الأحزاب ٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

به این منظور که خدا راستگویان را از صدقشان (در ایمان و عمل صالح) سؤال کند؛ و برای کافران عذابی دردناک آماده ساخته است.

تا [خدا] راستگويان را از صدقشان سؤال كند، و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است
تا راستان را از صدقشان باز پرسد، و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است.
تا راستگویان عالم (یعنی انبیاء و مؤمنان امت) را از حقیقت و صدق ایمانشان باز پرسد (و آنها را پاداش کامل تبلیغ رسالت و عمل صالح دهد) و اهل کفر را (به کیفر تکذیب رسل) عذابی سخت دردناک مهیا کرده است.
تا صادقان را از صدقشان بپرسد [و پاداش صدقشان را به آنان عطا کند] و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است.
تا راستگويان را از صدقشان بپرسد، و براى كافران عذابى دردآور مهيا كرده است.
تا [سرانجام‌] درستکاران را از درستکاریشان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده ساخته است‌
تا [خدا] راستگويان را از راستى ايشان بپرسد، و كافران را عذابى دردناك آماده كرده است.
هدف این است که خداوند از راستکاری و راستگوئی افراد راستکار و راستگو پرسش کند (و پاداش نیک آنان را بدهد)، و خداوند عذاب دردناکی برای کافران آماده ساخته است.
تا راستان را از راستیشان باز پرسد. و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است.
تا بپرسد راستگویان را از راستیشان و آماده کرد برای کافران عذابی دردناک‌


الأحزاب ٧ آیه ٨ الأحزاب ٩
سوره : سوره الأحزاب
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِیَسْأَلَ»: تا سؤال کند. مراد این است که پیغمبران باید پیام خدا را به مردم ابلاغ کنند، و علماء نیز تا آنجا که در توان دارند باید در تبیین آئین الهی بکوشند و از کتمان بپرهیزند تا با در دست داشتن حجّت، خدا از مردم بازخواست فرماید. «الصَّادِقِینَ»: راستکاران و راستگویان. مراد انبیاء خدا است (نگا: مائده / یا مراد مؤمنین است که در مقابل کافرین قرار گرفته‌اند (نگا: احزاب / ، حجرات / ، حشر / .


تفسیر

نکات آیه

۱ - فلسفه پیمان گرفتن خداوند از پیامبران، پاداش دادن به مؤمنان و کیفر دادن به کافران است.    و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل الصدقین عن صدقهم ... و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا «لام» در «لیسئل...» لامِ تعلیل یا لام غایت است. مراد از «الصادقین» به قرینه مقابله با «الکافرین» مؤمنان اند. لازم به ذکر است که برداشت بالا، - علاوه بر نکته یاد شده - مبتنى بر این است که مرجع ضمیر در «صدقهم» واژه «الصادقین» باشد و علت پرسش از صداقت مؤمنان، پاداش دادن به آنها است.

۲ - فلسفه پیمان گرفتن خداوند از پیامبران، این است که میزان صداقت مؤمنان بروز کند. (و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل الصدقین عن صدقهم) آنچه از پرسش مذکور در آیه، به ذهن خطور مى کند، این است که مؤمنان، مورد سؤال قرار مى گیرند تا صداقت شان معلوم شود.

۳ - مفاد پیمان گرفته شده از پیامبران، ابلاغ پیام الهى به مردم است. (و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل الصدقین عن صدقهم و أعدّ للکفرین عذابًا) از تعلیل، به دست مى آید که مفاد پیمان، چیزى بوده است که با آن، جمعى به مؤمنان مى پیوندند و پاداش مى گیرند و جمعى نیز به آن پشت مى کنند و عذاب مى شوند.

۴ - مؤمنان، داراى صفت صداقت و درستکارى اند. (لیسئل الصدقین عن صدقهم) مراد از «الصادقین» به قرینه مقابله با «الکافرین» مؤمنان اند. تعبیر از مؤمنان به «الصادقین» مى تواند به خاطر نکته یاد شده باشد.

۵ - خداوند، فراهم آورنده عذابى دردناک براى کفرپیشگان است. (و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا) «أعدّ» مى تواند عطف بر چیزى مثل «فأثاب» باشد که «لیسئل» بر آن دلالت مى کند. بنابراین، معنا، چنین مى شود: «ما از انبیا پیمان گرفتیم ... تا براى کافران عذابى دردناک مهیّا شود».

۶ - عذاب شدن کافران، پس از اتمام حجت با آنان است. (و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل ... و أعدّ للکفرین)

۷ - عمل نکردن به تعالیم و دستور انبیا، درپى دارنده عذابى دردناک است. (و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل ... و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا) مراد از «الکافرین» به قرینه اخذِ میثاق از پیامبران - که همانا، آن میثاق، ابلاغ پیام الهى بوده است - کسانى اند که آن تعالیم و پیام ها را نادیده گرفته اند و در نتیجه، گرفتار عذاب مى شوند.

۸ - انسان ها، در سعادت و شقاوت نهایى خود، نقش اساسى دارند. (لیسئل الصدقین عن صدقهم و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا) از آن جایى که بازگشت پرسش از «صادقین» (مؤمنان) درباره صداقت شان، به پاداش دهى است، معلوم مى شود که صداقت - که امرى اکتسابى است - و نیز متصف شدن به کفر - که امرى انتخابى است - در گرفتن پاداش و یا عذاب شدن، نقش دارد و این، همانا نقش انسان ها را در سعادت آفرینى و یا کسب شقاوت، بازگو مى کند.

۹ - پذیرفتن تعالیم انبیا، رفتارى صادقانه، و قبول نکردن آن، حق پوشى است. (و إذ أخذنا من النبیّین میثقهم ... لیسئل الصدقین عن صدقهم و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا) متعلق «صدق» در آیه، مى تواند قبول تعالیم انبیا و متعلق «کفر» قبول نکردن آن باشد.

۱۰ - عذاب کافران، بدون پرسش و پاسخ و مؤاخذه خواهد بود. (لیسئل الصدقین ... و أعدّ للکفرین عذابًا ألیمًا) تغییر اسلوب کلام از «لیسئل...» به «أعدّ...» مى تواند به منظور افاده این نکته باشد که عذاب کافران، آماده شده است و جاى چون و چرا ندارد.

روایات و احادیث

۱۱ - «قال الصادق(ع): إذا سأل عن صدقه على أىّ وجه قاله، فیجازى بحسبه فکیف یکون حال الکاذب...;[۱] امام صادق(ع) فرمود: در صورتى که راستگو، از راستگویى اش سؤال شود که به چه انگیزه اى بوده است؟ و بر حسب آن جزا داده شود، حال دروغگو چگونه خواهد بود...؟».

موضوعات مرتبط

  • اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۶
  • انبیا: رد تعالیم انبیا ۹; رسالت انبیا ۳; قبول تعالیم انبیا ۹
  • انسان: نقش انسان ۸
  • پاداش: پاداش صادقانه ۱۱
  • خدا: افعال خدا ۵; عذابهاى خدا ۵; عهد خدا با انبیا ۳; فلسفه عهد خدا با انبیا ۱، ۲
  • دروغگو: کیفر دروغگو ۱۱
  • سعادت: عوامل سعادت ۸
  • شقاوت: عوامل شقاوت ۸
  • عذاب: موجبات عذاب ۷
  • عصیان: کیفر عصیان از انبیا ۷
  • عمل: عمل صادقانه ۹
  • کافران: اتمام حجت به کافران ۶; عذاب کافران ۵; کیفر کافران ۱، ۶، ۱۰
  • مؤمنان: پاداش مؤمنان ۱; صداقت مؤمنان ۴; ظهور صداقت مؤمنان ۲
  • نظام جزایى :۱۰

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۳۱; تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۹۵.