گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۴: خط ۶:
<span id='link359'><span>
<span id='link359'><span>
==مدت عده طلاق ==
==مدت عده طلاق ==
وَ الَّئِى يَئسنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسائكمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتهُنَّ ثَلَثَةُ أَشهُرٍ ...
وَ الَّئِى يَئسنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسائكمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتهُنَّ ثَلَثَةُ أَشهُرٍ ...
كلمه «'''ارتياب '''» كه مصدر فعل «'''ارتبتم '''» است به معناى شك و ترديد، و در خصوص آيه منظور شك در يائسه شدن است ، چون ممكن است زنى حيض نبيند، ولى شك داشته باشد كه حيض نديدنش به خاطر كبر سن است ، يا به خاطر عارضه اى مزاجى است . پس معناى آيه اين است كه آن زنانى كه از حيض يائسه مى شوند، اگر در علت يائسه شدنشان شك داشتيد كه آيا به خاطر رسيدن به حد يائسگى است ، يا به خاطر عارضه مزاجى است در صورتى كه طلاقشان داديد بايد سه ماه عده نگه بدارند.
كلمه «'''ارتياب '''» كه مصدر فعل «'''ارتبتم '''» است به معناى شك و ترديد، و در خصوص آيه منظور شك در يائسه شدن است ، چون ممكن است زنى حيض نبيند، ولى شك داشته باشد كه حيض نديدنش به خاطر كبر سن است ، يا به خاطر عارضه اى مزاجى است . پس معناى آيه اين است كه آن زنانى كه از حيض يائسه مى شوند، اگر در علت يائسه شدنشان شك داشتيد كه آيا به خاطر رسيدن به حد يائسگى است ، يا به خاطر عارضه مزاجى است در صورتى كه طلاقشان داديد بايد سه ماه عده نگه بدارند.
«'''و اللائى لم يحضن '''» - اين جمله عطف است بر جمله «'''و اللائى يئسن ...'''»، و معنايش اين است كه زنانى كه در سن حيض ديدن حيض نديدند نيز عده طلاقشان سه ماه است .
«'''و اللائى لم يحضن '''» - اين جمله عطف است بر جمله «'''و اللائى يئسن ...'''»، و معنايش اين است كه زنانى كه در سن حيض ديدن حيض نديدند نيز عده طلاقشان سه ماه است .
خط ۱۱: خط ۱۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۳۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۳۱ </center>
يعنى شدايد و مشقت هايى را كه برايش پيش مى آيد آسان مى سازد. و بعضى گفته اند: معنايش اين است كه امور دنيا و آخرت را برايش آسان نموده ، يا فرجى دنيايى برايش مى فرستد، و يا عوضى آخرتى به او مى دهد.
يعنى شدايد و مشقت هايى را كه برايش پيش مى آيد آسان مى سازد. و بعضى گفته اند: معنايش اين است كه امور دنيا و آخرت را برايش آسان نموده ، يا فرجى دنيايى برايش مى فرستد، و يا عوضى آخرتى به او مى دهد.
ذَلِك أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكمْ ...
ذَلِك أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكمْ ...
يعنى آنچه خداى تعالى در آيات قبلى بيان كرد احكامى است كه او به سوى شما نازل كرد، و در اينكه فرمود: «'''و من يتق اللّه يكفر عنه سيئاته و يعظم له اجرا'''» دلالتى هست بر اينكه پيروى اوامر خدا خود مرحله اى است از تقوى ، مانند اجتناب از محرمات كه آن هم مرحله اى ديگر از تقوى است ، و شايد اين دلالت براى آن باشد كه امتثال اوامر هم ملازم با اجتناب از حرام است ، و آن حرام عبارت است از ترك امتثال .
يعنى آنچه خداى تعالى در آيات قبلى بيان كرد احكامى است كه او به سوى شما نازل كرد، و در اينكه فرمود: «'''و من يتق اللّه يكفر عنه سيئاته و يعظم له اجرا'''» دلالتى هست بر اينكه پيروى اوامر خدا خود مرحله اى است از تقوى ، مانند اجتناب از محرمات كه آن هم مرحله اى ديگر از تقوى است ، و شايد اين دلالت براى آن باشد كه امتثال اوامر هم ملازم با اجتناب از حرام است ، و آن حرام عبارت است از ترك امتثال .
و معناى «'''تكفير سيئات '''» پوشاندن آن به وسيله مغفرت است ، و مراد از سيئات گناهان صغيره است ، در نتيجه تقوى تنها براى گناهان كبيره باقى مى ماند، و مجموع جمله «'''و من يتق اللّه يكفر عنه سيئاته و يعظم له اجرا'''» در معناى آيه شريفه زير مى باشد كه فرموده : «'''ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما'''»، و از اين دو آيه شريفه بر مى آيد كه مراد معصوم (عليه السلام ) هم كه در تعريف تقوى فرمود: «'''عبارت است از ورع از محارم خدا'''» همان گناهان كبيره است .
و معناى «'''تكفير سيئات '''» پوشاندن آن به وسيله مغفرت است ، و مراد از سيئات گناهان صغيره است ، در نتيجه تقوى تنها براى گناهان كبيره باقى مى ماند، و مجموع جمله «'''و من يتق اللّه يكفر عنه سيئاته و يعظم له اجرا'''» در معناى آيه شريفه زير مى باشد كه فرموده : «'''ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما'''»، و از اين دو آيه شريفه بر مى آيد كه مراد معصوم (عليه السلام ) هم كه در تعريف تقوى فرمود: «'''عبارت است از ورع از محارم خدا'''» همان گناهان كبيره است .
و نيز بر مى آيد كه مخالفت با احكامى كه خداى تعالى درباره طلاق و عده نازل فرموده از گناهان كبيره است چون تقوايى كه در آيه شريفه ذكر شده مشتمل بر مسائل مذكور نيز مى شود، و ممكن نيست كه مسائل خود آيه را شامل نگردد، پس مخالفت مذكور جزو سيئات قابل تكفير نيست ، و گرنه نظم و معناى آيه مختل مى شود.
و نيز بر مى آيد كه مخالفت با احكامى كه خداى تعالى درباره طلاق و عده نازل فرموده از گناهان كبيره است چون تقوايى كه در آيه شريفه ذكر شده مشتمل بر مسائل مذكور نيز مى شود، و ممكن نيست كه مسائل خود آيه را شامل نگردد، پس مخالفت مذكور جزو سيئات قابل تكفير نيست ، و گرنه نظم و معناى آيه مختل مى شود.
أَسكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْث سكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ ...
أَسكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْث سكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ ...
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «'''من وجدكم '''» به معناى تمكن و مقدار توانگريتان است ، چون غنى را «'''وجدان '''» و «'''جده '''» مى خوانند، و بعضى قرائت كلمه «'''وجد'''» را هم به فتحه واو حكايت كرده اند هم به ضمه و هم به كسره .
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «'''من وجدكم '''» به معناى تمكن و مقدار توانگريتان است ، چون غنى را «'''وجدان '''» و «'''جده '''» مى خوانند، و بعضى قرائت كلمه «'''وجد'''» را هم به فتحه واو حكايت كرده اند هم به ضمه و هم به كسره .
ضمير «'''هن '''» به مطلقات ، يعنى زنان طلاقى بر مى گردد، و اين معنا را سياق تاءييد مى كند.
ضمير «'''هن '''» به مطلقات ، يعنى زنان طلاقى بر مى گردد، و اين معنا را سياق تاءييد مى كند.
خط ۲۷: خط ۲۹:
«'''و اتمروا بينكم بمعروف '''» - «'''ائتمار'''» كه فعل «'''ائتمروا'''» از آن مشتق است ، وقتى در مورد چيزى استعمال مى شود، معناى مشورت كردن درباره آن چيز را مى دهد، به طورى كه طرفهاى مشورت به يكديگر امر كنند، و در آيه مورد بحث كه ائتمار به صيغه امر آمده و فرموده «'''ائتمار بكنيد'''»، خطابش به زن و مرد است ، مى فرمايد: درباره فرزند خود مشورت كنيد تا به نحوى پسنديده و عادى به توافق برسيد، به طورى كه هيچ يك از شما و فرزندتان متضرر نشويد، نه مرد با دادن اجرت زيادتر از حد معمول متضرر شود، و نه زن با كمتر گرفتن ، و نه فرزند با كمتر از دو سال شير خوردن متضرر گردد، و همچنين ضررهاى ديگرى كه ممكن است پيش آيد به هيچ يك از شما متوجه نشود.
«'''و اتمروا بينكم بمعروف '''» - «'''ائتمار'''» كه فعل «'''ائتمروا'''» از آن مشتق است ، وقتى در مورد چيزى استعمال مى شود، معناى مشورت كردن درباره آن چيز را مى دهد، به طورى كه طرفهاى مشورت به يكديگر امر كنند، و در آيه مورد بحث كه ائتمار به صيغه امر آمده و فرموده «'''ائتمار بكنيد'''»، خطابش به زن و مرد است ، مى فرمايد: درباره فرزند خود مشورت كنيد تا به نحوى پسنديده و عادى به توافق برسيد، به طورى كه هيچ يك از شما و فرزندتان متضرر نشويد، نه مرد با دادن اجرت زيادتر از حد معمول متضرر شود، و نه زن با كمتر گرفتن ، و نه فرزند با كمتر از دو سال شير خوردن متضرر گردد، و همچنين ضررهاى ديگرى كه ممكن است پيش آيد به هيچ يك از شما متوجه نشود.
«'''و ان تعاسرتم فسترضع له اخرى '''» - هر چند معناى تحت اللفظى اين جمله اين است كه اگر يكى از شما خواست به طرف ديگر ضرر برساند، و اختلافتان برطرف نگرديد، به زودى زنى ديگر غير از مادر طفل او را شير خواهد داد، ولى منظور اين است كه بايد به زودى وقبل از آنكه كودك گرسنه شود، زنى ديگر آن كودك را شير دهد.
«'''و ان تعاسرتم فسترضع له اخرى '''» - هر چند معناى تحت اللفظى اين جمله اين است كه اگر يكى از شما خواست به طرف ديگر ضرر برساند، و اختلافتان برطرف نگرديد، به زودى زنى ديگر غير از مادر طفل او را شير خواهد داد، ولى منظور اين است كه بايد به زودى وقبل از آنكه كودك گرسنه شود، زنى ديگر آن كودك را شير دهد.
لِيُنفِقْ ذُو سعَةٍ مِّن سعَتِهِ
لِيُنفِقْ ذُو سعَةٍ مِّن سعَتِهِ
بايد صاحب سعه از سعه خود انفاق كند. و انفاق از سعه به معناى توسعه دادن در انفاق است ، و امر در اين جمله متوجه توانگران است ، مى فرمايد مردان توانگر وقتى همسر بچه دار خود را طلاق مى دهند، بايد در ايام عده و ايام شيرخوارى كودكشان ، به زندگى مطلقه و كودك خود توسعه دهند.
بايد صاحب سعه از سعه خود انفاق كند. و انفاق از سعه به معناى توسعه دادن در انفاق است ، و امر در اين جمله متوجه توانگران است ، مى فرمايد مردان توانگر وقتى همسر بچه دار خود را طلاق مى دهند، بايد در ايام عده و ايام شيرخوارى كودكشان ، به زندگى مطلقه و كودك خود توسعه دهند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۳۳ </center>
خط ۹۰: خط ۹۲:
<span id='link364'><span>
<span id='link364'><span>
==آيات ۸ - ۱۲، سوره طلاق ==
==آيات ۸ - ۱۲، سوره طلاق ==
وَ كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَت عَنْ أَمْرِ رَبهَا وَ رُسلِهِ فَحَاسبْنَهَا حِساباً شدِيداً وَ عَذَّبْنَهَا عَذَاباً نُّكْراً(۸)
وَ كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَت عَنْ أَمْرِ رَبهَا وَ رُسلِهِ فَحَاسبْنَهَا حِساباً شدِيداً وَ عَذَّبْنَهَا عَذَاباً نُّكْراً(۸)
فَذَاقَت وَبَالَ أَمْرِهَا وَ كانَ عَقِبَةُ أَمْرِهَا خُسراً(۹)
فَذَاقَت وَبَالَ أَمْرِهَا وَ كانَ عَقِبَةُ أَمْرِهَا خُسراً(۹)
أَعَدَّ اللَّهُ لهَُمْ عَذَاباً شدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يَأُولى الاَلْبَبِ الَّذِينَ ءَامَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكمْ ذِكْراً(۱۰)
أَعَدَّ اللَّهُ لهَُمْ عَذَاباً شدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يَأُولى الاَلْبَبِ الَّذِينَ ءَامَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكمْ ذِكْراً(۱۰)
رَّسولاً يَتْلُوا عَلَيْكمْ ءَايَتِ اللَّهِ مُبَيِّنَتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ مِنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ وَ مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صلِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَداً قَدْ أَحْسنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً(۱۱)
رَّسولاً يَتْلُوا عَلَيْكمْ ءَايَتِ اللَّهِ مُبَيِّنَتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ مِنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ وَ مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صلِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَداً قَدْ أَحْسنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً(۱۱)
اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ وَ مِنَ الاَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنزَّلُ الاَمْرُ بَيْنهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاط بِكلِّ شىْءٍ عِلْمَا(۱۲)
اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ وَ مِنَ الاَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنزَّلُ الاَمْرُ بَيْنهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاط بِكلِّ شىْءٍ عِلْمَا(۱۲)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
و چه بسيار قريه ها كه مردمش از دستورات پروردگارشان سرپيچى كردند و فرمان پيامبران او را گردن ننهادند در نتيجه ما آنها را به حساب سختى محاسبه نموده به عذابى عجيب گرفتار كرديم (۸).
و چه بسيار قريه ها كه مردمش از دستورات پروردگارشان سرپيچى كردند و فرمان پيامبران او را گردن ننهادند در نتيجه ما آنها را به حساب سختى محاسبه نموده به عذابى عجيب گرفتار كرديم (۸).
خط ۱۰۵: خط ۱۰۷:
بيان آيات  
بيان آيات  
اين آيات موعظه و تهديد و بشارت است ، و با اين اندرزها توصيه به تمسك به احكام خدا را تاءكيد مى كند، و يكى از آن احكام همان احكام طلاق و عده است ، و در قرآن كريم هيچ توصيه اى درباره هيچ حكمى به قدر احكام راجعه به زنان تاءكيد نشده ، و اين نيست مگر به خاطر اينكه دنبال اين احكام و اين توصيه ها خبرى هست .
اين آيات موعظه و تهديد و بشارت است ، و با اين اندرزها توصيه به تمسك به احكام خدا را تاءكيد مى كند، و يكى از آن احكام همان احكام طلاق و عده است ، و در قرآن كريم هيچ توصيه اى درباره هيچ حكمى به قدر احكام راجعه به زنان تاءكيد نشده ، و اين نيست مگر به خاطر اينكه دنبال اين احكام و اين توصيه ها خبرى هست .
وَ كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَت عَنْ أَمْرِ رَبهَا وَ رُسلِهِ فَحَاسبْنَهَا حِساباً شدِيداً وَ عَذَّبْنَهَا عَذَاباً نُّكْراً
وَ كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَت عَنْ أَمْرِ رَبهَا وَ رُسلِهِ فَحَاسبْنَهَا حِساباً شدِيداً وَ عَذَّبْنَهَا عَذَاباً نُّكْراً
راغب مى گويد: مصدر «'''عتو'''» كه فعل «'''عتت '''» از آن مشتق است ، به معناى سرباز زدن از اطاعت است . و بنابه گفته راغب كلمه «'''عتو'''» قريب المعناى با استكبار است . و نيز درباره كلمه «'''نكر'''» گفته : اين كلمه به معناى زيركى و تيزهوشى و سياستمدارى است ، و نيز به معناى پيشامد بسيار دشوارى است كه در انظار غير معروف و غير معمولى باشد. و مراد از آن در خصوص آيه شريفه معناى دوم است .
راغب مى گويد: مصدر «'''عتو'''» كه فعل «'''عتت '''» از آن مشتق است ، به معناى سرباز زدن از اطاعت است . و بنابه گفته راغب كلمه «'''عتو'''» قريب المعناى با استكبار است . و نيز درباره كلمه «'''نكر'''» گفته : اين كلمه به معناى زيركى و تيزهوشى و سياستمدارى است ، و نيز به معناى پيشامد بسيار دشوارى است كه در انظار غير معروف و غير معمولى باشد. و مراد از آن در خصوص آيه شريفه معناى دوم است .
و در مجمع البيان گفته : نكر به معناى منكر و كار بسيار زشتى است كه نظيرش از كسى ديده نشده باشد.
و در مجمع البيان گفته : نكر به معناى منكر و كار بسيار زشتى است كه نظيرش از كسى ديده نشده باشد.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۴:
و دعوت آنان را تكذيب كردند، علاوه بر اين ، به خدا كفر ورزيدند و شرايع او راترك كردند، و به رسولان او كفر ورزيدند و ولايت آنان را نپذيرفتند، با اينكه مامور به ولايت آنان بودند، همچنان كه نظير اين معنا در آيه «'''و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول فان توليتم فانما على رسولنا البلاغ المبين '''» گذشت
و دعوت آنان را تكذيب كردند، علاوه بر اين ، به خدا كفر ورزيدند و شرايع او راترك كردند، و به رسولان او كفر ورزيدند و ولايت آنان را نپذيرفتند، با اينكه مامور به ولايت آنان بودند، همچنان كه نظير اين معنا در آيه «'''و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول فان توليتم فانما على رسولنا البلاغ المبين '''» گذشت


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش