نتایج جستجو

جهت كثرت تين در آن، و ديگر زيتا به جهت بسيارى زيتون در آن. 5- نزد بعضى اسم عربى مشتق از طار يعنى سوگند به آنچه طيران نمايد از اوج ايجاد به حضيض مواد، يا

نموديم تلاوت و فهم معانى ظاهرى قرآن را چون نازل نموديم آن را بلغت تو كه زبان عربى است براى آنكه اهل عربستان كه بدوا بآن مخاطب ميباشند متذكّر شوند اموريرا كه

انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين زبانى است عربى واضح‌ همانا آنانكه نمى‌گروند بآيتهاى خدا هدايت نميكند آنها را خدا و از براى

يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام

يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام

كنز الفوائد: 217. «2» تفسير قمى، ج 2، ص 141 (چ نجف 1387 هجرى) «3» اصول كافى عربى، ج 1، كتاب الحجّة، ص 415، روايت 18. جلد 10 - صفحه 155 وَ لَقَدْ وَصَّلْنا

يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام

بر آوردند پيغمبر را در ميان‌ «1». ارزيز به معناى قلع آمده است ولى در متن عربى رصاص ذكر شده كه به معنى سرب مى‌باشد. جلد 9 - صفحه 340 آن، و بت بزرگ را به

امر دين و دعا و ذكر و يكى از خوبيهايش اين بود روز كه عازم جهاد بود و اسبان عربى تندرو خوب را كه وقت ايستادن يكدست را بلند كرده و بسرسم بر زمين ميگذاردند

امر دين و دعا و ذكر و يكى از خوبيهايش اين بود روز كه عازم جهاد بود و اسبان عربى تندرو خوب را كه وقت ايستادن يكدست را بلند كرده و بسرسم بر زمين ميگذاردند

كلامى كه جامع است ميان اين كتابى است كامل، و قرآنى است مبين رشد از غى به بيان عربى. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ

بقدر امانتت پايه مكانت نهاديم. مكالمه: ملك با يوسف چون سخن گفت، يوسف به زبان عربى جواب داد، پرسيد: چه زبان است؟ گفت: زبان عمّم اسمعيل عليه السّلام بعد به لغت

بی‌خردی و نادانی در اشتباهند، و اقلیتی هم بعدها ایمان می‌آورند. مجاهد گوید: مرد عربى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد، پیامبر از براى او آیات ۸. و ۸۱ و ۸۲

يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام

در كنار ايمان، عمل صالح مطرح است ولى در كنار كفر، كار خيرى نيست. در زبان عربى، كلماتِ جمع اگر با الف و لام بيايد، به معناى تمام افراد است. مانند كلمه «مساجد»

نیست زیرا) زبان کسی که (این) نسبت (دروغین) را به او می‌دهید غیر عربی است و این (قرآن) عربی‌ای روشن‌گر است. بی‌گمان کسانی که به آیات خدا ایمان نمی‌آورند خدا

و نظم عالم مختل نگردد و بعضى اختلاف زبان را باختلاف لغات از قبيل فارسى و عربى و تركى و اختلاف الوان را بسياهى و سفيدى و سرخى و زردى و ما بين اينها كه تمام

امر دين و دعا و ذكر و يكى از خوبيهايش اين بود روز كه عازم جهاد بود و اسبان عربى تندرو خوب را كه وقت ايستادن يكدست را بلند كرده و بسرسم بر زمين ميگذاردند

امر دين و دعا و ذكر و يكى از خوبيهايش اين بود روز كه عازم جهاد بود و اسبان عربى تندرو خوب را كه وقت ايستادن يكدست را بلند كرده و بسرسم بر زمين ميگذاردند

امر دين و دعا و ذكر و يكى از خوبيهايش اين بود روز كه عازم جهاد بود و اسبان عربى تندرو خوب را كه وقت ايستادن يكدست را بلند كرده و بسرسم بر زمين ميگذاردند