إِدْرِيس
ریشه کلمه
- ادريس (۲ بار)
قاموس قرآن
عليه السلام يكى از پيامبران مشهور نام مباركش دو بار در كلام اللّه آمده است [مريم:56]، [انبیاء:85]. در آيه دوّم توصيف شده كه او از صابران بود و در آيه اوّل از نبوّت و صدّيق بودن او سخن رفته است. امّا مراد از «رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً» چيستأ آيا مكان به معنى مكان معنوى و مقام است؟ يعنى او را به مقام و منزلت برترى رسانديم و يا او را به مكان بلندى كه جز آسمانها نيست بالا برديم (علىّ در علوّ مقام و علوّ مكان هر دو آمده است). در الميزان آمده: گفتهاند چنانكه در حديث وارد است خدا او را به بعضى از آسمانها برد و در آنجا قبض روح كرد و آن نشان دادن خرق عادت و قدرت بالغه خدائى است و براى ادريس مزيّت است. در بعضى روايات هست كه او زنده است در تفسير برهان از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده كه در معراج در آسمان چهارم مردى ديدم به جبرئيل گفتم: او كيست گفت او ادريس است به او سلام كردم و او بر من سلام كرد من بر او از خدا مغفرت خواستم او هم بر من استغفار كرد. در سفينةالبحار از امام صادق عليه السلام نقل شده كه درباره مسجد سهله فرموده: آن جاى خانه ادريس است كه در آن جامه مىدوخت. در مجمع البيان فرموده: او جدّ پدر نوح است و اسم او در تورات اخنوخ است گفته شده او را در اثر كثرت درس كتب ادريس گفتند و او اوّل كسى است كه با قلم نوشت و لباس دوخت و گفته شده: خدا به او علم نجوم و حساب و هيئت آموخت و اينها معجزه او بود. نا گفته نماند روايات درباره آسمان رفتن او زياد است و در اين باره به بحار، تفسير برهان تفسير الدرالمنثور و غيره رجوع شود. و اين در صورت ثبوت عجب نيست كه خداوند كسى را به آسمان ببرد و در آنجا قبض روح كند چنانكه اگر يك نفر از مردان فضائى آمريكا كه به ماه رفتند در آنجا مىمرد عجب نبود و يا خدا ادريس را به يكى از كرات كه زندگى در آن ميسّر است ببرد و زنده نگاه دارد عجبى نخواهد بود. اينكه طبرسى فرموده نام او در تورات اخنوخ است در تورات سفر پيدايش باب پنجم از بند 18 به بعد مىنويسد: يارد صد و شصت دو سال زندگى كرد و خنوخ را به دنيا آورد و از خنوخ متو شالخ به دنيا آمد. سپس پسر متوشالخ را لمك نام مىبرد و گويد از لمك نوح به دنيا آمد. آنگاه مىگويد: خنوخ با خدا راه رفت و ناپديد شد زيرا خدا او را بر گرفت. (به انحصار) اين سخنان مؤيد همان است كه از مجمع نقل شد كه او پدر جدّ نوح و نام وى در تورات اخنوخ است و جمله (با خدا راه رفت و ناپديد شد و خدا او را بر گرفت و ناپديد شد و خدا او را بر گرفت) روشن كننده همان مطلب آسمان رفتن اوست درباره ديگران مىگويد مرد و درباره او مىگويد: ناياب شد كه خدا او را گرفت. و نيز در رساله يهودا بند 14 و 15 از شخصى به نام خنوخ ياد شده و نيز در سفر پيدايش باب چهارم از او نام رفته است و مسترهاكس در قاموس خود از او ياد كرده و گويد مانند ايليا طعم مرگ را نچشيد. در دائرة المعارف و جدى رفتن او به آسمان چهارم از كعب الاحبار نقل و ردّ شده است. نا گفته نماند آيه «وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً» به مطلبيكه درباره او گفته شده اشعار دارد و اللّه اعلم.