البقرة ١٣٢
ترجمه
البقرة ١٣١ | آیه ١٣٢ | البقرة ١٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَصَّی»: توصیه کرد. سفارش نمود. ارشاد کرد. «بِهَا»: به آن. مرجع ضمیر (هَا) واژه (مِلّة) در آیه است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ»: مراد این است که همیشه دیندار و فرمانبردار خدا باشید، تا اگر مرگ شما را در ربود، مسلمان و مطیع فرمان یزدان، جهان را بدرود گوئید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ امْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ... (۰) وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ... (۰) وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ... (۰) وَ جَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِيَةً فِي... (۰) لاَ شَرِيکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ... (۱) فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا... (۱) فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى (۰) وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى (۰) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى (۰) وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنَى (۰) وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنَى (۰) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى (۰)
تفسیر
- آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره
- روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است
- مقام اصطفاء و برگزيدگى همان مقام اسلام و تسليم است
- نكته و وجه دو ((التفات )) در دو آيه كريمه
- معناى اسلام و مراتب و درجات چهارگانه اسلام و ايمان
- مرتبه اول اسلام : اذعان و باور قلبى بخصوص اجمالى شهادتين
- مرتبه دوم : اعتقاد تفصيلى به حقايق دينى و بدنبال آن انجامعمل صالح
- مرتبه سوم : رام كردن نفس سركش و تسليم وجود انسان در برابر خدا
- مرتبه چهارم از اسلام : مرحله عبوديت و بندگى
- معناى عمل صالح و آثار آن
- معناى صلاح نفس و صلاح ذات و مراد از ((صالحين )) در قرآن
- اثرى كه مخصوص صالحان است
- صلاح ذاتى داراى مراتبى است و رسول اللّه (ص )آل او داراى بالاترين مراتب آنند
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته )
- چند روايت در بيان اسلام و ايمان
- روايتى از بحارالانوار و سخن درباره نكاتى كه از آيات و روايات راجع به مراتبايمان و اسلام بدست مى آيد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«132» وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
و ابراهيم و يعقوب، فرزندان خود را به همان آئين سفارش نمودند (وگفتند:) فرزندان من! خداوند براى شما اين دين (توحيدى) را برگزيده است. پس (تا پايان عمر بر آن باشيد و) جز در حال تسليم (و فرمانبردارى) نميريد.
جلد 1 - صفحه 207
پیام ها
1- در فكر سلامت عقيده وايمان نسل وفرزندان خود باشيم و در وصاياى خود تنها به جنبههاى مادّى اكتفا نكنيم. «وَصَّى ... فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
2- راه حقّ، همان راه اسلام و تسليم بودن در برابر خداوند است. انبيا همين راه را سفارش مىنمودند. «وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ»
3- خداوند در ميان همه راهها، راه دين را براى ما برگزيده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ»
4- حسن عاقبت ومسلمان مردن مهم است. «1» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
5- گرچه زمان ومكان مردن به دست ما نيست، ولى مىتوانيم زمينهى حسنِ عاقبت خود را از طريق عقيده وعمل درست ودعا ودورى از گناه و افراد فاسد، فراهم كنيم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (132)
بعد از آن وصيت حضرت ابراهيم عليه السلام به فرزندانش بيان مىفرمايد:
وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ: و وصيت نمود ابراهيم عليه السلام در حين
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 261
وفات پسران خود را، وَ يَعْقُوبُ: و يعقوب نيز وصيت كرد اولاد خود را به موافقت جد و پدر خود و مضمون وصيت هر دو اين بود: يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى: اى پسران من بدرستى كه خدا اختيار فرمود، لَكُمُ الدِّينَ: براى شما دين مرضى و مشروع كه امر شده به آن يعنى دين اسلام، فَلا تَمُوتُنَ:
پس بايد البته نميريد، إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ: مگر در حالى كه شما مسلمان باشيد. فرزندان حضرت ابراهيم عليه السلام چهار نفر بودند: اسمعيل و اسحق و مدين و مدان. اسحق از ساره، و اسمعيل از هاجر، و باقى از مقطن كنعانيه. و نزد بعضى هشت نفر بودهاند و نزد جمعى چهارده نفر. و فرزندان يعقوب دوازده نفر بودند و حاصل آنكه اين دو پيغمبر اولادان خود را وصيت نمودند كه البته البته بايد نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد.
تبصره: ظاهر آيه شريفه نهى است از مردن بر خلاف دين اسلام، نه آنكه نهى از مردن باشد. و تغيير عبارت به جهت آنست كه موت بر غير دين اسلام موتى است كه هيچ چيز در آن نخواهد بود، و سزاوار آنست كه چنين مرگى كه فاقد سعادت است وارد نشود. اين وصيت عام است نسبت به تمام مكلفين كه سعى و كوشش داشته باشند و ملازم احكام اسلامى بوده تا وقت موت مسلمان از دنيا روند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (132)
جلد 1 صفحه 175
ترجمه
و وصيت كرد بآن ابراهيم پسرانش را و يعقوب اى پسران من همانا خداوند برگزيد براى شما دين را پس نبايد بميريد مگر آنكه باشيد شما مسلمانان.
تفسير
وصيت بملت ابراهيم يا مفاد كلمه اسلمت شد كه نتيجه هر دو اسلام است از آنحضرت و حضرت يعقوب بفرزندانشان كه آن دين برگزيده الهى است و بايد تا نفس آخر بر اين ملت حنيف و دين شريف ثابت و مستقيم باشيد و بايد پيرامون معصيت نگرديد مبادا ايمان شما ضعيف گردد و كمكم از دل شما خارج شود و بىايمان از دنيا برويد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ وَصّي بِها إِبراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصطَفي لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنتُم مُسلِمُونَ (132)
(و ابراهيم و يعقوب فرزندانشان را بملة حنيفة سفارش نمودند و گفتند اي فرزندان من همانا خداوند براي شما دين اسلام و حنيفة را انتخاب فرموده پس نميريد مگر در حالي که مسلمان باشيد) وصيت در لغت بمعني پيوستن چيزي بغير است چنانچه در كلمات اصحاب ذكر شده و در جواهر بعهد تفسير نموده و ظاهر اينست که نظر او بوصية مصطلح است و معني عام وصيت سفارش و اندرز و نصيحت و قرار داد و معاهد و نحو اينها است چنانچه در آيات شريفه است: يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَولادِكُم«1» وَ وَصَّينَا الإِنسانَ بِوالِدَيهِ«2» و وَ لَقَد وَصَّينَا الَّذِينَ أُوتُوا الكِتابَ مِن قَبلِكُم وَ إِيّاكُم أَنِ اتَّقُوا اللّهَ«3» و «شَرَعَ لَكُم مِنَ الدِّينِ ما وَصّي بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوحَينا إِلَيكَ وَ ما وَصَّينا بِهِ إِبراهِيمَ وَ مُوسي وَ عِيسي أَن أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا الاية«4» و غير اينها از آيات ديگر و در مرجع ضمير بها از إبن عباس نقل شده که كلمه اخلاص است که مفاد آيه قبل ميباشد ولي ظاهر اينست که مرجع ضمير ملة باشد که در آيه قبل است يعني ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را بملت حنيفة سفارش نمودند، و يعقوب عطف بر ابراهيم است و تقدير اينست که و وصي بها يعقوب بنيه ايضا و يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم بوده و جمله يا بني الخ موصي بها يعني امري است که ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را بآن وصيت نمودند و مراد از دين، دين اسلام بمعني عامّ آنست چنانچه ميفرمايد إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ«5»
1- سوره نساء آيه 12
2- سوره عنكبوت آيه 7
3- سوره نساء آيه 130
4- سوره شوري آيه 11
5- سوره آل عمران آيه 17
جلد 2 - صفحه 206
فَلا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنتُم مُسلِمُونَ اگر گفته شود با اينكه موت امر غير اختياري است چگونه متعلق نهي قرار گرفته! در جواب گوئيم بازگشت اينکه نهي بامر اختياري است و تقدير اينست که «الزموا الاسلام لئلا يقع موتكم الّا في هذا الحال» يعني هميشه ملازم مسلماني باشيد تا اينكه مرگ نيابد شما را مگر در حال مسلماني.
و اما موت نسبت بحيوة نباتي و حيواني امر عدمي است يعني زوال قوه نمو و انبات و زوال بخار متصاعد از قلب عبارت از موت نباتي و حيواني است ولي نسبت بحيوة انساني عبارت از انتقال از نشئه به نشئهيي ديگر است و تفصيل اينکه مطلب را در كلم الطيب متذكر شدهايم«1»
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 132)- وصیت و سفارشی که در آخرین ایام عمر خود به فرزندانش نمود آن نیز نمونه بود، چنانکه قرآن میگوید: «ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را در باز پسین لحظات عمر به این آیین پاک توحیدی وصیت کردند» (وَ وَصَّی بِها
ج1، ص125
إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ)
.هر کدام به فرزندان خود گفتند: «فرزندان من! خداوند این آیین توحید را برای شما برگزیده است» (یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ).
«بنابراین جز بر این آیین رهسپار نشوید و جز با قلبی مملو از ایمان و تسلیم جهان را وداع نگویید» (فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).
نکات آیه
۱ - ابراهیم و یعقوب (ع) هر یک داراى پسرانى چند بودند. (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب یبنى)
۲ - ابراهیم(ع)، پسرانش را به پیروى از آیین خویش (تسلیم خدا بودن) توصیه کرد. (و وصى بها إبرهیم بنیه) ضمیر «بها» مى تواند به «ملة إبراهیم» (در آیه ۱۳۰) برگردد و نیز مى تواند به جمله «أسلمت» در آیه قبل بازگردانده شود. گفتنى است بازگشت هر دو فرض به یک معناست; زیرا آئین ابراهیم همان تسلیم گشتن در برابر خداوند است.
۳ - یعقوب(ع)، پسرانش را به پیروى از آیین ابراهیم (تسلیم شدن در برابر خدا) سفارش کرد. (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب) «یعقوب» عطف بر «إبراهیم» است; یعنى: «وصى بها یعقوب بنیه».
۴ - یعقوب، پیرو آیین ابراهیم و مبلغ آن (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب)
۵ - آیین ابراهیم، آیینى نیکو و منزه از هرگونه شائبه باطل و ناهنجار (إن اللّه اصطفى لکم الدین) «اصطفاء» به معناى گزینش صفوه (خالص و نیکوى) هر چیزى است. «ال» در «الدین» عهد ذکرى و اشاره به آیین ابراهیم دارد.
۶ - آیین ابراهیم (تسلیم خدا بودن)، آیین برگزیده خداوند (إن اللّه اصطفى لکم الدین)
۷ - منزه بودن آیین ابراهیم از هرگونه باطلى و گزینش آن از سوى خدا دلیل توصیه ابراهیم و یعقوب به پذیرش آن (و وصى بها إبرهیم .... یبنى إن اللّه اصطفى لکم الدین فلاتموتن) تفریع جمله «لاتموتن ...» بر «إن اللّه ...» به وسیله حرف «فاء» گویاى برداشت فوق است.
۸ - ضرورت پذیرش هر آنچه خداوند براى انسان گزینش مى کند و بدان فرمان مى دهد. (إن اللّه اصطفى لکم الدین فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون) حرف «فاء» در «فلاتموتن ...» سببیه است; یعنى، بیان مى دارد: آنچه پس از آن واقع شده، نتیجه مضمون جمله قبل است. بنابراین جمله فوق به این معناست: چون خداوند دین ابراهیم (تسلیم بودن در برابر خدا) را براى شما گزینش کرده، باید همواره بدان ملتزم باشید.
۹ - پیروى از ادیان الهى، به سود خود آدمى است. (اصطفى لکم الدین) برداشت فوق از «لام» در «لکم» استفاده مى شود.
۱۰ - ابراهیم و یعقوب(ع)، از پسرانشان خواستند تا همواره تسلیم خدا بوده و مطیع فرمان او باشند. (فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون) جمله «فلاتموتن ...» کنایه از لزوم تسلیم همیشگى در برابر خدا و همواره مطیع او بودن است.
۱۱ - تسلیم خدا بودن، روح و جوهره ادیان الهى است. (إن اللّه اصطفى لکم الدین فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون)
۱۲ - علاقه به ایجاد گرایشهاى صحیح دینى در فرزندان، از خصلتهاى پیامبرانى، چون ابراهیم و یعقوب(ع) (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب یبنى)
۱۳ - ضرورت تلاش براى گرایش دادن فرزندان به انتخاب آیین الهى (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب یبنى ... فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون)
۱۴ - توصیه به پذیرش آیین الهى و تسلیم خدا بودن، از بهترین وصیتهاست. (و وصى بها إبرهیم بنیه و یعقوب یبنى ... فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون)
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): برگزیدگى دین ابراهیم(ع) ۶، ۷; پسران ابراهیم(ع) ۱، ۲; پیروان ابراهیم(ع) ۴; تبعیت از دین ابراهیم(ع) ۲، ۳; توصیه هاى ابراهیم(ع) ۲، ۷; حقانیت دین ابراهیم(ع) ۵، ۷; خواسته هاى ابراهیم(ع) ۱۰; علایق ابراهیم(ع) ۱۲; قبول دین ابراهیم(ع) ۷; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۲; ویژگیهاى دین ابراهیم(ع) ۵، ۶، ۷
- ادیان: تبعیت از ادیان ۹; حقیقت ادیان ۱۱
- اطاعت: اطاعت از خدا ۱۰
- انبیا: علایق انبیا ۱۲
- انسان: منافع انسان ۹
- تسلیم: اهمیّت تسلیم به خدا ۲، ۳، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۴
- خدا: قبول اوامر خدا ۸
- دین: دین برگزیده ۵، ۶، ۷; قبول دین ۱۴; قبول دین برگزیده ۸
- فرزند: تربیت دینى فرزند ۱۲، ۱۳
- والدین: مسؤولیت والدین ۱۳
- وصیت: بهترین وصیت ۱۴
- یعقوب(ع): پسران یعقوب(ع) ۱، ۳; تبلیغ یعقوب(ع) ۴; توصیه هاى یعقوب(ع) ۳; خواسته هاى یعقوب(ع) ۱۰; دلایل توصیه هاى یعقوب(ع) ۷; دین یعقوب(ع) ۴; علایق یعقوب(ع) ۱۲; قصه یعقوب(ع) ۱، ۳; یعقوب(ع) و دین ابراهیم(ع) ۴