الكهف ١٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

این قوم ما هستند که معبودهایی جز خدا انتخاب کرده‌اند؛ چرا دلیل آشکاری (بر این کار) نمی‌آورند؟! و چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ ببندد؟!»

|اينان قوم ما هستند كه غير او معبودانى اختيار كرده‌اند، چرا بر [الوهيت‌] آنها دليل روشنى نمى‌آورند؟ پس كيست ظالم‌تر از كسى كه بر خدا دروغ ببندد
اين قوم ما جز او معبودانى اختيار كرده‌اند. چرا بر [حقّانيّت‌] آنها برهانى آشكار نمى‌آورند؟ پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد؟
این قوم ما که خدایانی غیر خدای یگانه برگرفتند چرا هیچ دلیلی روشن بر خدایی آنها نمی‌آورند؟ پس چه کسی ستمکارتر از آن کس که افترا و دروغ بر خدا می‌بندد؟!
اینان قوم [نادان و بی منطق] ما هستند که به جای خدا معبودانی برگرفتند، چرا بر حقّانیّت معبودانشان دلیلی روشن نمی آورند؟ پس ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد [که خدا دارای شریک است] کیست؟
اينان كه قوم ما هستند، به جز او خدايانى اختيار كرده‌اند. چرا براى اثبات خدايى آنها دليل روشنى نمى‌آورند؟ كيست ستمكارتر از كسى كه به خدا دروغ مى‌بندد؟
اینان قوم ما هستند که به جای او خدایانی را به پرستش گرفته‌اند، چرا برهانی آشکار [بر حقانیت‌] آنان نمی‌آورند؟ پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد
اين قوم ما به جاى او خدايانى گرفته‌اند. چرا بر خدايان خود حجتى روشن نمى‌آورند؟ پس كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغى بربست- كه خدا شريك گرفته است-؟
(سپس برخی از ایشان به برخی گفتند:) اینان، یعنی قوم ما، بجز الله معبودهائی را به خدائی گرفته‌اند! (چه مردمان حقیری! چرا باید بتهای ساخت دست خویش را بپرستند، مگر عقل ندارند؟!). ای کاش! دلیل روشنی بر (خدائی) آنها ارائه می‌دادند! (مگر چنین چیزی ممکن است؟ هرگز! آنان چه ستمکارند!) آخر چه کسی ستمکارتر از فردی است که به خدا دروغ بندد (و با افتراء انبازهائی به آفریدگار جهان نسبت دهد؟!).
اینان ]: مشرکان[گروه مایند (که) جز او معبودانی اختیار کردند. چرا بر (حقانیت) آنها برهانی آشکار نمی‌آورند؟ پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بسته است‌؟
اینان قوم ما برگرفتند جز او خدایانی چرا نمی‌آورند بر ایشان فرمانروائیی آشکار پس کیست ستمگرتر از آنکه بست بر خدا دروغی را


الكهف ١٤ آیه ١٥ الكهف ١٦
سوره : سوره الكهف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«هؤُلآءِ قَوْمُنَا ...»: استعمال اسم اشاره (هؤُلآءِ) در اینجا برای تحقیر است. (قَوْمُنا) عطف بیان است. «سُلْطَانٍ»: دلیل. حجّت. «بَیِّنٍ»: واضح و آشکار.


تفسیر

نکات آیه

۱- جامعه اصحاب کهف، جامعه اى مشرک و معتقد به معبودهایى متعدّد بود. (هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة)

۲- اصحاب کهف، از شرک و انحراف عقیدتى مردم جامعه خویش، نگران و در رنج روحى بودند. (هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة) لحن جمله «هؤلاء...» گویاى تحسّر و اندوه اصحاب کهف بر ضلالت و گمراهى مردم زمان خویش است.

۳- یکتاپرستان واقعى، نمى توانند در قبال شرک و انحرافات عقیدتى مردم، بى تفاوت باشند. (ربّنا ربّ السموت ... هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة) خداوند، اصحاب کهف را به عنوان نمونه اى از موحّدان واقعى یاد کرده و در بیان حالات و خصلت هاى آنان - پس از اقرار به اصل توحید - توجّه ایشان به جامعه بشرى و تأسف آنان به ضلالت مردم را مطرح ساخته است.

۴- جوّ اجتماعى و جبر محیطى، عذرى پذیرفته شده براى توجیه رنگ پذیرى از جامعه نیست. (هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة) بیان گرایش اصحاب کهف به توحید و ایمان آنان در محیطى سراسر کفر، اشاره به این نکته دارد که انسان ها مى توانند از محیط، رنگ نپذیرفته، بلکه در مسیر حق، برخلاف جریان عمومى جامعه، حرکت کنند.

۵- جامعه اصحاب کهف، فاقد هرگونه دلیل و برهان بر عقاید شرک آلود خویش بودند. (هؤلاء قومنا ... لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن)

۶- بى منطقى در عقیده و سستى اندیشه، بزرگ ترین مشکل جامعه اصحاب کهف از دیدگاه خود آنان (اتخذوا من دونه ءالهة لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن)

۷- شرک، مرامى غیرمنطقى و فاقد دلیل و برهان است. (هؤلاء قومنا اتّخذوا من دونه ءالهة لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن)

۸- شناخت توحیدى اصحاب کهف، شناختى عمیق و استوار بر دلایلى قطعى و روشن (اتّخذوا من دونه ءالهة لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن) از این که اصحاب کهف، مردم خود را به خاطر سطحى نگرى و بى منطقى سرزنش کرده اند، استفاده مى شود که آنان، عقاید خویش را براساس برهان استوار کرده بودند.

۹- لازم است که عقاید بر دلایلى روشن و محکم استوار باشد. (لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن)

۱۰- افترا بستن بر خداوند، بزرگ ترین ظلم ها است. (فمن أظلم ممّن افترى على اللّه کذبًا)

۱۱- افترا بر خداوند، گناهى بزرگ است و افترازنندگان به او، ستم کارترین مردمان اند. (فمن أظلم ممّن افترى على اللّه کذبًا)

۱۲- شرک، گناهى بزرگ است و مشرکان، ظالم ترین مردمان اند. (اتّخذوا من دونه ءالهة ... فمن أظلم ممّن افترى على اللّه کذبًا)

۱۳- خداوند را داراى شریک دانستن، پندارى دروغ و افترا بر او است. (فمن أظلم ممّن افترى على اللّه کذبًا)

۱۴- جامعه اصحاب کهف، موجوداتى داراى شعور و خرد را، معبود خود پنداشته و به پرستش آن ها پرداخته بودند. (لولا یأتون علیهم بسلطن بیّن) کاربرد ضمیر «هم» نوعاً در مواردى است که مرجع آن، جمعى از موجودات با شعور باشند. بنابراین مراد از «ءالهة» که مرجع ضمیر «هم» است، معبودانى از جنس بشر یا فرشتگان و مانند این ها خواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • اصحاب کهف: بینش جامعه دوران اصحاب کهف ۵، ۶; توحید اصحاب کهف ۸; جامعه دوران اصحاب کهف ۱، ۱۴; شرک در دوران اصحاب کهف ۱، ۲، ۵; عقیده اصحاب کهف ۸; عوامل اندوه اصحاب کهف ۲; عوامل رنج اصحاب کهف ۲; قصه اصحاب کهف ۱، ۲; مشکلات جامعه دوران اصحاب کهف ۶
  • افترا: افترا به خدا ۱۰، ۱۳
  • بت پرستى: بت پرستى در دوران اصحاب کهف ۱۴; تاریخ بت پرستى ۱۴
  • جامعه: تأثیرپذیرى از جامعه ۴; جوامع مشرک ۱
  • خدا: شرک به خدا ۱۳; ظلم به خدا ۱۰
  • شرک: بى منطقى شرک ۷
  • ظالمان ۱۱، ۱۲:
  • ظلم: بزرگترین ظلم ۱۰
  • عذر: عذر غیرمقبول ۴
  • عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۶، ۹; برهان در عقیده ۸; عقیده باطل ۱۳; مبانى عقیده ۹
  • گناهان کبیره ۱۱، ۱۲:
  • مردم: ظالمترین مردم ۱۱، ۱۲
  • مشرکان ۱: بى منطقى مشرکان ۱ ۵; ظلم مشرکان ۱ ۱۲
  • مفتریان بر خدا: ظلم مفتریان بر خدا ۱۱
  • موحدان: شرک ستیزى موحدان ۳; مسؤولیت پذیرى موحدان ۳

منابع