۱۵٬۹۷۷
ویرایش
| خط ۶: | خط ۶: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۵ </center> | ||
==چند وجه در معناى آيه: «قُم اللّيل إلّا قَلِيلاً...»== | ==چند وجه در معناى آيه: «قُم اللّيل إلّا قَلِيلاً...»== | ||
قُمِ الَّيْلَ إِلا قَلِيلاً نِّصفَهُ أَوِ انقُص مِنْهُ قَلِيلاً أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً | «'''قُمِ الَّيْلَ إِلا قَلِيلاً * نِّصفَهُ أَوِ انقُص مِنْهُ قَلِيلاً * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً'''»: | ||
مراد از | مراد از «قيام در ليل»، قيام در شب براى نماز است. پس كلمه «لَيل»، مفعول فيه است، كه مجازا مفعول به واقع شده. مثل اين كه مى گويند: «دَخَلتُ الدّارَ - داخل شدم خانه را»، كه حقيقتش: «دَخَلتُ فِى الدّارِ - داخل شدم در خانه» است. | ||
بعضى گفته اند: معمول | بعضى گفته اند: معمول «قُم» در تقدير است، و كلمه «لَيل» به خاطر ظرفيت منصوب شده، و تقدير كلام: «قُم إلَى الصّلاة فِى اللّيلِ» است. و جمله «إلّا قَليلاً»، استثنا از كلمه «لَيل» است. | ||
و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله | و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله «نِصفَهُ أو انقُص مِنهَ قَلِيلاً أو زِد عَلَيه»، بَدَل باشد از جمله «اللّيل إلّا قَليلاً»، كه متعلق تكليف «قُم» است. و دو ضمير «مِنهُ» و «عَلَيه» به كلمه «نصف»، و ضمير در «نِصفَهُ» به كلمه «لَيل» بر مى گردد. و معناى آيه اين است كه: نيمى از شب را بپاخيز، و يا كمى از نصف كم كن، و يا اندكى بر نصف بيفزا. و اين ترديد بين سه امر، ترديد تخيير است. مى خواهد بفرمايد: مخيرى بين اين كه درست نيمى از شب را زنده بدارى، و يا كمى كمتر از نصف، و يا كمى بيشتر از آن را. | ||
بعضى از | بعضى از مفسران گفته اند: كلمه «نِصفَهُ»، بَدَل از مستثنى، يعنى كلمه «قَليلاً» است، و اگر اين طور باشد، معنا چنين مى شود: شب را بپا خيز إلّا نصف آن را، و يا از نصف كمى كمتر كن، يعنى بيشتر از نصف را بپا خيز، و يا كمى زيادتر كن، يعنى كمتر از نصف بپا خيز. و در اين صورت، بر عكس وجه قبلى جمله بدل، ابهام را از «مستثنى» به مطابقه و از «مستثنى منه» به التزام بر مى دارد. | ||
و اين دو | و اين دو وجه، هرچند در نتيجه يكى هستند، وليكن وجه قبلى زودتر به ذهن مى رسد. چون احتياج به رفع ابهام كردن به وسيله بَدَل از متعلق حكم، سابقه بيشترى دارد، تا احتياج به رفع ابهام از توابع و ملحقات آن. پس بَدَل بودن جمله «نِصفَهُ...» از كلمه «لَيل» - كه لازمه آن رفع ابهام از متعلق تكليف است - به دلالت مطابقى زودتر به ذهن مى رسد، از اين كه بَدَل باشد از كلمه «قليلاً». | ||
بعضى ديگر گفته اند: كلمه | بعضى ديگر گفته اند: كلمه «نِصفَهُ»، بَدَل از ليل است، وليكن مراد از قليل، قليل از شب هاست، نه قليل از ساعت هاى يك شب، و معناى آيه اين است که: همه نیمه شب ها برخیز، یا شب های اندکی از آن کم کن، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۶ </center> | ||
و يا شب هاى اندكى بر آن اضافه كن. و منظور از اين شب هاى اندك، آن شب هايى است كه انسان عذر دارد، يا بيمار است، و يا خواب بر او غلبه كرده و يا عذرى ديگر دارد. و اين وجه عيبى ندارد، جز اين كه وجه اول، زودتر به ذهن مى آيد. | |||
«''' | «'''وَ رَتّلِ القُرآنَ تَرتِيلاً'''» - «ترتيل قرآن»ريال به معناى تلاوت آن است به نحوى كه حروف پشت سر هم آن روشن و جداى از هم به گوش شنونده برسد. و اين جمله، عطف است بر جمله «قُم اللّيلَ»، و معناى آن دو اين است كه: شب برخيز و قرآن را به ترتيل بخوان. | ||
و ظاهرا مراد از ترتيل | و ظاهرا مراد از ترتيل قرآن، ترتيل آن در نماز، و يا اصلا منظور از قرآن خود نماز است، و خداى تعالى، نظير اين تعبير را از نماز كرده، مثلا فرموده: «أقِم الصّلوةَ لِدُلُوكِ الشّمسِ إلى غَسَقِ اللّيلِ وَ قُرآنَ الفَجرِ إنّ قُرآنَ الفَجرِ كَانَ مَشهُوداً». | ||
بعضى گفته اند: مراد آيه | بعضى گفته اند: مراد آيه شريفه، اين است كه قرائت قرآن را واجب كند، نه نماز را. | ||
<span id='link65'><span> | <span id='link65'><span> | ||
==بيان جهات مختلف سنگين بودن قرآن «إنّا سَنُلقِى عَلَيك قَولاً ثَقِيلاً» == | ==بيان جهات مختلف سنگين بودن قرآن «إنّا سَنُلقِى عَلَيك قَولاً ثَقِيلاً» == | ||
إِنَّا سنُلْقِى عَلَيْك قَوْلاً ثَقِيلاً | إِنَّا سنُلْقِى عَلَيْك قَوْلاً ثَقِيلاً | ||
ویرایش