تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
<span id='link198'><span>
<span id='link198'><span>


==نكوهش كسى كه براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن، به ترويج لهو الحديث مى پرداخته ==
==نكوهش ترویج کنندگان لهو الحدیث، براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن==
«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشترِى لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَهَا هُزُواً ...'''»:
«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشترِى لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَهَا هُزُواً ...'''»:


كلمه ((لهو(( به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى ، و داستانهايى كه آدمى را به فساد و فجور مى كشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند
كلمه «لهو»، به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و «لهو الحديث»، آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد. مانند حكايات خرافى، و داستان هايى كه آدمى را به فساد و فجور مى كشاند. و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو، كه همه اين ها، مصاديق «لهو الحديث» هستند.


«'''ليضل عن سبيل الله بغير علم'''» - مقتضاى سياق اين است كه مراد از ((سبيل الله (( قرآن كريم ، و معارف حق و صحيح ، از اعتقادات ، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبياء، و امم گذشته بوده باشد، چون لهو الحديث و خرافات ساخته و پرداخته فكر انسانهاست كه است دست به دست گشته ، در درجه اول معارض با اين داستانهاى حق و صحيح است ، و در درجه دوم بنيان ساير معارف حق و صحيح را در انظار مردم سست نموده ، و سپس منهدم مى سازد
«'''لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ الله بِغَيرِ عِلمٍ'''» - مقتضاى سياق اين است كه مراد از «سَبِيل الله»، قرآن كريم، و معارف حق و صحيح، از اعتقادات، و دستور العمل ها، و به خصوص داستان هاى انبياء، و امم گذشته بوده باشد. چون لهو الحديث و خرافات، ساخته و پرداخته فكر انسان هاست كه دست به دست گشته، در درجه اول معارض با اين داستان هاى حق و صحيح است، و در درجه دوم، بنيان ساير معارف حق و صحيح را در انظار مردم سست نموده، و سپس منهدم مى سازد.


مويد اين معنا جمله بعدى است كه مى فرمايد: ((و يتخذها هزوا((، يعنى حديث را مسخره مى كند، چون نام خرافات نيز حديث است ، و همين باعث وهن هر حديثى مى شود، و سبب مى گردد مردم احاديث واقعى را نيز به سخريه بگيرند
مؤيّد اين معنا، جمله بعدى است كه مى فرمايد: «وَ يَتَّخِذَهَا هُزُواً». يعنى: حديث را مسخره مى كند، چون نام خرافات نيز حديث است، و همين باعث وهن هر حديثى مى شود، و سبب مى گردد مردم احاديث واقعى را نيز به سخريه بگيرند.


پس همان طور كه گفتيم مراد از ((سبيل الله ((، قرآن است ، بدان جهت كه مشتمل بر قصص و معارف است ، و گويا مراد كسى كه خريدار لهو الحديث است اين است كه مردم را از قرآن منصرف نموده و گمراه نمايد، و قرآن را به سخريه بگيرد به اين كه به مردم بگويد اين نيز حديثى است مانند آن احاديث ، و اساطيرى است چون آن اساطير
پس همان طور كه گفتيم، مراد از «سبيل الله»، قرآن است. بدان جهت كه مشتمل بر قصص و معارف است، و گويا مراد كسى كه خريدار «لهو الحديث» است، اين است كه مردم را از قرآن منصرف نموده و گمراه نمايد، و قرآن را به سخريه بگيرد، به اين كه به مردم بگويد اين نيز، حديثى است مانند آن احاديث، و اساطيرى است چون آن اساطير.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۱۴ </center>
جمله ((بغير علم (( متعلق به كلمه ((يضل (( است ، و در حقيقت وصف ضلالت گمراهان است ، نه ضلال گمراه كنندگان ، هر چند گمراه كنندگان نيز علم ندارند، آنگاه ايشان را تهديد مى كند به اينكه ((اولئك لهم عذاب مهين - ايشان عذابى خواركننده دارند((، چون در دنيا مغرور و متكبر بودند
جملۀ «بِغَيرِ عِلمٍ»، متعلق به كلمۀ «يُضِلُّ» است، و در حقيقت وصف ضلالت گمراهان است، نه ضلال گمراه كنندگان، هر چند گمراه كنندگان نيز علم ندارند. آنگاه ايشان را تهديد مى كند به اين كه «أُولَئِكَ لَهُم عَذَابٌ مُهِينٌ: ايشان عذابى خواركننده دارند»، چون در دنيا مغرور و متكبر بودند.
<span id='link199'><span>
<span id='link199'><span>