آل عمران ٧١
ترجمه
آل عمران ٧٠ | آیه ٧١ | آل عمران ٧٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَلْبِسُونَ»: آمیزه هم میدارید.
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول آیات ۷۱ و ۷۲:[۲]
ابن عباس روايت كند كه عبدالله بن الصيف و عدى بن زيد و حرث بن عوف به يكديگر مى گفتند: برويم نزد محمد و اصحاب او و به او ایمان بياوريم ولى كارى كه بايد انجام دهيم آنست كه صبح ايمان بياوريم و سپس عصر نسبت به او كافر شويم تا از اين طريق ايجاد شك و شبهه در اصحاب او بنمائيم سپس اين دو آيه نازل گرديد.[۳]
حسن بصرى و سدى روايت كنند كه دوازده نفر از احبار يهود خيبر با يكديگر درباره دين محمد توطئهچينى كردند و گفتند: صبح ايمان بياوريم و عصر از دين او برگشته و كافر شويم و از اين راه ايجاد شبهه در ميان مسلمين بنمائيم تا از اين شك ما بطلان دين خود را بيابند سپس آيه ۷۲ نازل گرديد.[۴]
از مقاتل و كلبى و مجاهد روايت كنند كه آيه ۷۲ درباره قبله نازل شد در هنگامى كه قبله به طرف خانه كعبه تحويل شد و اين تحويل و برگردانده شدن قبله بر يهوديان گران آمد سپس كعب بن الاشرف گفت: برويد و به محمد ايمان بياوريد و با او در اول وقت روز به طرف كعبه نماز بخوانيد و آخر وقت روز به طرف قبله خودتان نماز بخوانيد تا از اين طريق ايجاد شك و شبهه در ميان اصحاب او بنمائيد.[۵]
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«71» يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
اى اهل كتاب! چرا حقّ را به باطل مشتبه مىسازيد و (يا) حقّ را كتمان مىكنيد، در حالى كه خود (به حقّانيت آن) آگاهيد.
نکته ها
امام صادق عليه السلام دربارهى «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» فرمودند: يعنى اهل كتاب به صفات ذكر شده براى پيامبر اسلام در تورات آگاهاند، (ولى آن را كتمان مىكنند). «1»
مستشرق، مورّخ وجهانگرد، در كتابها و ثبت مكانها وزمانهاى تاريخى تصرّف كردند و در دائرةالمعارفها به عنوان محقّق چنان سيمايى از اسلام ترسيم كردند كه خواننده به فكر ايمان و تأمّل در عقايد اسلامى نيافتد.
پیام ها
1- مشتبه كردن وكتمان حق، دو اهرم نيرومند دشمن براى ايجاد انحراف در بين مؤمنان است. در دو آيهى قبل فرمود: «يُضِلُّونَكُمْ ...» در اين آيه مىفرمايد:
«تَلْبِسُونَ، تَكْتُمُونَ»
2- كتمان حقّ، حرام و اظهار آن واجب است. «تَكْتُمُونَ الْحَقَّ ...»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (71)
يا أَهْلَ الْكِتابِ: اى صاحبان كتاب تورات و انجيل، لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ: چرا ملتبس و مختلط مىسازيد حق و راستى را به باطل و كجى، كه آن تحريف تورات و انجيل، و ابراز باطل است به صورت حق، يا به تقصير در تميز ميان حق و باطل. يا چرا مىپوشيد اقرارى را كه قبل از بعثت حضرت خاتم پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داشتيد به انكارى كه بعد از آن داريد. وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَ: و چرا كتمان مىكنيد حق را كه صفات حضرت
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 144
خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نبوت آن حضرت است، وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ: و حال آنكه شما مىدانيد آنچه كتمان مىكنيد، يعنى عالما و عامدا آن را مخفى داريد. يا عالم هستيد به آنكه مكتوم شما پوشيده نخواهد ماند و خدا حق را ظاهر خواهد كرد.
تبصره: اين مطلب ثابت و محقق شده كه آيات قرآنى، عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب. بنابراين آيه شريفه شامل اهل عصر، و تهديد عظيمى است نسبت به مبدلين و مغيرين احكام قرآن را؛ و به لسان حال خطاب فرمايد:
اى اهل كتاب قرآن، چرا ملتبس و مختلط مىسازيد حق را كه فرامين محكم الهى است به باطل، كه آراء سخيفه خود باشد، و تأسيس و جعل كنيد چيزى را كه خلاف وحى منزل است (قانون مدن) به سبب اغراض شخصيه خود، و كتمان كنيد حق را و حال آنكه مىدانيد حكم خداوند سبحان را.
تفسير برهان: از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: ثلاث حرمات واجبة فمن قطع منها حرمة فقد اشرك باللّه: الاولى انتهاك حرمة اللّه فى بيت الحرام و الثّانية تعطيل الكتاب و العمل بغيره و الثّالثة قطيعة ما اوجب اللّه من فرض طاعتنا و مودّتنا. «1» سه چيز است محترمات واجبه، پس هر كه قطع كند حرمتى از آن را، پس به تحقيق شرك آورده به خدا: اول- هتك حرمت الهى در بيت الحرام.
دوم- تعطيل كتاب خدا و عمل به غير آن. سوم- قطع آنچه را كه خدا واجب فرموده از طاعت و مودّت ما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (71)
جلد 1 صفحه 436
ترجمه
اى اهل كتاب چرا مشتبه ميسازيد حق را بباطل و كتمان ميكنيد حق را با آنكه ميدانيد..
تفسير
چرا تحريف ميكنيد تورية و انجيل را و اظهار ميكنيد باطل مجعول خودتان را بجاى حق نازل از طرف خداوند يا چرا كوتاهى ميكنيد در تميز بين حق و باطل و كتمان ميكنيد نبوت محمد (ص) و صفت او را با آنكه ميدانيد آنچه را كتمان ميكنيد حق است و از اين آيه استفاده ميشود كه در هيچ موقع نبايد كتمان از حق نمود چون معلوم ميشود علت قبح كتمان حق علم بآنست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تَلبِسُونَ الحَقَّ بِالباطِلِ وَ تَكتُمُونَ الحَقَّ وَ أَنتُم تَعلَمُونَ (71)
اي اهل كتاب چرا ميپوشانيد حق را بباطل و كتمان حق ميكنيد و حال آنكه ميدانيد يا أَهلَ الكِتابِ خطاب بيهود و نصاري است لِمَ تَلبِسُونَ الحَقَّ بِالباطِلِ بعضي مفسرين گفتند مراد خلط و مزج حق است بباطل و بعضي گفتند مراد نفاق است که اظهار اسلام ميكنند و باطنا كافر هستند و هر دو اينکه تفسير باطل است زيرا مزج غير از پوشانيدن است و نفاق عكس است که كفر باشد بلباس حق که اظهار اسلام باشد بلكه مراد اينست که مطالب حقّه را که باطنا معتقد هستند و يقين دارند اظهار ميكنند که باطل است و انكار مينمايند عكس منافق که مفاد وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم نمل آيه 14، است و قريب المعني است با وَ تَكتُمُونَ الحَقَّ
جلد 4 - صفحه 246
و فرق لبس حق بباطل با كتمان اينست که كتمان فقط اظهار نكردن است حق را و انكار آن، و لبس حق اينست که اظهار ميكند که باطل است با اينكه ميداند حق است مثل بشارات تورات و ساير كتب انبياء که گفتند راجع بغير محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است، و معجزات را گفتند سحر است، و قرآن را گفتند افتراء است و بهم بافتگي است با اينكه باطنا يقين دارند.
وَ أَنتُم تَعلَمُونَ الحق بعلم اليقين.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 71)- در این آیه بار دیگر آنها را مخاطب ساخته میگوید: «ای اهل
ج1، ص295
کتاب! چرا حق را با باطل میآمیزید و مشتبه میکنید (تا مردم را به گمراهی بکشانید و خودتان نیز گمراه شوید) و چرا حق را پنهان میدارید در حالی که میدانید»! (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - آمیختن آگاهانه حق به باطل و کتمان آن توسط علماى یهود و نصارا، و نکوهش آنان از سوى خداوند (یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون)
۲ - علماى اهل کتاب با درآمیختن حق به باطل و کتمان حق، مردم را گمراه مى ساختند. (ودّت طائفة من اهل الکتاب لو یضلّونکم ... یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل)
۳ - علم و آگاهى علماى یهود و نصارا به حقّانیّت قرآن و رسالت پیامبر (ص) (یا اهل الکتاب ... و انتم تعلمون) با توجّه به اینکه محور اختلاف اهل کتاب با مسلمانان در حقانیت قرآن و پیامبر (ص) بوده، معلوم مى شود منظور از کلمه «الحق»، قرآن و رسالت پیامبر (ص) بوده است.
۴ - حرمت کتمان حق و آمیختن آن به باطل (لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون)
۵ - اظهار حق و نیامیختن آن به باطل، از وظایف عالمان و آگاهان (یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون) اگر کتمان حق حرام باشد، لزوماً اظهار آن ضرورت دارد; چون شقّ سوّمى تصوّر نمى شود.
موضوعات مرتبط
- التقاط: آثار التقاط ۲ ; حرمت التقاط ۴ ; سرزنشهاى التقاط ۱
- اهل کتاب: ۳ علماى اهل کتاب ۱، ۲، ۳ ; اهل کتاب و اضلال مردم ۲ ; اهل کتاب و کتمان حق ۱، ۲
- حق: اظهار حق ۵ ; کتمان حق ۱، ۲
- خدا: توبیخهاى خدا ۱
- علماى دین: وظایف علماى دین ۵
- قرآن: ۳
- گمراهى: عوامل گمراهى ۲
- محمّد (ص): محمّد (ص) و اهل کتاب ۳
- محرّمات: ۴
- مسیحیان: علماى مسیحیان ۱، ۳
- یهود: علماى یهود ۱، ۳