نتایج جستجو

می‌داشت و بدیشان کتاب (قرآن و به تبع آن خواندن و نوشتن) و فرزانگی (یعنی اسرار سنّت و احکام شریعت) می‌آموخت، و آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری (غوطه‌ور)

اشكال از تو بحدّ كمال رسيد و خودت مرا در متاركه معذور داشتى حال براى تو اسرار كارهاى خودم را كه تو نتوانستى بر مشاهده آنها صبر كنى بيان مينمايم امّا كشتى

يونس«عليه السلام» از آن گذشت و در شكم وى قرار گرفت. در كتاب نظرى به طبيعت و اسرار آن تأليف يكى از اساتيد دانشگاه پاريس ترجمه محمدقاضى فصلى بنام «يونس در كام

بودیم؟! و اگر کافران را فتح و بهره‌ای رسد به آنها گویند: نه ما شما را به اسرار مسلمانان آگاه کردیم و شما را از آسیب مؤمنان نگهداری نمودیم؟! پس خدا فردای

کاسته شده است و استخوانها و عضلات و اعصاب سستی گرفته است). بی‌گمان خدا (از اسرار آفریدگان خود) آگاه و توانا (بر هر آن چیزی) است (که بخواهد). و خدا شما را

جنّ بتوانند از آن تقلید کنند و همسان آن را بسازند. بلکه چگونگی آن سرّی از اسرار است (نگا: غافر / ، شوری / ). «أَمْرِ»: جمع آن امور است، یعنی: کاروبار. «مِنْ

اشكال از تو بحدّ كمال رسيد و خودت مرا در متاركه معذور داشتى حال براى تو اسرار كارهاى خودم را كه تو نتوانستى بر مشاهده آنها صبر كنى بيان مينمايم امّا كشتى

در کردار و گفتار، و انجام هر چیزی در جای مناسب خود. در اینجا مراد معرفت اسرار قرآن است. «أُوْلُوا»: صاحبان. «أَلْبَابِ»: جمع لُبّ، خِردها. «أُوْلُوا الألْبَابِ»:

بن سعد بن ابى‌سرح و عبدالله بن نبتل نازل شده که با یهودیان دوستى داشتند و اسرار مسلمین را به آن‌ها مى گفتند و درباره دشمنى با رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله

زمين مى‏ريزند و بدين شكل زنده از مرده و بالعكس بيرون مى‏آيد و اين عمل از اسرار عجيب خلقت و در جهان دائمى است، زنده شدن و روئيدن انسانها از زمين در روز قيامت

که عُرف دینداران آن را بپسندد. ۵ - ارزشمندى سخن نیک با مردم و پرده پوشى اسرار آنان در برخوردهاى اجتماعى (قول معروف و مغفرة خیر) ۶ - برترى حفظ شخصیّت انسانها

آن گونه که به اسرار نهفته هستى آگاهى دارد. (و ترى الجبال تحسبها جامدة ... إنّه خبیر بما تفعلون) در صورتى که «ترى الجبال...» بیانگر اسرار نهفته جهان و سطحى نگرى

حال، اشاره به طلوع و غروب ستارگان است که از نشانه‌های بارز عظمت یزدان، و از اسرار بزرگ آفرینش، و از مخلوقات فوق‌العاده عظیم پروردگارند. فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِمَوَاقِعِ‌

جلد 8 - صفحه 103 3- تدّبر در قرآن مقدّمه‌ى تذكّر است وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطايف علمى قرآن را درك كند ولى مايه‌ى غرورش شود. «لِيَدَّبَّرُوا- لِيَتَذَكَّرَ»

پرستان است. «أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» 15- روز قيامت اسرار درونى كشف وحسابرسى خواهد شد. «حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ» 16- خداوند بر افكار

در حقیقت در اینجا یکی است همانطور که در قیامت چنین است: «خداوندا! تو از اسرار پنهان و آشکار آگاهی و تو در میان بندگانت قضاوت خواهی کرد» (زمر/ 46). 2- این

و اجلاى ايشان كه موجب اعزاز مسلمانان و اذلال يهود است، و يا امر به اظهار اسرار منافقان و قتل ايشان. فَيُصْبِحُوا عَلى‌ ما أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نادِمِينَ‌:

عهده ماست. پس چون آن را خوانديم، قرائت آن را دنبال كن. آنگاه بيان (حقايق و اسرار و توضيح) آن بر عهده ماست. در آيه 114 سوره طه نيز مشابه اين آيات را خوانديم:

خداوند، به قرینه صدر آیه، احاطه به دانسته ها و اسرار نهفته در کارهاى او است. ۷ - آدمیان، از وقوف بر همه اسرار و ملاک هاى افعال خداوند ناتوان اند. (و لایحیطون

غم امت و زحمات رسالت در آن گنجد. آيا قلب تو را گنجايش نداديم كه هر چه از اسرار وحى فرمان بر تو واقع شود، قبول توانى كرد؟ بيان- معنى استفهام انكار نفى شرح