سبإ ٤٤
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ کُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَ مَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَکَ مِنْ نَذِيرٍ |
ترجمه
سبإ ٤٣ | آیه ٤٤ | سبإ ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَدْرُسُونَهَا»: آن را میخوانند. «وَ مَآ أَرْسَلْنَا ...»: (نگا: قصص / ، سجده / .
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء
- گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.
- دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت كه روز كشف اسرار است ، از باب ظهور ملكاترذيله و عادات بد نفسانى است
- وجه اينكه مترقين گفتند ما عذاب نمى شويم
- جواب به آنان با بيان اينكه كثرت مال و اولاد بدون ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست
- سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين
- مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان داشته آنها را عبادت مى كرده اند
- اصرار و پافشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدوندليل در برابر حق و موعظه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنان را به قيام الله
- وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته ، ايمان دير هنگامشان سودىبه حالشان نمى رساند
- بحث روايتى
- رواياتى درباره انفاق و صدقه دادن
- رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ «44»
و ما به آنان (مشركان عرب) كتابهاى آسمانى نداده بوديم كه آن را بخوانند و بياموزند و بيم دهندهاى به سوى آنان نفرستادهايم.
نکته ها
مفهوم آيه اين است كه: ما قبل از تو كتاب و پيامبرى به مشركان مكه ندادهايم كه آنان با استناد به آن، حقّ يا باطل بودن تو را تشخيص دهند. تكذيب آنان تنها بر اساس جهل و لجاجت و پيروى از هوسهاى خود و نياكان خويش است.
پیام ها
1- اثبات يا نفى هر مطلبى بايد مستند به علم و وحى باشد و موضعگيرى بدون آن هوسى بيش نيست. وَ ما آتَيْناهُمْ ...
2- كتب آسمانى براى تدريس و آموزش است. «كُتُبٍ يَدْرُسُونَها»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44)
بعد از آن اخبار فرمايد كه اين قول كفار محض تقليد و بدون دليل است:
وَ ما آتَيْناهُمْ: و ندادهايم اين مشركان را، مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها: از كتابهاى نازل شدهاى كه پيوسته درس خوانند آن را و از آن استدلال كنند بر اشراك و دليل آرند بر بطلان قرآن يا اسلام يا نبوت پيغمبر آخر الزمان. وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ:
و نفرستاديم بسوى ايشان، قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ: پيش از تو يعنى در زمان فترت هيچ ترسانندهاى، يعنى پيغمبرى كه داعى ايشان باشد به اشراك و ايشان را بترساند از عقاب اگر مشرك نشوند؛ چنانچه فرمايد (ام انزلنا عليهم سلطانا فهو يتكلّم بما كانوا به يشركون) يا مشركان مكه اهل جاهليت، و هيچ ملّتى ندارند و آنها را عهدى نيست به انزال كتب و به بعث پيغمبر، پس در تكذيب خود وجهى ندارند كه متمسك به آن شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (43) وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44) وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (45)
ترجمه
و چون خوانده شود بر آنها آيتهاى ما گويند نيست اين مگر مردى كه ميخواهد بازدارد شما را از آنچه كه ميپرستيدند پدرانتان و گويند نيست اين مگر دروغى نسبت داده شده و گويند آنها كه كافر شدند مر حقّ را هنگاميكه آمد
جلد 4 صفحه 369
آنها را نيست اين مگر جادوئى آشكار
و نداديم بآنها كتابهائى كه بدرس خوانند آنها را و نفرستاديم بسوى آنها پيش از تو بيمدهندهاى
و تكذيب كردند آنها كه بودند پيش از اينها و نرسيدند بده يك آنچه داديم بآنها پس تكذيب كردند فرستادگان مرا پس چگونه بود ناپسنديدن من.
تفسير
خداوند متعال متعرّض شمّهاى از اخلاق ناپسنديده مشركين مكّه شده ميفرمايد كه چون آيات قرآنيّه كه واضح است بودن آنها از جانب ما براى آنان تلاوت شود بدون تأمل و تفكّر از روى تعصّب و عناد ميگويند اين پيغمبر نيست مردى است كه ميخواهد شما را از طريقه آباء و اجدادتان بازدارد و تابع خود كند و اين قرآنيكه آورده نيست جز آنكه دروغى بخدا بسته و آنها بضميمه ساير كفّار و معاندين از اهل ادب كه احساس مينمودند فوق العاده بودن قرآن را ميگفتند پر واضح است كه اين سحر است در صورتى كه قبلا ما نه كتابى براى آنها فرستاده بوديم كه بخوانند آنرا و در آن دستورى باشد بر جواز عبادت بت و نه پيغمبرى كه بترساند آنها را از مخالفت طريقه آباء و اجدادشان و يكى از اين دو امر موجب شبهه آنها شده باشد بلكه پيغمبرانى براى پيشينيان آنها فرستاده شده بود كه همه دعوت بتوحيد و منع از ستايش و پرستش بت مينمودند و آنها انبياء ما را تكذيب كردند و بكيفر آن در دنيا رسيدند و ما باينها ده يك آنها قوّه و توانائى ندادهايم يا براى آنها ده يك موجبات هدايتى كه براى اينها فراهم نمودهايم فراهم ننموديم و در هر حال كفر و طغيان از اينها نارواتر است پس چگونه خواهد بود حال اينها با ناپسند بودن اخلاق و اعمالشان نزد من و مبتلا شدن بعقوبت آن با آنكه قوّه و توانائيشان از آنها كمتر يا موجبات هدايت برايشان فراهمتر است و احتمال اوّل از ابن عبّاس نقل شده و مؤيّد احتمال دوم روايت قمّى ره است كه فرموده پيشينيان آنها انبياء خودشان را تكذيب نمودند و خداوند بانبياء آنها ده يك محمّد و آل محمّد فضيلت و موجبات هدايت عطا نفرموده بود و معلوم است كه فضيلت و هدايت آنذوات مقدسه موجبات هدايت اين امّت است و هيچ عذرى براى آنها در تخلّف از دستوراتشان نبوده و نخواهد بود.
جلد 4 صفحه 370
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما آتَيناهُم مِن كُتُبٍ يَدرُسُونَها وَ ما أَرسَلنا إِلَيهِم قَبلَكَ مِن نَذِيرٍ (44)
و ما نياورديم بر آنها از كتابهايي که بخوانند آنها را و نفرستاديم بر آنها قبل از شما رسولي که منذر باشد.
اشاره به اينکه که اينها مدركي و دليلي و برهاني بر تكذيب آنها ندارند نه كتابي از آسمان بر آنها نازل شده و نه پيغمبري بر آنها ارسال شده که بگويند از روي اينکه كتابها و از گفته اينکه پيغمبران که تكذيب شما را نمودهاند ما تكذيب ميكنيم بلكه از روي عناد و عصبيت و تقليد پيشينيان خود و جهالت و متابعت هواي نفس شما را تكذيب ميكنند و قرآن شما را افك و افتراء ميگويند و معجزات شما را سحر ميشمارند، بلكه تمام انبياء مأمور بودند که بشارت به
جلد 14 - صفحه 576
وجود مبارك شما بدهند و در تمام كتب سماويه مشحون است از خبر دادن به آمدن شما چنان، چه ميفرمايد: يَجِدُونَهُ مَكتُوباً عِندَهُم فِي التَّوراةِ وَ الإِنجِيلِ (اعراف 157) و ميفرمايد از قول عيسي (ع) که فرمود: وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأتِي مِن بَعدِي اسمُهُ أَحمَدُ (صف آيه 6) و ميفرمايد: وَ إِذ أَخَذَ اللّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيتُكُم مِن كِتابٍ وَ حِكمَةٍ ثُمَّ جاءَكُم رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُم لَتُؤمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقرَرتُم وَ أَخَذتُم عَلي ذلِكُم إِصرِي قالُوا أَقرَرنا قالَ فَاشهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُم مِنَ الشّاهِدِينَ (آل عمران آيه 81) لذا ميفرمايد:
وَ ما آتَيناهُم مِن كُتُبٍ يَدرُسُونَها وَ ما أَرسَلنا إِلَيهِم قَبلَكَ مِن نَذِيرٍ که مدركي در دست داشته باشند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 44)- قرآن در این آیه بر تمام ادعاهای آنها خط بطلان میکشد، هر چند ناگفته بطلانش روشن است، تمام ادعاهای واهی آنها را با یک جمله پاسخ میدهد، میگوید: «ما قبلا چیزی از کتابهای آسمانی را به آنها ندادهایم که آن را بخوانند (و بر اساس آن به انکار دعوت تو بپردازند) و قبل از تو هیچ پیامبری برای آنها نیز نفرستادیم» (وَ ما آتَیْناهُمْ مِنْ کُتُبٍ یَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ قَبْلَکَ مِنْ نَذِیرٍ).
اشاره به این که این ادعاها از کسی قابل طرح است که قبلا پیامبری به سراغ او آمده و کتاب آسمانی برای او آورده و محتوای دعوت تازه را با آن مخالف میبیند و به تکذیب بر میخیزد.
اما کسی که تنها به اتکا فکر خود- بدون هیچ گونه وحی آسمانی- و با نداشتن بهرهای از علم، خرافاتی به هم بافته حق ندارد چنین قضاوت کند.
نکات آیه
۱ - مشرکان، در حالى قرآن را ساخته و پرداخته [دست] بشر مى دانستند که هیچ دلیل آسمانى نداشتند. (و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین . و ما ءاتینهم من کتب یدرسونها)
۲ - اظهارنظر درباره تعالیم آسمانى، دلایلى نازل شده از جانب خداوند لازم دارد و بدون آن معتبر نیست. (و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین . و ما ءاتینهم من کتب یدرسونها)
۳ - مشرکان، براى حقانیت اعتقادشان هیچ گونه دلیل آسمانى دریافت نکرده بودند. (قالوا ما هذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم ... و ما ءاتینهم من کتب یدرسونها)
۴ - مشرکان مکه، پیش از قرآن، از هیچ کتاب آسمانى برخوردار نبودند. (و ما ءاتینهم من کتب یدرسونها)
۵ - عقل به تنهایى، براى قضاوت در حقانیت تعالیم آسمانى و یا عدم آن، کافى نیست. (و ما ءاتینهم من کتب یدرسونها)
۶ - خداوند، براى مشرکان مکه قبل از رسول گرامى اسلام، پیامبرى مبعوث نکرده بود. (و ما أرسلنا إلیهم قبلک من نذیر)
۷ - نقش پیامبران الهى، انذار و هشداردهى به مردم است. (و ماأرسلناالیهم قبلک من نذیر)
موضوعات مرتبط
- انبیا: انذارهاى انبیا ۷; تاریخ انبیا ۶; نقش انبیا ۷
- دین: ابزار تشخیص حقانیت دین ۵; ملاک اظهارنظر درباره دین ۲
- عقل: آثار عقل ۵
- قرآن: تهمت ساختگى به قرآن ۱
- کتب آسمانى: تاریخ کتب آسمانى ۴
- محمد(ص): نبوت محمد(ص) ۶
- مشرکان: بى منطقى مشرکان ۱، ۳
- مکه: اولین نبى در مکه ۶; تاریخ مکه ۴، ۶; محرومیت اهل مکه از کتاب آسمانى ۴
منابع