القلم ٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم می‌گفتند:»

|پس به راه افتادند و آهسته به هم مى‌گفتند
پس به راه افتادند و آهسته به هم مى‌گفتند
آنها سوی بستان روان شده و آهسته سخن می‌گفتند.
پس به راه افتادند در حالی که آهسته به هم می گفتند:
به راه افتادند و آهسته مى‌گفتند:
سپس رهسپار شدند، در حالی که آهسته با همدیگر سخن می‌گفتند
پس به راه افتادند و با هم آهسته مى‌گفتند:
آنان پچ پچ کنان به راه افتادند (تا فقراء سخن ایشان را نشنوند و متوجّه آنان نشوند).
پس (خستند و) رستند درحالی که (خود را از بینوایان) بسی پنهان می‌کردند.
پس روی آوردند و بودند رازگویان‌


القلم ٢٢ آیه ٢٣ القلم ٢٤
سوره : سوره القلم
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتَخَافَتُونَ»: با همدیگر آهسته صحبت می‌کردند. پچ‌پچ می‌کردند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - به راه افتادن تمامى صاحبان بوستان یمنى با عزمى جدى، براى چیدن میوه ها در سپیده صبح (فانطلقوا و هم یتخفتون)

۲ - مشاوره و گفتوگوى پنهانى باغداران یمنى، درباره کیفیت چیدن میوه ها و چگونگى انجام سوگند خویش مبنى بر محروم ساختن مستمندان از آنها (فانطلقوا و هم یتخفتون) «تخافت» (مصدر «یتخافتون») به معناى آهسته سخن گفتن و پنهان داشتن آن است و چون این واژه از باب تفاعل است، متضمن معناى مشورت و گفت وگوى پنهانى است.

۳ - تلاش باغداران یمنى، در مخفى نگه داشتن کار برداشت میوه ها از دید دیگران (فانطلقوا و هم یتخفتون)

موضوعات مرتبط

  • اصحاب الجنة: پنهان کارى اصحاب الجنة ۳; تصمیم اصحاب الجنة ۱; سوگند اصحاب الجنة ۲; مشاوره پنهانى اصحاب الجنة ۲; میوه چینى اصحاب الجنة ۱، ۳
  • باغ سوخته: قصه باغ سوخته ۲، ۳; میوه هاى باغ سوخته ۱

منابع