گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۳ </center>
<span id='link462'><span>
<span id='link462'><span>
==آيات ۱ - ۵، سوره تبت ==
==آيات ۱ - ۵  سوره تبّت ==
سوره تبت مكى است و پنج آيه دارد
 
معناى «'''تلت بدا ابى لهب و تبّ'''»
سوره «تبّت» مكّى است و پنج آيه دارد.
 
معناى «'''تبّت یدا أبى لهب و تبّ'''»:
 
تَبَّت يَدَا أَبى لَهَبٍ وَ تَب (۱)
تَبَّت يَدَا أَبى لَهَبٍ وَ تَب (۱)
مَا أَغْنى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كسب (۲)
مَا أَغْنى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كسب (۲)
خط ۶۱: خط ۶۴:
وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطبِ(۴)
وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطبِ(۴)
فى جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسدِ(۵)
فى جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسدِ(۵)
ترجمه آيات  
 
به نام خداى رحمان و رحيم .
ترجمه آيات:
بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد) (۱).
 
مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد (۲).
به نام خداى رحمان و رحيم.
به زودى وارد آتشى شعله ور شود(۳).
 
با زنش كه باركش هيزم است (۴).
بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد). (۱)
و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد (۵).
 
بيان آيات  
مال وى و آنچه را به دست آورده، دردى را از او دوا نكرد. (۲)
اين سوره تهديد شديدى است به ابو لهب تهديدى است به هلاكت خودش و عملش ، تهديدى است به آتش جهنم براى خودش و همسرش ، و اين سوره در مكه نازل شده است .
 
تَبَّت يَدَا أَبى لَهَبٍ وَ تَب
به زودى وارد آتشى شعله ور شود. (۳)
«'''تب '''» و «'''تباب '''» بنابر آنچه جوهرى معنى كرده به معناى خسران و هلاكت است .
 
با زنش كه باركش هيزم است. (۴)
 
و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد. (۵)
 
بيان آيات:
اين سوره، تهديد شديدى است به ابو لهب. تهديدى است به هلاكت خودش و عملش. تهديدى است به آتش جهنمريال براى خودش و همسرش. و اين سوره در مكّه نازل شده است.
 
تَبَّت يَدَا أَبى لَهَبٍ وَ تَب:
 
«'''تب '''» و «'''تباب '''»: بنابر آنچه جوهرى معنى كرده، به معناى خسران و هلاكت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۴ </center>
و راغب آن را به دوام خسران معنا كرده . بعضى هم گفته اند به معناى خيبت و نوميدى است . بعضى ديگر آن را به معناى تهى دستى از همه خيرها دانسته اند. ولى - به طورى كه ديگران هم گفته اند - همه اين معانى نزديك به همند، و بنابر اين كلمه «'''يد'''» در آيه نيز به معناى لغويش نيست ، بلكه كنايه است از قدرت آدمى ، چون دست در انسان عضوى است كه مقاصدش به وسيله آن انجام مى شود، و بيشتر كارهاى آدمى را به دست او نسبت مى دهند، و تباب و خاسر شدن دست به معناى بى نتيجه شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه معكوس دادن آن است ، و يا به عبارت ديگر به معناى باطل شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است ، به طورى كه زحماتش هدر رود و مورد استفاده اش ‍ قرار نگيرد، اين معناى تباب دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى ، خسران او در نفس و حاق ذاتش است ، به طورى كه از سعادت دائميش محروم شود، و اين همان هلاكت دائمى او است .
و «راغب» آن را به دوام خسران معنا كرده. بعضى هم گفته اند: به معناى خيبت و نوميدى است. بعضى ديگر آن را به معناى تهیدستى از همه خيرها دانسته اند، ولى - به طورى كه ديگران هم گفته اند - همه اين معانى نزديك به هم اند.
پس اينكه فرمود: «'''تبت يدا ابى لهب و تب '''» معنايش در حقيقت «'''تب ابو لهب '''» است ، و اين نفرينى به او به هلاكت خودش و بطلان و بى اثر گشتن توطئه هايى است كه به منظور خاموش كردن نور نبوت مى كرد، و يا قضايى است از خداى تعالى به اين هلاكت و بطلان توطئه ها.
 
و اين ابو لهب كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته ، فرزند عبد المطلب و عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) است ، كه سخت با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دشمنى مى كرد و در تكذيب گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش اصرار مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى فروگذار نمى كرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) او و ساير عشيره اقربين خود را براى اولين بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در پاسخش گفت «'''تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد'''» و اين سوره نازل شد و گفتار او را به خودش رد كرد كه خسران و هلاكت بر او باد.
بنابراين، كلمۀ «'''يد'''» در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه كنايه است از قدرت آدمى. چون دست در انسان، عضوى است كه مقاصدش به وسيله آن انجام مى شود، و بيشتر كارهاى آدمى را به دست او نسبت مى دهند. و «تباب» و خاسر شدن دست، به معناى بى نتيجه شدن اعمال آدمى، و بلكه نتيجه معكوس دادن آن است. و يا به عبارت ديگر، به معناى باطل شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش هدر رود و مورد استفاده اش ‍ قرار نگيرد. اين معناى «تباب دست» انسان بود. و معناى «تباب خود آدمى»، خسران او در نفس و حاق ذاتش است، به طورى كه از سعادت دائمی اش محروم شود و اين، همان هلاكت دائمى اوست.
 
پس اين كه فرمود: «'''تبّت يدا أبى لهب و تبّ'''»، معنايش در حقيقت «'''تبّ أبو لهب '''» است، و اين نفرينى به او، به هلاكت خودش و بطلان و بى اثر گشتن توطئه هايى است كه به منظور خاموش كردن نور نبوت مى كرد. و يا قضايى است از خداى تعالى به اين هلاكت و بطلان توطئه ها.
 
و اين «أبولهب» كه مورد نفرين و يا قضاى حق تعالى قرار گرفته، فرزند عبدالمطلب و عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) است، كه سخت با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) دشمنى مى كرد و در تكذيب گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيّتش اصرار مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى فروگذار نمى كرد. و او، همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) او و ساير «عشيرۀ اقربين» خود را براى اولين بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در پاسخش گفت: «'''تبّا لك: خسران و هلاكت بر تو باد'''»؛ و اين سوره نازل شد و گفتار او را به خودش رد كرد كه خسران و هلاكت بر او باد.
<span id='link464'><span>
<span id='link464'><span>
==وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به كنيه ياد شده ==
==وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به كنيه ياد شده ==
بعضى ها گفته اند: نام او همين ابو لهب بوده ، هر چند كه به شكل كنيه است . بعضى ديگر گفته اند كلمه «'''ابولهب '''» كنيه او بوده و نامش عبد العزى بوده . بعضى ديگر گفته اند عبد مناف بوده . و از همه اقوالى كه در پاسخ اين سؤ ال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده ، اين قول است كه خواسته است او را به آتش نسبت دهد،
بعضى ها گفته اند: نام او همين ابو لهب بوده ، هر چند كه به شكل كنيه است . بعضى ديگر گفته اند كلمه «'''ابولهب '''» كنيه او بوده و نامش عبد العزى بوده . بعضى ديگر گفته اند عبد مناف بوده . و از همه اقوالى كه در پاسخ اين سؤ ال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده ، اين قول است كه خواسته است او را به آتش نسبت دهد،
۱۳٬۹۷۷

ویرایش