استفهام انکارى است - مفید برداشت فوق است.

۲ - لزوم هشیارى و بیدارى مسلمانان نسبت به ترفندها و ظاهرسازیهاى دشمنان اسلام (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۳ - غیر قابل اعتماد بودن کافران و مشرکان، در پیمان و پیوند دوستى با مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة) «إلّ» در لغت به معناى عهد، قسم و قرابت (خویشاوندى) آمده است (قاموس المحیط) ولى در این آیه - به قرینه آمدن واژه «ذمة» که به معناى عهد است - معناى قرابت و خویشاوندى مقصود است.

۴ - جلوگیرى از تسلط مشرکان و کافران حق ستیز بر مسلمانان، فلسفه فرمان الهى مبنى بر کشتن، اسارت، محاصره و کمین زدن به آنان (فإذا انسلخ ... فاقتلوا المشرکین ... کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً)

۵ - دشمنى و کینه توزى شدید مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۶ - دشمنان اسلام و کافران حق ستیز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پیمان و پیوند دوستى و خویشاوندى پایبند نخواهند بود. (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۷ - شرک پیشگان صدر اسلام در صورت پیروزى بر مسلمانان، از زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندى و شکستن پیمان، باکى نداشتند. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۸ - وجود پیوندهاى قرابت و خویشاوندى میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۹ - رعایت حقوق خویشاوندان - اگر چه دشمن باشند - لازم است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً) خداوند مشرکان را به خاطر رعایت نکردن حق خویشاوندى خود با مسلمانان که درحال ستیز و دشمنى با آنان بودند محکوم کرد و آنها را متجاوز خواند (هم المعتدون); این مى رساند که حق خویشاوندى را در هر شرایط (جنگ و دشمنى و ...) باید رعایت کرد.

۱۰ - وفادارى و التزام به عهد و پیمان، واجب است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۱۱ - شرک پیشگان صدر اسلام تلاش مى کردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى (رفتار منافقانه) افکار عمومى مسلمانان را فریب داده و رضایت و خوشبینى آنان را نسبت به خود جلب کنند. (یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۲ - رفتارهاى فریبکارانه (ظاهرسازیها و خوش زبانیهاى) مشرکان صدر اسلام، خوشبینى هایى را در میان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود. (کیف یکون للمشرکین عهد ... کیف ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۳ - افشاى رفتارهاى فریبکارانه و کینه قلبى مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و تأبى قلوبهم) آمدن فعلهاى «یظهروا»، «یرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع که دلالت بر حال و آینده مى کند، مى تواند حاکى از این حقیقت باشد که آیه در صدد افشاى رازهاى منافقان علیه مسلمانان است.

۱۴ - خداوند، به ضمایر، نیات و مقاصد آدمیان، آگاه و از آنها باخبر است. (کیف و إن یظهروا علیکم ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۵ - اکثریت مشرکان صدر اسلام بر پیمان عدم تعرض خود با مسلمانان پایبند نمانده و آن را نقض کردند. (و أکثرهم فسقون)

۱۶ - اکثریت مشرکان صدر اسلام، مردمى فاسق و بیرون از مسیر حق بودند. (و أکثرهم فسقون)

۱۷ - پیمان شکنى، کردارى برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و أکثرهم فسقون)

۱۸ - پیمان شکنان، مردمانى فاسق و منحرف از مسیر حق (لایرقبوا فیکم ... ذمة ... و أکثرهم فسقون)

۱۹ - عدم رعایت حقوق خویشاوندى، برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً ... و أکثرهم فسقون)

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱۰ فلسفه احکام ۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶; دشمنان اسلام ۶
  • انسان: نیات انسان ها ۱۴
  • جنگ: عوامل سستى در جنگ ۱
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۱۷، ۱۹; حق ناپذیران ۱۸
  • خدا: افشاگرى خدا ۱۳; علم غیب خدا ۱۴
  • خویشاوندان: اهمیّت حقوق خویشاوندان ۹
  • خویشاوندى: بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى ۱۹; تضییع حقوق خویشاوندى ۷
  • دشمنان: آثار سلطه دشمنان ۶; بى اعتبارى دوستى دشمنان ۶
  • فاسقان: ۱۶، ۱۸
  • فسق: آثار فسق ۱۷، ۱۹
  • کافران: آثار سلطه کافران ۶; بى اعتبارى خویشاوندى کافران ۶; بى اعتبارى دوستى کافران ۳، ۶; بى اعتبارى معاهده کافران ۳; فلسفه اسارت کافران ۴; فلسفه قتل کافران ۴; فلسفه کمین به کافران ۴; فلسفه محاصره کافران ۴; کافران حق ستیز ۶; کافران ناقض معاهده ۶; ممانعت از سلطه کافران ۴
  • مسلمانان: تزلزل در مسلمانان صدر اسلام ۱; خوشبینى مسلمانان صدر اسلام ۱۲; دشمنان مسلمانان ۵; مسؤولیت مسلمانان ۲; مسلمانان صدر اسلام و مشرکان ۸; ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام ۱
  • مشرکان: آثار پیروزى مشرکان ۷; افشاى مشرکان صدر اسلام ۱۳; اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۵; بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان ۶، ۷; بى اعتبارى دوستى مشرکان ۳; بى اعتبارى معاهده مشرکان ۳، ۷; تظاهر مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام ۸; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۵; روش برخورد مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۶; فلسفه اسارت مشرکان ۴; فلسفه قتل مشرکان ۴; فلسفه کمین به مشرکان ۴; فلسفه محاصره مشرکان ۴; کینه مشرکان صدر اسلام ۱۳; مشرکان ناقض معاهده ۱۵; مشرکان و مسلمانان ۱۱; مشرکان و مسلمانان صدر اسلام ۵، ۱۲; مکر مشرکان صدر اسلام ۱۱; ممانعت از سلطه مشرکان ۴
  • معاهده: آثار فسخ معاهده ۱; احکام معاهده ۱۰; انحراف ناقضان معاهده ۱۸; فسق ناقضان معاهده ۱۸; معاهده عدم تعرض ۱; منشأ نقض معاهده ۱۷; وجوب وفاى به معاهده ۱۰
  • منحرفان: ۱۶
  • واجبات: ۱۰
  • هوشیارى: اهمیّت هوشیارى ۲

منابع