ریشه وقر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(بروزن فلس) ثقل سامعه. [فصّلت:44]. آنانكه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى هست - گوش بدهكار ندارند- قرآن برآنهاسبب كورى دل است. «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ اِلّاخَسار» مراد از وقر ثقل معنوى است. وقِر (بروزن جسر) بار سنگين. يا مطلق بار، در صحاح مطلق بار گفته و در قاموس هر دو را آورده البته به ترديد. [ذاريات:1-2]. مراد از حاملات ابرهاست و وقر بار سنگين آنهاست. جوهرى گويد: وقر اغلب در باره استر و الاغ و وسق در باره شتر بكار مى‏رود. وقار: عظمت. اسم است از توقير به معنى تعظيم و آن در اصل به معنى ثبوت است (مجمع) [نوح:13-14]. «وَقاراً» مفعول «تَرْجُونَ» است عدم رجاء در جاى نفى است يعنى: چه شده بخدا عظمت قائل نيستيد عظمتى كه به بندگى او وا دارد- حال آنكه شما را طور طور آفريده است از خاك، از نطفه، از علقه، از مضغه آيا اين طور آفريدن دليل عظمت نيست كه او را عبادت كنيد؟ * [فتح:9]. تا به خدا و رسولش ايمان بياوريد و او را يارى و تعظيم و تسبيح كنيد.
(بروزن فلس) ثقل سامعه. [فصّلت:44]. آنانكه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى هست - گوش بدهكار ندارند- قرآن برآنهاسبب كورى دل است. «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ اِلّاخَسار» مراد از وقر ثقل معنوى است. وقِر (بروزن جسر) بار سنگين. يا مطلق بار، در صحاح مطلق بار گفته و در قاموس هر دو را آورده البته به ترديد. [ذاريات:1-2]. مراد از حاملات ابرهاست و وقر بار سنگين آنهاست. جوهرى گويد: وقر اغلب در باره استر و الاغ و وسق در باره شتر بكار مى‏رود. وقار: عظمت. اسم است از توقير به معنى تعظيم و آن در اصل به معنى ثبوت است (مجمع) [نوح:13-14]. «وَقاراً» مفعول «تَرْجُونَ» است عدم رجاء در جاى نفى است يعنى: چه شده بخدا عظمت قائل نيستيد عظمتى كه به بندگى او وا دارد- حال آنكه شما را طور طور آفريده است از خاك، از نطفه، از علقه، از مضغه آيا اين طور آفريدن دليل عظمت نيست كه او را عبادت كنيد؟ * [فتح:9]. تا به خدا و رسولش ايمان بياوريد و او را يارى و تعظيم و تسبيح كنيد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ه:100, هم:79, اذن:69, فى:68, ف:56, ان:46, نا:35, فقه:28, ذرو:28, ک:26, بين:26, وله:25, رئى:25, من:25, الذين:24, انن:24, لا:24, دعو:23, الى:23, ل:23, کم:21, اذا:21, قد:21, جرى:21, ب:21, سبح:20, بشر:20, هو:20, اله:20, لم:20, هدى:20, خلق:20, امن:20, کنن:20, ذکر:19, يسر:19, على:19, کان:19, حمل:19, قسم:18, عزر:18, بکر:18, ا:18, کلل:18, طور:18, ربب:18, الله:18, امر:16, اصل:16, اوى:16, عمى:16, عذب:15, ها:15, رجو:15, ائى:15, اول:15, رسل:15, ندو:14, قرآن:14, سمع:14, بيع:14, الم:14, حجب:14, ايى:14, شفى:13, قلب:13, عمل:13, ندى:13, قرء:13, لن:13, ما:11, کون:10, وحد:10, کبر:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۹(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بروزن فلس) ثقل سامعه. [فصّلت:44]. آنانكه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى هست - گوش بدهكار ندارند- قرآن برآنهاسبب كورى دل است. «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ اِلّاخَسار» مراد از وقر ثقل معنوى است. وقِر (بروزن جسر) بار سنگين. يا مطلق بار، در صحاح مطلق بار گفته و در قاموس هر دو را آورده البته به ترديد. [ذاريات:1-2]. مراد از حاملات ابرهاست و وقر بار سنگين آنهاست. جوهرى گويد: وقر اغلب در باره استر و الاغ و وسق در باره شتر بكار مى‏رود. وقار: عظمت. اسم است از توقير به معنى تعظيم و آن در اصل به معنى ثبوت است (مجمع) [نوح:13-14]. «وَقاراً» مفعول «تَرْجُونَ» است عدم رجاء در جاى نفى است يعنى: چه شده بخدا عظمت قائل نيستيد عظمتى كه به بندگى او وا دارد- حال آنكه شما را طور طور آفريده است از خاك، از نطفه، از علقه، از مضغه آيا اين طور آفريدن دليل عظمت نيست كه او را عبادت كنيد؟ * [فتح:9]. تا به خدا و رسولش ايمان بياوريد و او را يارى و تعظيم و تسبيح كنيد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
وَقْراً ۴
وَقْرٌ ۲
تُوَقِّرُوهُ‌ ۱
وِقْراً ۱
وَقَاراً ۱

ریشه‌های مرتبط