ریشه لهو: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, لعب:78, کم:64, من:55, حيى:52, دنو:51, ما:48, لا:46, ل:44, ه:41, اخذ:40, الذين:36, انن:36, ها:35, ف:34, تجر:33, الا:32, عن:32, ان:31, الله:30, ذکر:28, خير:27, اله:27, غرر:26, کلا:26, علم:26, کثر:26, دور:25, امن:24, وله:24, دين:24, وقى:23, حدث:23, سوف:22, اخر:22, فلح:21, لو:21, بين:20, مول:20, وذر:20, فى:18, قلب:18, هما:18, کفر:18, فضض:18, حتى:18, شرى:18, او:18, زين:18, متع:18, زور:17, اصل:17, الى:17, فخر:17, ضلل:17, رجل:17, امل:17, کون:17, اکل:17, ولد:16, سرر:16, قبر:16, غدو:16, انس:16, رود:16, رئى:16, سمع:16, ک:15, اتى:15, اذا:15, ترک:15, سلم:15, انت:15, خشى:15, بيع:15, هذه:15, نجو:15, شىء:14, لعل:14, وزر:14, على:14, لدن:14, ب:14, سعى:14, سبل:14, قول:14, عقل:14, هو:14, قوم:14, عند:14, ايى:13, جحم:13, اول:13, هى:13, اجر:13, ظلم:13, عمل:13, هلک:13, نا:13, يا:12, ربب:12, سوء:12, هل:12, رزق:12, حرم:12, صحب:12, يوم:12, وتر:12, ا:11, ذا:11, نسى:11, بسل:10, سئل:10, فعل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۱۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
لَهْوٌ ۴
لَهْواً ۴
يُلْهِهِمُ‌ ۱
لاَهِيَةً ۱
تُلْهِيهِمْ‌ ۱
لَهْوَ ۱
اللَّهْوِ ۱
تُلْهِکُمْ‌ ۱
تَلَهَّى‌ ۱
أَلْهَاکُمُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط