گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
<span id='link136'><span>
<span id='link136'><span>


==ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! ==
==تنگی و وسعت روزى، به دست خداست و بس! ==
اللَّهُ يَبْسط الرِّزْقَ لِمَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيمٌ
«'''اللَّهُ يَبْسط الرِّزْقَ لِمَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيمٌ'''»:
 
در اين آيه به آنچه در آيه قبلى اشاره كرده بود تصريح مى كند و كلمه ((يقدر(( از ماده (قدر) است كه به معناى تنگ گرفتن ، در مقابل ((بسط(( كه به معناى گشايش دادن است و در آيه مورد بحث منظور معناى اين كلمه نيست . بلكه منظور لازمه معنا است يعنى توسعه ، و اگر
در اين آيه به آنچه در آيه قبلى اشاره كرده بود تصريح مى كند و كلمه ((يقدر(( از ماده (قدر) است كه به معناى تنگ گرفتن ، در مقابل ((بسط(( كه به معناى گشايش دادن است و در آيه مورد بحث منظور معناى اين كلمه نيست . بلكه منظور لازمه معنا است يعنى توسعه ، و اگر
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۲۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۲۴ </center>
در جمله ((ان الله بكل شى ء عليم (( با اينكه مى توانست ضمير بياورد و بفرمايد: ((انه بكل شى ء عليم (( ضمير نياورد و اسم ((الله (( را آورد، براى اين است كه بر علت حكم دلالت كند و چنين معنا دهد كه او بر همه چيز داناست براى اينكه ((الله (( است
در جمله ((ان الله بكل شى ء عليم (( با اينكه مى توانست ضمير بياورد و بفرمايد: ((انه بكل شى ء عليم (( ضمير نياورد و اسم ((الله (( را آورد، براى اين است كه بر علت حكم دلالت كند و چنين معنا دهد كه او بر همه چيز داناست براى اينكه ((الله (( است.
و معناى آيه اين است كه : خداوند رزق را بر هر كس بخواهد توسعه مى دهد و بر هر كس بخواهد تنگ مى گيرد و نمى خواهد مگر بر طبق مصلحت براى اينكه او به هر چيزى داناست ، چون الله است كه جامع تمامى صفات كمال است
 
وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الاَرْض ‍ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا ...لا يَعْقِلُونَ
و معناى آيه اين است كه : خداوند رزق را بر هر كس بخواهد توسعه مى دهد و بر هر كس بخواهد تنگ مى گيرد و نمى خواهد مگر بر طبق مصلحت براى اينكه او به هر چيزى داناست ، چون الله است كه جامع تمامى صفات كمال است.
مراد از احياى زمين بعد از مردن آن ، روياندن گياهان در بهار، بعد از مردن آنها در زمستان است
 
((قل الحمد لله (( - يعنى خدا را در برابر اينكه حجت را بر دشمنان تمام كرد، و مجبورشان كرد كه اعتراف كنند به اينكه مدبر امور خلقت نيز خداست ، حمد بگو، چون با اين تماميت حجت ديگر چاره اى ندارند جز اينكه تنها خدا را بپرستند، و بت ها و ارباب آنها را رها كنند
«'''وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الاَرْض ‍مِن بَعْدِ مَوْتِهَا ...لا يَعْقِلُونَ'''»:
((بل اكثرهم لا يعقلون (( - يعنى بيشترشان در آيات خدا تدبر نمى كنند، و عقل خود را قاضى و حاكم نمى كنند، تا خدا را بشناسند، و حق را از باطل تميز دهند، پس معناى جمله ((لا يعقلون ((، اين شد كه آن طور كه سزاوار است تعقل نمى كنند
 
مراد از احياى زمين بعد از مردن آن ، روياندن گياهان در بهار، بعد از مردن آنها در زمستان است.
 
«'''قل الحمد لله'''» - يعنى خدا را در برابر اينكه حجت را بر دشمنان تمام كرد، و مجبورشان كرد كه اعتراف كنند به اينكه مدبر امور خلقت نيز خداست ، حمد بگو، چون با اين تماميت حجت ديگر چاره اى ندارند جز اينكه تنها خدا را بپرستند، و بت ها و ارباب آنها را رها كنند.
 
«'''بل اكثرهم لا يعقلون'''» - يعنى بيشترشان در آيات خدا تدبر نمى كنند، و عقل خود را قاضى و حاكم نمى كنند، تا خدا را بشناسند، و حق را از باطل تميز دهند، پس معناى جمله ((لا يعقلون ((، اين شد كه آن طور كه سزاوار است تعقل نمى كنند.
<span id='link137'><span>
<span id='link137'><span>
==توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است ==
==توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است ==
وَ مَا هَذِهِ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا إِلا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ
وَ مَا هَذِهِ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا إِلا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ
۱۵٬۹۷۷

ویرایش