گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


==مقايسه سوره حمد با آنچه مسيحيان در نماز مى خوانند ==
==مقايسه سوره حمد با آنچه مسيحيان در نماز مى خوانند ==
حال براى اينكه بعظمت اين سوره پى ببرى ، ميتوانى معارف مورد بحث در اين سوره را كه خدايتعالى آنرا جزو نماز مسلمانان قرار داده ، با آنچه كه مسيحيان در نماز خود ميگويند، و انجيل متى (۶: - ۹ - ۱۳) آنرا حكايت مى كند، مقايسه كنى ، آنوقت مى فهمى كه سوره حمد چيست .
 
در انجيل نامبرده كه بعربى ترجمه شده ، چنين ميخوانيم (پدر ما آن كسى است كه در آسمانها است ، نام تو متقدس باد، و فرمانت نافذ، و مشيتت در زمين مجرى ، همانطور كه در آسمان مجرى است ، نان ما كفاف ما است ، امروز ما را بده ، و ديگر هيچ ، و گناه ما بيامرز، همانطور كه ما گناهكاران بخويشتن را مى بخشيم ، (يعنى از ما ياد بگير)، و ما را در بوته تجربه و امتحان قرار مده ، بلكه در عوض از شر شرير نجات ده .
حال براى اين كه به عظمت اين سوره پى ببرى، می توانى معارف مورد بحث در اين سوره را كه خدای تعالى آن را جزو نماز مسلمانان قرار داده، با آنچه كه مسيحيان در نماز خود می گويند و انجيل متى (۶: - ۹ - ۱۳) آن را حكايت مى كند، مقايسه كنى، آن وقت مى فهمى كه سوره حمد چيست.
خوب ، در اين معانى كه الفاظ اين جملات آنها را افاده مى كند دقت بفرما، كه چه چيرهائى را بعنوان معارف الهى و آسمانى به بشر مى آموزد، و چگونه ادب بندگى در آن رعايت شده ، اولا بنمازگزار مى آموزد، كه بگويد: پدر ما (يعنى خدايتعالى ) در آسمانها است ، (در حاليكه قرآن خدا را منزه از مكان ميداند) و ثانيا درباره پدرش دعاى خير كند، كه اميدوارم نامت متقدس باشد، (البته فراموش نشود كه متقدس باشد، نه مقدس ، و خلاصه قداست قلابى هم داشته باشد كافى است ) و نيز اميدوارم كه فرمانت در زمين مجرى ، (و تيغت برا) باشد، همانطور كه در آسمان هست ، حال چه كسى ميخواهد دعاى اين بنده را درباره خدايش مستجاب كند؟ نميدانيم ، آنهم دعائيكه بشعارهاى احزاب سياسى شبيه تر است ، تا بدعاى واقعى .
 
در انجيل نامبرده كه به عربى ترجمه شده، چنين می خوانيم: «پدر ما آن كسى است كه در آسمان هاست، نام تو متقدّس باد، و فرمانت نافذ، و مشيّتت در زمين مجرى، همان طور كه در آسمان مجرى است، نان ما كفاف ماست، امروز ما را بده و ديگر هيچ، و گناه ما بيامرز، همان طور كه ما گناهكاران به خويشتن را مى بخشيم، (يعنى از ما ياد بگير)، و ما را در بوته تجربه و امتحان قرار مده، بلكه در عوض از شرّ شرير نجات ده».
 
خوب در اين معانى كه الفاظ اين جملات آن ها را افاده مى كند، دقّت بفرما، كه چه چيزهایى را به عنوان معارف الهى و آسمانى به بشر مى آموزد، و چگونه ادب بندگى در آن رعايت شده.
اولا به نمازگزار مى آموزد كه بگويد: پدر ما (يعنى خدای تعالى) در آسمان هاست، (در حالی كه قرآن خدا را منزّه از مكان می داند).
و ثانيا درباره پدرش دعاى خير كند، كه اميدوارم نامت متقدّس باشد. (البته فراموش نشود كه متقدّس باشد، نه مقدّس، و خلاصه قداست قلابى هم داشته باشد، كافى است)، و نيز اميدوارم كه فرمانت در زمين مجرى، (و تيغت بُرّا) باشد، همان طور كه در آسمان هست.
حال چه كسى می خواهد دعاى اين بنده را درباره خدايش مستجاب كند؟ نمی دانيم، آن هم دعایی كه به شعارهاى احزاب سياسى شبيه تر است، تا به دعاى واقعى.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۵ </center>
و ثالثا از خدا و يا بگو پدرش درخواست كند: كه تنها نان امروزش را بدهد، و در مقابل بخشش و مغفرتى كه او نسبت به گنهكاران خود مى كند، وى نيز نسبت باو با مغفرت خود تلافى نمايد، و همانطور كه او در مقابل جفاكاران از حق خود اغماض مى كند، خدا هم از حق خود نسبت باو اغماض كند، حالا اين نمازگزار مسيحى چه حقى از خودش دارد، كه از خود او باشد، و خدا باو نداده باشد؟ نميدانيم .
و ثالثا از خدا و يا بگو پدرش درخواست كند: كه تنها نان امروزش را بدهد، و در مقابل بخشش و مغفرتى كه او نسبت به گنهكاران خود مى كند، وى نيز نسبت به او با مغفرت خود تلافى نمايد، و همان طور كه او در مقابل جفاكاران از حق خود اغماض مى كند، خدا هم از حق خود نسبت به او اغماض كند. حالا اين نمازگزار مسيحى چه حقّى از خودش دارد كه از خود او باشد، و خدا به او نداده باشد؟ نمي دانيم.
و رابعا از پدر بخواهد كه او را امتحان نكند، بلكه از شر شرير نجات دهد، و حال آنكه اين درخواست درخواست امرى است محال ، و نشدنى ، براى اينكه اينجا دار امتحان و استكمال است ، و اصلا نجات از شرير بدون ابتلاء و امتحان معنا ندارد.
و رابعا از پدر بخواهد كه او را امتحان نكند، بلكه از شرّ شرير نجات دهد، و حال آن كه اين درخواست، درخواست امرى است محال و نشدنى. براى اين كه اين جا، دارِ امتحان و استكمال است، و اصلا نجات از شرير بدون ابتلاء و امتحان معنا ندارد.
<span id='link77'><span>
<span id='link77'><span>
==سخن عجيب گوستاولوبون ==
==سخن عجيب گوستاولوبون ==
از همه اينها بيشتر وقتى تعجب مى كنى ، كه نوشته قسيس فاضل گوستاولوبون را در كتاب تاريخ تمدن اسلامش ببينى ، كه ميگويد اسلام در معارف دينى چيزى بيشتر از ساير اديان نياورده ، چون همه اديان بشر را بسوى توحيد، و تزكيه نفس ، و تخلق باخلاق فاضله ، و نيز به عمل صالح دعوت مى كردند، اسلام نيز همين ها را گفته ، چيزيكه برترى يك دين را بر دين ديگر اثبات مى كند باين است كه ببينيم كدام يك از اديان ثمره بيشترى در اجتماعات بشرى داشته ، (و لابد منظورش اين است كه ثمره دين مسيحيت در تعليم و تربيت بيشتر از اسلام است ) و از اين نيز عجيب تر آنكه بعضى از مسلمان نماها نيز اين گفتار وى را نشخوار كرده ، و پيرامون آن داد سخن داده است .
از همه اينها بيشتر وقتى تعجب مى كنى ، كه نوشته قسيس فاضل گوستاولوبون را در كتاب تاريخ تمدن اسلامش ببينى ، كه ميگويد اسلام در معارف دينى چيزى بيشتر از ساير اديان نياورده ، چون همه اديان بشر را بسوى توحيد، و تزكيه نفس ، و تخلق باخلاق فاضله ، و نيز به عمل صالح دعوت مى كردند، اسلام نيز همين ها را گفته ، چيزيكه برترى يك دين را بر دين ديگر اثبات مى كند باين است كه ببينيم كدام يك از اديان ثمره بيشترى در اجتماعات بشرى داشته ، (و لابد منظورش اين است كه ثمره دين مسيحيت در تعليم و تربيت بيشتر از اسلام است ) و از اين نيز عجيب تر آنكه بعضى از مسلمان نماها نيز اين گفتار وى را نشخوار كرده ، و پيرامون آن داد سخن داده است .
۱۳٬۸۷۹

ویرایش