تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


<span id='link228'><span>
<span id='link228'><span>
==امر به معروف ، نهى از منكر، تحليل حلائل ، تحريم خبائث ، و برداشتن تكاليف شاقه ،از مختصات اسلام است . ==
==بیان برخی از ویژگی های اسلام: امر به معروف، نهى از منكر، تحليل حلائل، تحريم خبائث و... ==
و همچنين ظاهر آيه دلالت و يا حد اقل اشعار دارد بر اينكه مساءله امر به معروف و نهى از منكر و خلاصه امور پنجگانه اى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در اين آيه به آن امور وصف شده همه از علائمى است كه از آنجناب در تورات و انجيل ذكر شده است ، و بر اينكه اين امور از مختصات پيغمبر اسلام و ملت بيضاى او است - و همين طور هم هست - براى اينكه هر چند به شهادت آيه (( ليسوا سواء من اهل الكتاب امه قائمه (( تا آنجا كه مى فرمايد: (( و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يسارعون فى الخيرات و اولئك من الصالحين (( ساير امم صالح نيز به وظيفه امر به معروف و نهى از منكر قيام مى كرده اند، و به شهادت آيه (( قل من حرم زينه الله التى اخرج لعباده و الطيبات من الرزق (( حلال دانستن طيبات و حرام دانستن خبائث و پليديها تا اندازه اى از فطرياتى بوده كه همه اديان بر آن اتفاق داشته اند، و همچنين هر چند مساءله برداشتن موانع و غل و بندهاى معنوى از دست و پاى بشر تا حدى در شريعت عيسى (عليه السلام ) هم بوده و حكايت قرآن در آيه (( ومصدقا لما بين يدى من التوريه و لاحل لكم بعض الذى حرم عليكم (( بر آن دلالت و آيه (( قد جئتكم بالحكمه و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه (( كه خطاب به بنى اسرائيل است بر آن اشعار دارد،
و همچنين ظاهر آيه دلالت و يا حداقل إشعار دارد بر اين كه مسأله امر به معروف و نهى از منكر و خلاصه امور پنج گانه اى كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» در اين آيه، به آن امور وصف شده، همه از علائمى است كه از آن جناب در تورات و انجيل ذكر شده است. و بر اين كه اين امور از مختصات پيغمبر اسلام و ملت بيضاى او است - و همين طور هم هست - براى اين كه هرچند به شهادت آيه: «ليسوا سواء من أهل الكتاب أمة قائمة»، تا آن جا كه مى فرمايد: «و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يسارعون فى الخيرات و أولئك من الصالحين»، ساير امم صالح نيز، به وظيفه امر به معروف و نهى از منكر قيام مى كرده اند. و به شهادت آيه: «قل من حرم زينة الله التى أخرج لعباده و الطيبات من الرزق»، حلال دانستن طيبات و حرام دانستن خبائث و پليدی ها، تا اندازه اى از فطرياتى بوده كه همه اديان بر آن اتفاق داشته اند.
 
و همچنين، هرچند مسأله برداشتن موانع و غُل و بندهاى معنوى از دست و پاى بشر تا حدى در شريعت عيسى «عليه السلام» هم بوده و حكايت قرآن در آيه: «و مصدقا لما بين يدى من التورية و لأحل لكم بعض الذى حرم عليكم» بر آن دلالت، و آيه: «قد جئتكم بالحكمة و لأبين لكم بعض الذى تختلفون فيه»، كه خطاب به بنى اسرائيل است، بر آن إشعار دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۶۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۶۵ </center>
الا اينكه هيچ خردمندى ترديد ندارد در اينكه دينى كه محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) به همراهى كتابى از ناحيه خدا آورده هر چند بر كتب آسمانى ديگر صحه گذارده و آنها را تصديق كرده است ، و ليكن خودش يگانه دينى است كه در قالب بى روح امر به معروف و نهى از منكر تا آنجا كه ظرفيت داشته روح حيات دميده و كار آن را كه جز دعوت زبانى چيز ديگرى نبود به جايى رسانيد و آنقدر آن را توسعه داد كه شامل جهاد با اموال و نفوس گرديد، و تنها دينى است كه جميع امور مربوط به زندگى بشر و همه شؤ ون و اعمال وى را بر شمرده و آنها را به دو قسم طيبات و خبائث تقسيم ، و طيبات را حلال و خبائث را حرام نموده است .
الا اين كه هيچ خردمندى ترديد ندارد در اين كه دينى كه محمد «صلى الله عليه و آله و سلم» به همراهى كتابى از ناحيه خدا آورده، هرچند بر كتب آسمانى ديگر صحه گذارده و آن ها را تصديق كرده است، وليكن خودش يگانه دينى است كه در قالب بى روح امر به معروف و نهى از منكر، تا آن جا كه ظرفيت داشته، روح حيات دميده و كار آن را كه جز دعوت زبانى چيز ديگرى نبود، به جايى رسانيد و آن قدر آن را توسعه داد كه شامل جهاد با اموال و نفوس گرديد. و تنها دينى است كه جميع امور مربوط به زندگى بشر و همه شؤون و اعمال وى را بر شمرده و آن ها را به دو قسم طيبات و خبائث تقسيم، و طيبات را حلال و خبائث را حرام نموده است.
<span id='link229'><span>
<span id='link229'><span>
==كامل و جامع بودن اسلام ، خود دليلى است ، مستقل بر حقانيت آن ==
==كامل و جامع بودن اسلام ، خود دليلى است ، مستقل بر حقانيت آن ==
آرى قوانين مجعوله در هيچ دين و هيچ قانون اجتماعى به تفصيل قوانين اين شريعت نبوده و بمانند آن به جزئيات و دقائق امور نپرداخته است ، دينى است كه جميع احكام و تكاليف شاقه اى كه در ساير اديان و مخصوصا در دين يهود و به دست احبار و ملايان ايشان رخنه پيدا كرده بود نسخ كرده و از بين برده ، پس حد اعلا و كامل امور پنجگانه مذكور در آيه مورد بحث كه عبارت بود از: ۱ - امر به معروف ۲ - نهى از منكر ۳ - تحليل طيبات ۴ - تحريم خبائث ۵ - برداشتن تكاليف شاقه جعلى و غير الهى ، تنها و تنها در اسلام يافت مى شود، هر چند در ساير اديان نمون هاى از هر يك آنها ديده مى شود.
آرى قوانين مجعوله در هيچ دين و هيچ قانون اجتماعى به تفصيل قوانين اين شريعت نبوده و بمانند آن به جزئيات و دقائق امور نپرداخته است ، دينى است كه جميع احكام و تكاليف شاقه اى كه در ساير اديان و مخصوصا در دين يهود و به دست احبار و ملايان ايشان رخنه پيدا كرده بود نسخ كرده و از بين برده ، پس حد اعلا و كامل امور پنجگانه مذكور در آيه مورد بحث كه عبارت بود از: ۱ - امر به معروف ۲ - نهى از منكر ۳ - تحليل طيبات ۴ - تحريم خبائث ۵ - برداشتن تكاليف شاقه جعلى و غير الهى ، تنها و تنها در اسلام يافت مى شود، هر چند در ساير اديان نمون هاى از هر يك آنها ديده مى شود.