گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۶: خط ۸۶:


==جواب اشكال مطرح شده ==
==جواب اشكال مطرح شده ==
جواب از اين اشكال اينستكه انبياء و رسل ، هيچيك هيچ معجزه اى را براى اثبات معارف خود نياوردند، و نمى خواستند با آوردن معجزه مسئله توحيد و معاد را كه عقل خودش بر آنها حكم مى كند اثبات كنند، و در اثبات آنها بحجت عقل اكتفاء كردند، و مردم را از طريق نظر و استدلال هوشيار ساختند.
جواب از اين اشكال اين است كه انبيا و رُسُل، هيچ يك هيچ معجزه اى را براى اثبات معارف خود نياوردند و نمى خواستند با آوردن معجزه، مسأله توحيد و معاد را - كه عقل خودش بر آن ها حكم مى كند - اثبات كنند، و در اثبات آن ها به حجّت عقل اكتفا كردند، و مردم را از طريق نظر و استدلال هوشيار ساختند.
همچنانكه قرآن كريم در استدلال بر توحيد مى فرمايد: «'''قالت رسلهم : اءفى اللّه شك فاطر السماوات و الارض ؟'''» (رسولان ايشان بايشان مى گفتند: آيا در وجود خدا پديد آرنده آسمانها و زمين شكى هست ؟!و در احتجاج بر مسئله معاد مى فرمايد: «'''و ما خلقنا السماء و الارض و ما بينهما باطلا، ذلك ظن الذين كفروا، فويل للذين كفروا من النار، ام نجعل الذين آمنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ؟ ام نجعل المتقين كالفجار؟'''» (ما آسمان و زمين و آنچه بين آندو است بباطل نيافريديم ، اين پندار كسانى است كه كافر شدند، پس واى بر كسانيكه كفر ورزيدند، از آتش ، آيا ما با آنانكه ايمان آورده و عمل صالح كردند، چون مفسدان در زمين معامله مى كنيم ؟ و يا متقين و فجار را بيك چوب ميرانيم ؟) نه اينكه براى اثبات اين معارف متوسل بمعجزه شده باشند، بلكه معجزه را از اين بابت آوردند كه مردم از ايشان در خواست آنرا كردند، تا بحقانيت دعويشان پى ببرند.
 
همچنان كه قرآن كريم، در استدلال بر توحيد مى فرمايد: «'''قالت رسلهم أفى اللّه شكّ فاطر السماوات و الأرض'''»: (رسولان ايشان، به ايشان مى گفتند: آيا در وجود خدا، پديد آرندۀ آسمان ها و زمين شكّى هست)؟!  
 
و در احتجاج بر مسأله معاد مى فرمايد: «'''و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما باطلا، ذلك ظنّ الّذين كفروا، فويل للّذين كفروا من النّار، أم نجعل الّذين آمنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الأرض، أم نجعل المتّقين كالفجّار'''»: (ما آسمان و زمين و آنچه بين آن دو است، به باطل نيافريديم. اين، پندار كسانى است كه كافر شدند، پس واى بر كسانی كه كفر ورزيدند از آتش؛ آيا ما با آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كردند، چون مفسدان در زمين معامله مى كنيم؟ و يا متقين و فجّار را به يك چوب می رانيم)؟ نه اين كه براى اثبات اين معارف، به معجزه متوسل باشند، بلكه معجزه را از اين بابت آوردند كه مردم آن را از ايشان، درخواست كردند، تا به حقانيت دعوی شان پى ببرند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۱ </center>
حق چنين در خواستى هم داشتند، براى اينكه عقل مردم بايشان اجازه نميدهد دنبال هر ادعائى را بگيرند، و زمام عقايد خود را بدست هر كسى بسپارند، بلكه بايد بكسى ايمان بياورند كه يقين داشته باشند از ناحيه خدا آمده ) آرى كسيكه ادعا ميكند فرستاده خدا است ، و خدا از طريق وحى يا بدون واسطه وحى باوى سخن ميگويد، و يا فرشته اى بسوى او نازل ميشود، ادعاى امرى خارق العاده ميكند، چون وحى و امثال آن از سنخ ادراكات ظاهرى و باطنى كه عامه مردم آنرا ميشناسند، و در خود مى يابند، نيست ، بلكه ادراكى است مستور از نظر عامه مردم ، و اگر اين ادعا صحيح باشد، معلوم است كه از غيب و ماوراى طبيعت تصرفاتى در نفس وى ميشود، و بهمين جهت با انكار شديد مردم روبرو ميشود.
حقّ چنين در خواستى هم داشتند. براى اين كه عقل مردم به ايشان اجازه نمی دهد دنبال هر ادعایى را بگيرند و زمام عقايد خود را به دست هر كسى بسپارند؛ بلكه بايد به كسى ايمان بياورند كه يقين داشته باشند از ناحيه خدا آمده).
 
آرى كسی كه ادّعا می كند فرستادۀ خداست، و خدا از طريق وحى يا بدون واسطه وحى با وى سخن می گويد؛ و يا فرشته اى به سوى او نازل می شود، ادّعاى امرى خارق العاده می كند. چون وحى و امثال آن، از سنخ ادراكات ظاهرى و باطنى - كه عامۀ مردم آن را می شناسند و در خود مى يابند - نيست، بلكه ادراكى است مستور از نظر عامۀ مردم. و اگر اين ادعا صحيح باشد، معلوم است كه از غيب و ماوراى طبيعت تصرفاتى در نفس وى می شود، و به همين جهت با انكار شديد مردم روبرو می گردد.
<span id='link156'><span>
<span id='link156'><span>
==دو نوع عكس العمل مردم در انكار دعوى انبياء (ع ) ==
==دو نوع عكس العمل مردم در انكار دعوى انبياء (ع ) ==
و مردم در انكار دعوى انبياء يكى از دو عكس العمل را نشان دادند، جمعى در مقام ابطال دعوى آنان بر آمده ، و خواستند تا با استدلال آنرا باطل سازند، از آنجمله گفتند: «'''ان انتم الا بشر مثلنا، تريدون ان تصدونا عما كان يعبد آباونا'''»، (شما جز بشرى مثل ما نيستيد، و با اينحال ميخواهيد ما را از پرستش چيزهائيكه پدران ما مى پرستيدند باز بداريد)، كه حاصل استدلالشان اينستكه شما هم مثل ساير مردميد، و مردم در نفس خود چنين چيزهائى كه شما براى خود ادعا مى كنيد نمى يابند، با اينكه آنها مثل شما و شما مثل ايشانيد، و اگر چنين چيزى براى يك انسان ممكن بود، براى همه بود، و يا همه مثل شما ميشدند.
و مردم در انكار دعوى انبياء يكى از دو عكس العمل را نشان دادند، جمعى در مقام ابطال دعوى آنان بر آمده ، و خواستند تا با استدلال آنرا باطل سازند، از آنجمله گفتند: «'''ان انتم الا بشر مثلنا، تريدون ان تصدونا عما كان يعبد آباونا'''»، (شما جز بشرى مثل ما نيستيد، و با اينحال ميخواهيد ما را از پرستش چيزهائيكه پدران ما مى پرستيدند باز بداريد)، كه حاصل استدلالشان اينستكه شما هم مثل ساير مردميد، و مردم در نفس خود چنين چيزهائى كه شما براى خود ادعا مى كنيد نمى يابند، با اينكه آنها مثل شما و شما مثل ايشانيد، و اگر چنين چيزى براى يك انسان ممكن بود، براى همه بود، و يا همه مثل شما ميشدند.
۱۳٬۹۱۶

ویرایش