ریشه هون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(به فتح اول) آسانى. «هانَ عَلَيْهِ الْاَمْرُهَوْناً: سَهُلَ» چنانكه فرموده: [فرقان:63]. هون در جاى حال و مراد از آن تواضع و وقار و آرامى است يعنى بندگان خدا آنانند كه در روى زمين با آرامى و تواضع راه مى‏روند. در مجمع از امام صادق «عليه السلام» منقول است: آن مردى است كه به طبيعت خود راه مى‏رود خودپسندى و تكلف ندارد. هَيِّنْ: آسان. [مريم:9]. خدايت گفت: آن بر من آسان است. اَهْوَن: آسانتر. [روم:27]. اوست كه آفريدن را شروع مى‏كند و سپس آن را از سر مى‏گيرد خلقت دوم بر او از خلقت اول آسانتر است. ناگفته نماند: چيزى بر خدا از چيز ديگر آسانتر و دشوارتر نمى‏تواند باشد و همه نسبت به خدا يكسانند وگرنه لازم مى‏آيد كه خدا كارى را با مشقت انجام دهد و آن سبب عجز خداست (معاذاللَّه). به نظر مى‏آيد اهون بودن خلقت دوم نسبت به ذات آن است كه پيداست شروع هر چيز از اعاده آن پر معونه‏تر است يعنى: اعمال قدرت در اعاده آفرينش كمتر از اعمال آن در آفرينش اول است. الميزان بعد از نقل و رد جوابهاى اشكال، نظر داده كه: اهون نسبت به كار مردم است يعنى چون اعاده شى‏ء نسبت به مردم آسان است پس نسبت به خدا آسانتر است، در اثبات اين مطلب از ذيل آيه كه «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْاَعْلى فِى السَّمواتِ وَالْاَرْضِ» است. استفاده كرده كه عميق و قابل دقت است. *** هُون: (به ضم - ه) و هوان و مهانت به معنى ذلت و خوارى است. در قرآن مجيد فقط با همزه باب افعال تعديه شده [حج:18]. آنكه خدا خوارش كند او را عزيزكننده‏اى نيست. [انعام:93]. امروز كيفر داده مى‏شويد عذاب خوارى را يعنى عذابى را كه به وسيله آن خوار مى‏شويد لذا بعضى آن را «عَذابَ ذى الْهُونِ» گفته‏اند در جوامع الجامع هون را خوارى شديد فرموده است. مُهين: (به صيغه فاعل) خوار كننده. [بقره:90]. مُهان: خوار شده. [فرقان:69].
(به فتح اول) آسانى. «هانَ عَلَيْهِ الْاَمْرُهَوْناً: سَهُلَ» چنانكه فرموده: [فرقان:63]. هون در جاى حال و مراد از آن تواضع و وقار و آرامى است يعنى بندگان خدا آنانند كه در روى زمين با آرامى و تواضع راه مى‏روند. در مجمع از امام صادق «عليه السلام» منقول است: آن مردى است كه به طبيعت خود راه مى‏رود خودپسندى و تكلف ندارد. هَيِّنْ: آسان. [مريم:9]. خدايت گفت: آن بر من آسان است. اَهْوَن: آسانتر. [روم:27]. اوست كه آفريدن را شروع مى‏كند و سپس آن را از سر مى‏گيرد خلقت دوم بر او از خلقت اول آسانتر است. ناگفته نماند: چيزى بر خدا از چيز ديگر آسانتر و دشوارتر نمى‏تواند باشد و همه نسبت به خدا يكسانند وگرنه لازم مى‏آيد كه خدا كارى را با مشقت انجام دهد و آن سبب عجز خداست (معاذاللَّه). به نظر مى‏آيد اهون بودن خلقت دوم نسبت به ذات آن است كه پيداست شروع هر چيز از اعاده آن پر معونه‏تر است يعنى: اعمال قدرت در اعاده آفرينش كمتر از اعمال آن در آفرينش اول است. الميزان بعد از نقل و رد جوابهاى اشكال، نظر داده كه: اهون نسبت به كار مردم است يعنى چون اعاده شى‏ء نسبت به مردم آسان است پس نسبت به خدا آسانتر است، در اثبات اين مطلب از ذيل آيه كه «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْاَعْلى فِى السَّمواتِ وَالْاَرْضِ» است. استفاده كرده كه عميق و قابل دقت است. *** هُون: (به ضم - ه) و هوان و مهانت به معنى ذلت و خوارى است. در قرآن مجيد فقط با همزه باب افعال تعديه شده [حج:18]. آنكه خدا خوارش كند او را عزيزكننده‏اى نيست. [انعام:93]. امروز كيفر داده مى‏شويد عذاب خوارى را يعنى عذابى را كه به وسيله آن خوار مى‏شويد لذا بعضى آن را «عَذابَ ذى الْهُونِ» گفته‏اند در جوامع الجامع هون را خوارى شديد فرموده است. مُهين: (به صيغه فاعل) خوار كننده. [بقره:90]. مُهان: خوار شده. [فرقان:69].
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
عذب:100, ل:95, ه:78, هم:76, على:48, من:48, ب:46, الله:42, ما:41, ف:41, اله:40, الذين:40, کون:39, فى:37, وله:36, امن:35, کفر:31, اذا:31, قول:29, ى:29, هو:28, لا:25, يوم:25, ک:23, قد:22, اول:22, ها:20, ربب:19, کم:18, جزى:18, ايى:18, اوى:18, ائى:18, مول:17, الا:17, غنى:17, ارض:17, عن:17, علم:17, خلق:17, عدد:16, عتد:16, نجو:15, عمل:15, حقق:15, خلد:15, اخذ:15, انس:15, انن:15, اللاتى:15, غضب:15, هزء:15, لن:15, کسب:14, ن:14, ام:14, جعل:14, کلا:14, اتى:14, علو:14, سبل:14, فرعون:14, ثم:14, نفق:14, بعث:14, غير:14, تلو:14, هجر:14, اذى:14, نا:14, عند:14, حسب:14, خطب:14, توب:14, صعق:14, ورى:14, قضى:14, دسس:14, فحش:14, بل:14, سبإ:13, عود:13, لبث:13, مسک:13, جهنم:13, مشى:13, صلو:13, کرم:13, اسرائيل:13, بين:13, اثم:13, جهل:13, قوم:13, کبر:13, رئى:13, دنو:13, ا:13, رحم:13, لو:13, بنو:13, نفس:13, ذکر:13, غيب:12, يتم:12, مثل:12, اخر:12, قبل:12, ترب:12, نسو:12, کثر:12, نزل:12, سکن:12, جمع:12, هدى:12, سوء:12, فضل:12, شهد:12, رسل:12, خرج:12, ذلک:12, صلح:12, وذر:12, زيد:12, لم:12, سلم:12, بدء:12, شکر:12, شىء:12, عظم:12, عبد:12, بيت:11, متع:11, سرف:11, الذى:11, بشر:11, رزق:11, رود:11, نور:11, نظر:11, يدى:11, عمى:11, ليس:11, سمو:11, بوء:10, ضعف:10, ملو:10, بسط:10, حکم:10, ان:10, دخل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۹

تکرار در قرآن: ۲۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(به فتح اول) آسانى. «هانَ عَلَيْهِ الْاَمْرُهَوْناً: سَهُلَ» چنانكه فرموده: [فرقان:63]. هون در جاى حال و مراد از آن تواضع و وقار و آرامى است يعنى بندگان خدا آنانند كه در روى زمين با آرامى و تواضع راه مى‏روند. در مجمع از امام صادق «عليه السلام» منقول است: آن مردى است كه به طبيعت خود راه مى‏رود خودپسندى و تكلف ندارد. هَيِّنْ: آسان. [مريم:9]. خدايت گفت: آن بر من آسان است. اَهْوَن: آسانتر. [روم:27]. اوست كه آفريدن را شروع مى‏كند و سپس آن را از سر مى‏گيرد خلقت دوم بر او از خلقت اول آسانتر است. ناگفته نماند: چيزى بر خدا از چيز ديگر آسانتر و دشوارتر نمى‏تواند باشد و همه نسبت به خدا يكسانند وگرنه لازم مى‏آيد كه خدا كارى را با مشقت انجام دهد و آن سبب عجز خداست (معاذاللَّه). به نظر مى‏آيد اهون بودن خلقت دوم نسبت به ذات آن است كه پيداست شروع هر چيز از اعاده آن پر معونه‏تر است يعنى: اعمال قدرت در اعاده آفرينش كمتر از اعمال آن در آفرينش اول است. الميزان بعد از نقل و رد جوابهاى اشكال، نظر داده كه: اهون نسبت به كار مردم است يعنى چون اعاده شى‏ء نسبت به مردم آسان است پس نسبت به خدا آسانتر است، در اثبات اين مطلب از ذيل آيه كه «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْاَعْلى فِى السَّمواتِ وَالْاَرْضِ» است. استفاده كرده كه عميق و قابل دقت است. *** هُون: (به ضم - ه) و هوان و مهانت به معنى ذلت و خوارى است. در قرآن مجيد فقط با همزه باب افعال تعديه شده [حج:18]. آنكه خدا خوارش كند او را عزيزكننده‏اى نيست. [انعام:93]. امروز كيفر داده مى‏شويد عذاب خوارى را يعنى عذابى را كه به وسيله آن خوار مى‏شويد لذا بعضى آن را «عَذابَ ذى الْهُونِ» گفته‏اند در جوامع الجامع هون را خوارى شديد فرموده است. مُهين: (به صيغه فاعل) خوار كننده. [بقره:90]. مُهان: خوار شده. [فرقان:69].

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مُهِينٌ‌ ۸
مُهِيناً ۴
الْهُونِ‌ ۳
هُونٍ‌ ۱
هَيِّنٌ‌ ۲
يُهِنِ‌ ۱
هَيِّناً ۱
هَوْناً ۱
مُهَاناً ۱
أَهْوَنُ‌ ۱
الْمُهِينِ‌ ۲
أَهَانَنِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط