نتایج جستجو

الذين يا فعل قد اهل کلل ن رسل کيد کتب صنع بئس وحى لقف اوى کفر لبس ايى ائى الذى ها الا امن بطش يمن غرق اذا اول موسى يهود فلح هى جدل حسن سحب قرع فرعون اخذ

داده شده به آنان (ردف لکم بعض الذى تستعجلون) مراد از «الذى تستعجلون» مى تواند تنها عذاب دنیایى باشد. بنابراین «بعض الذى تستعجلون»; یعنى، بخشى از آن عذاب

حقق امر اول کلل نن رحم کتب وعد نفس ثم نظر سمو عقب دعو رئى غفر ذا کبر مع شهد الذى هذا هدى هو خير اخذ فعل سوء ذکر ابو حکم قرب اهل بل عند ولد موت سلم رود ولى

اللّه الّذِين هٰذَا عَلَى إِن مَن لا مِن مَا يَهْدِي هُو يَشَاء إِنّک رَبّي الّذِي الْعَزِيز فِي الْحَمِيد قُل فَاعْبُدُوه رَبّکُم إِنّه لَه کَفَرُوا قَال

نجو ائى جزى نصر عبد لو هلک حسن خرج اتى کذب فرى عن رحم ن سوء ا کسب ولى قبل الذى هو کلل نظر ضلل هى انتم او نزل ارض نن دخل وفى سبل اکل بل جنن مثل حبب الم عدو

استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه : ((قل عسى ان يكون ردف لكم بعض الذى تستعجلون )) و مفاد كلمه ((عسى ))و امثال آن در كلام خداى تعالى بحث روايتى

وسیله قلم تعلیم نمود» (الذی علم بالقلم). تفسیر آیات ۱ - خداوند، معلم انسان ها است. (الذى علّم) ۲ - قلم، وسیله اى کارآمد در آموزش (الذى علّم بالقلم) ۳ - توانایى

تنها در اختیار خداوند است. (و هو الذى یحى و یمیت) «الذى» خبر مبتدا و «ال» در آن، براى جنس است. بنابراین جمله «هو الذى» مفید حصر است ; عن تنها خدا است که

کعبه و از جلوه هاى ربوبیت خداوند است. (ربّ هذا البیت . الذى أطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف) «الذى»، وصف «ربّ» و بیانگر جلوه هاى آن است. ۱۶ - برخوردارى از

الْجَنّة الّتِي بَعْضُهُم حَکِيم ذٰلِک يَشَاء يُضِلّوک الْقَوْم أَظْلَم الّذِي شَيْء در حال بارگیری...

مُوسَى يُرِيد مِنْهُم شَيْء اعْلَمُوا هُم قَد رَب عَلَيْهِم يَکُون عَلِيم الّذِي آمَنُوا إِذ کُل يَشَاء إِنّا کُنْتُم لَن هٰذَا النّاس رَبّنَا فِيهَا رَبّکُم

به قولى: كسى است كه چيزى بر او ممتنع نيست. «العزيز القدير الذى لا يغالب و قبل هو القادر الذى لا يمتنع عليه شى‏ء اراد فعله». [بقره:129]، [بقره:209]. عزيز

دارند. (ربّکم الذى یزجى لکم الفلک فى البحر لتبتغوا من فضله) ۴- موهبتهاى طبیعى نهفته در درون دریاها، فضل الهى براى آدمیان است. (ربّکم الذى یزجى لکم الفلک

آرمیدن انسان ها آفریده است. (اللّه الذى جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه) ۲ - شب، زمانى مناسب براى آرمیدن و آرامش یافتن (اللّه الذى جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه) ۳ -

نسو طرو هزء کتم استبرق اول بعض او قوم مخر عين برق لحم شيع جوع قول قبل خير الذى رسل نزل لم ثوب هو لا خضر يا عيش عن بئس فوق خوف زوج بنى ن کتب انن حصن ک فعل

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ل ب برک هدى علم الذى فى ه انس وضع اوى ائى بيت اول انن

کلمات مشتق شده در حال بارگیری... لا على طعم سکن ف يتم اکل ل عظم دعع وله کرم ب الذى اله ارث ويل بل ليس ورث صلو الله کلا دين ذلک ى ه امن يوم لمم

کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ف جعل هم ه حوى بعد س قرء ک قوم رعى ل خرج حقق الذى هدى ظلم ب لا ثم نسى نا صيح نشء اخذ

توان جلوگیرى از آن را ندارد. (من ذا الذى یعصمکم من اللّه ... أو أراد بکم رحمة) براى این که «أراد بکم رحمة» با «من ذا الذى یعصمکم من اللّه» قابل جمع گردد، باید

آفریننده انسان ها (هو الذى خلقکم) ۲ - انسان، جلوه قدرت و فرمان روایى مطلق خداوند است. (له الملک ... و هو على کلّ شىء قدیر . هو الذى خلقکم) یادآورى آفرینش