ریشه بنى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
بَنى و بناء و بنية و بناية، همه مصدر و به معنى بنا ساختن است، بناء چنان كه قاموس و مفردات تصريح كرده به معنى مفعول (مبنى) نيز آمده است و بناء كسى است كه بنا كردن مى‏داند. 1- [نازعات:27]، آيا شما از حيث خلقت محكمتريد يا آسمان كه ساخت آن را [بقره:22]، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنى مفعول است يعنى: زمين را براى شما گسترده و آسمان را بنائى قرار داد [ص:37] براى سليمان هر شيطانِ بناء و غواص را مسخّر كرديم كه براى وى بنا مى‏ساختند و در دريا غوّاصى مى‏كردند. 2- اهل لغت و تفسير، بنيان را مصدر گفته‏اند ولى ظاهراً اين كلمه در قرآن همه جا به معناى مفعول (مبنى) به كار رفته است مثل [توبه:109]، آيا آنكه بناى خويش را بر تقواى خدا و رضاى او پايه نهاده بهتر است يا آنكه بناى خود بر كنار سيلگاه فرو ريختنى پايه نهاده است؟ در المنار ذيل همين آيه گويد: بنيان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اينجا بنا مراد است. و نظير اين آيه است آيه 21 كهف و غيره. 3- [صافات:97] اين آيه در حالات ابراهيم «عليه السلام» است و ظاهرش آنست كه: گفتند براى او بنائى بسازيد پس او را در آشتى اندازيد. بعضى احتمال داده‏اند كه مراد از بت شكستن است و ضمير «له» به عمل بر مى‏گردد: يعنى راى آن كار (بت شكنى و اهانت به خدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن به آتش) جعل كنيد پس او را درآتش اندازيد. 4- [نحل:26] كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايه‏هاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفته‏اند كه جمع بيانه است.
بَنى و بناء و بنية و بناية، همه مصدر و به معنى بنا ساختن است، بناء چنان كه قاموس و مفردات تصريح كرده به معنى مفعول (مبنى) نيز آمده است و بناء كسى است كه بنا كردن مى‏داند. 1- [نازعات:27]، آيا شما از حيث خلقت محكمتريد يا آسمان كه ساخت آن را [بقره:22]، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنى مفعول است يعنى: زمين را براى شما گسترده و آسمان را بنائى قرار داد [ص:37] براى سليمان هر شيطانِ بناء و غواص را مسخّر كرديم كه براى وى بنا مى‏ساختند و در دريا غوّاصى مى‏كردند. 2- اهل لغت و تفسير، بنيان را مصدر گفته‏اند ولى ظاهراً اين كلمه در قرآن همه جا به معناى مفعول (مبنى) به كار رفته است مثل [توبه:109]، آيا آنكه بناى خويش را بر تقواى خدا و رضاى او پايه نهاده بهتر است يا آنكه بناى خود بر كنار سيلگاه فرو ريختنى پايه نهاده است؟ در المنار ذيل همين آيه گويد: بنيان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اينجا بنا مراد است. و نظير اين آيه است آيه 21 كهف و غيره. 3- [صافات:97] اين آيه در حالات ابراهيم «عليه السلام» است و ظاهرش آنست كه: گفتند براى او بنائى بسازيد پس او را در آشتى اندازيد. بعضى احتمال داده‏اند كه مراد از بت شكستن است و ضمير «له» به عمل بر مى‏گردد: يعنى راى آن كار (بت شكنى و اهانت به خدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن به آتش) جعل كنيد پس او را درآتش اندازيد. 4- [نحل:26] كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايه‏هاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفته‏اند كه جمع بيانه است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ها:71, ف:60, ه:57, من:57, سمو:50, ل:43, على:41, کم:40, قول:40, بنى:39, ما:35, وله:32, فى:31, ب:31, اله:29, جعل:29, ارض:29, قوم:27, ربب:26, فوق:26, الذى:26, ا:24, الله:24, علم:24, لا:22, اسس:22, کلل:21, خلق:21, عمل:20, ام:20, ان:20, ريب:20, زيل:20, صور:19, نهر:19, غرف:19, قلب:19, الا:19, ظلم:19, لقى:19, امر:18, شدد:18, فرش:17, اذ:17, ليل:17, انن:17, وقى:16, عيش:16, هدى:16, نزل:16, رصص:16, غوص:16, جرى:16, اخر:16, کيف:16, رفع:16, فسق:16, قرن:15, هور:15, سمک:15, شطن:15, صوب:15, لبس:15, قرر:15, ايد:15, زين:15, کان:15, رضو:14, کون:14, حسن:14, خير:14, شفو:14, طحو:14, تحت:14, قعد:14, ک:14, سبع:14, ريع:14, قبل:14, موسى:14, حيث:14, غشى:14, جحم:14, نا:14, سوى:14, غشو:14, طحى:14, اوى:14, موه:14, خرر:14, جرف:14, صفد:14, طهر:14, رخو:14, ذا:14, نفس:13, خرج:13, انتم:13, اتى:13, صفف:13, اذا:13, الى:13, رود:13, حبب:13, ائى:13, بين:13, ى:13, سرج:13, اجر:12, وهج:12, الذين:12, ايى:12, وعد:12, وسع:12, نظر:12, خشى:12, عبث:11, اخذ:11, نزع:11, قطع:11, يا:11, رزق:11, سبل:11, لم:11, سقف:11, غلب:11, فرج:11, قتل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۷

تکرار در قرآن: ۲۰(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

بَنى و بناء و بنية و بناية، همه مصدر و به معنى بنا ساختن است، بناء چنان كه قاموس و مفردات تصريح كرده به معنى مفعول (مبنى) نيز آمده است و بناء كسى است كه بنا كردن مى‏داند. 1- [نازعات:27]، آيا شما از حيث خلقت محكمتريد يا آسمان كه ساخت آن را [بقره:22]، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنى مفعول است يعنى: زمين را براى شما گسترده و آسمان را بنائى قرار داد [ص:37] براى سليمان هر شيطانِ بناء و غواص را مسخّر كرديم كه براى وى بنا مى‏ساختند و در دريا غوّاصى مى‏كردند. 2- اهل لغت و تفسير، بنيان را مصدر گفته‏اند ولى ظاهراً اين كلمه در قرآن همه جا به معناى مفعول (مبنى) به كار رفته است مثل [توبه:109]، آيا آنكه بناى خويش را بر تقواى خدا و رضاى او پايه نهاده بهتر است يا آنكه بناى خود بر كنار سيلگاه فرو ريختنى پايه نهاده است؟ در المنار ذيل همين آيه گويد: بنيان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اينجا بنا مراد است. و نظير اين آيه است آيه 21 كهف و غيره. 3- [صافات:97] اين آيه در حالات ابراهيم «عليه السلام» است و ظاهرش آنست كه: گفتند براى او بنائى بسازيد پس او را در آشتى اندازيد. بعضى احتمال داده‏اند كه مراد از بت شكستن است و ضمير «له» به عمل بر مى‏گردد: يعنى راى آن كار (بت شكنى و اهانت به خدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن به آتش) جعل كنيد پس او را درآتش اندازيد. 4- [نحل:26] كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايه‏هاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفته‏اند كه جمع بيانه است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
بِنَاءً ۲
بُنْيَانَهُ‌ ۲
بُنْيَانُهُمُ‌ ۱
بَنَوْا ۱
بُنْيَانَهُمْ‌ ۱
ابْنُوا ۲
بُنْيَاناً ۲
تَبْنُونَ‌ ۱
بَنَّاءٍ ۱
مَبْنِيَّةٌ ۱
بَنَيْنَاهَا ۲
بُنْيَانٌ‌ ۱
بَنَيْنَا ۱
بَنَاهَا ۲

ریشه‌های مرتبط